به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ همانديشي اساتيد دانشگاه به موضوع حمايتهاي دولتي از آثار ادبيات داستاني اختصاص داشت.
سخنرانان اين جلسه (دكتر قدرتالله طاهري، عضو هيأت علمي دانشگاه شهيد بهشتي و دكتر مريم حسيني، عضو هيأت علمي دانشگاه الزهرا) كوشيدند نقطه نظرات خود را در اين باره بيان كنند.
امروز كسي نيست كه در جهان معتقد به فربهكردن فعاليتهاي دولت در عرصههاي مختلف باشد. تقريباً اكثر نخبگان و گروهها معتقدند دولت در ساحتهاي مختلف از جمله حوزه فرهنگ بايد به نقش حاكميتي و نظارتي – هدايتي اكتفا كند و حوزه اجرا و عمل را به بخش خصوصي واگذارد.
در چنين شرايطي آيا ميتوان از حمايتهاي دولت از آثار و تأليفات در شاخه ادبيات داستاني سخن به ميان ميآورد؟
شايد خدشهاي بر اصل قضيه وارد نباشد اما شيوه و ماهيت اين حمايت قطعاً مورد نقد صاحبنظران خواهد بود.
گزارش اين نشست :
مهندس مرتضي فاضلي:
استفاده از ظرفيتهاي داستان از سوي حكومت و نظام و دستگاههايي كه از بودجه عمومي براي مديريت و سياستگذاري فرهنگي كشور استفاده ميكنند بحث ما است.
ما در طول ساليان گذشته برنامهريزيهاي متعددي را از سوي دستگاههاي مختلف و پراكنده شاهد بوديم، هر دستگاهي تلاش ميكرد اقداماتي در اين زمينه صورت دهد اما اين تلاشها از يكسو موازي هم بود و با همديگر همپوشاني داشت و از سوي ديگر با نبود سياستگذاري و تعيين استراتژي همراه بود.
البته مشكل سامان بخشي و نبود نگاه سيستمي در حوزههاي ديگر هم وجود دارد، اين وضعيت درباره ادبيات داستاني هم حاكم است. امروز دستگاههايي در كشور معتقدند ميتوانند با برگزاري جشنوارهها، جوايز، انتشار كتاب و ارائه تسهيلات، ادبيات و داستان را تقويت كنند و از ظرفيت آن براي ترويج و غنيسازي فرهنگ ملي بهره ببرند.
مجري:
براي بازشدن باز گفتوگو بد نيست از اينجا آغاز كنيم كه ما با وجود داشتن پشتوانه و پيشينه بيش از 100 سال ادبيات داستاني، امروز چه جايگاهي داريم.
دكتر قدرتالله طاهري:
البته من همينجا اين نكته را متذكر شوم كه سابقه ادبيات داستاني ما بيش از 100 سال است. شما اگر به پيشينه ملتها نگاه كنيد معدودي انگشتشمار از ملل را پيدا ميكنيد كه واجد روايتهاي تاريخي و منسجم باشند. ما ايرانيها بدون ترديد قويترين روايتهاي اسطورههاي، مذهبي و آييني را داريم. روايتهايي كه به زندگي و هويت ما معنا ميبخشند و ما را از اقران خود متمايز ميسازند. شما ميدانيد كه روايت، ظرفي است كه هرنسل خود را در آيينه آن ميبيند و با نگاه به افعال و كنش شخصيتهاي به ظاهر و انساني راه و رسم آينده خود را ترسيم ميكند.
پس اگر تلقي ما از سابقه روايت اين باشد ما ملتي صاحب روايت و داستان هستيم. شما وقتي به روايتهاي گذشته ما پيش از اسلام نگاه ميكنيد با روايتهاي قوي و ريشهداري روبرو ميشود.
تمركز من اينجا بر آيين تشيع است. ما تجربههاي تلخ و غريبانهاي در فرهنگ تشيع داشتهايم كه متأسفانه از اين ظرفيتها بهرهگيري نشده است.
با اين حال و با وجود اين كه 1400 سال از اين تجربهها و رخدادها ميگذرد باز اين امكان وجود دارد كه ما برگرديم و اين حوادث را به روايت تبديل كنيم.
شايد اگر ما ميتوانستيم زندگي پربار ائمه معصومين(ع) را تبديل به روايت كنيم امروز تشيع تا اين حد در جهان اسلام در اقليت قرار نميگرفت.
متأسفانه اين بعد از هويت ديني ما تبديل به روايت نشده است و ما نتوانستهايم ستمها و مسايلي كه بر ما رفته به شكل روايت بيان كنيم. شما كافي است تأملي در مظلوم نماييهاي يهوديها بعد از جنگ جهاني درنگي داشته باشيد. آنها اين مظلوم نماييها را با بهرهگيري از عناصر و اجزاي روايت و قالبهاي روايي از جمله رمان و نمايشنامه و ... به بهترين شكل ممكن صورت دادند. امروز اگر مردم غرب واقعاً به اين باور رسيدهاند كه جنايت هولناكي به نام هولوكاست روي داده در سايه توليدات فرهنگي است كه به شدتها ذهنها را تحت تاثير قرار داده است.
من باز براين موضوع تكيه ميكنم كه آغاز ادبيات داستاني ما از جمالزاده و "يكي بود، يكي نبود" نيست، گرچه ترديدي نيست شكل روايتپردازي امروز ما با گذشته تفاوت دارد.
البته دوران اوج شكوفايي ادبي ما در همان قرون سوم تا نهم روي ميدهد و دوران فترت از قرن نهم تا زمان انقلاب مشروطه است.
از طرف ديگر اگر ادبيات معاصر را از انقلاب مشروطه به اين طرف درنظر بگيريم انصافاً در اين يكصد و اندي سال شاخص كمي و كيفي توليدات چندين برابر 400 سال دوره فترت است.
ما امروز حداقل هشت شاعر و 15 داستاننويس درحد جهاني و منطقهاي داريم. گاهي بسيار بدبينانه نسبت به شرايط فعلي ادبيات صحبت ميكنيم، درحالي كه نسبتها و جايگاه فعليمان را با آنچه در قرون قبل در آن قرار داشتيم نميسنجيم.
رخداد مهم ديگر در اين باره وقوع انقلاب اسلامي است. در اين 30 سال صداهاي گوناگون و ژانرهاي متنوعي به ادبيات داستاني ما ورود كردهاند. شايد تعداد زنان داستاننويس ايراني قبل از انقلاب به سه نفر نميرسيد اما امروز به جرأت داستاننويسان زن به همتايان خود پيشي گرفتهاند.
البته اگر بخواهيم خودمان را با فرهنگهايي نظير آمريكاي لاتين، فرانسه و انگلستان مقايسه كنيم قطعاً هنوز نتوانستهايم آنگونه كه بايد و شايد وارد نظام توليد ادبيات داستاني در عرصه جهاني شويم.
دكتر مريم حسيني: بحث امروز ما درباره وضعيت ادبيات داستاني و ارائه راهكارهايي در اينباره است اما تا زماني كه نقاط قوت و ضعف داستانهاي ما مشخص نشود نميتوان به ارائه راهكاري اميدوار بود.
همانطور كه همكارمان دكتر طاهري فرمودند بسياري از ارزشهاي ما هنوز نتوانسته در قالب روايت و داستان ارائه شود.
البته در اين 2