به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع)ـ ابنا ـ « واصف عواضه » در اين مقاله به بررسي ريشهي تاريخي اختلاف بر سر الوهيت مسيح و انسان بودن ايشان و اينكه حضرت مريم (ع) مادر اله است يا مادر يك انسان پرداخت.
بعد از هياهو و اعتراضاتي كه كليساي ماروني از طريق كميتهي اطلاعرساني كاتوليك بر سر سريال تلويزيوني "حضرت مسيح (ع)" راه انداختند و آن را اهانت به حضرت مسيح و به طور كلي به مسيحيت شمرند، دو شبكهي تلويزيوني "المنار" و "ان.بي.ان" پخش اين سريال را متوقف كردند.
"مطران بشاره راعي" رييس كميتهي اطلاعرساني اسقفها هشدار داد كه اين سريال "فتنهي مذهبي- طايفهاي را شكل ميدهد و نوعي صدمه به ميثاق ملي و زندگي مشترك به شمار ميآيد" و خواستار توقف فوري پخش اين سريال شد. وي همچنين خواستار برگزاري يك كنفرانس مطبوعاتي شد كه ديروز با حضور جمعي از معترضين به پخش اين سريال برگزار شد. پيش از برگزاري اين كنفرانس تماسهايي ميان برخي از سران بلندپايه از جمله رييسجمهور و وزير كشور رد و بدل شد. اين تماسها به دور از محتواي سريال و ميزان اهانت آن، حتماً به "نبيه بري" رييس مجلس و "سيد حسن نصرالله" -كه بر قطع بحث و جدل موجود اصرار ميورزند- نيز رسيده است. زيرا وحدت لبنانيها و ممانعت از فتنه سرلوحهي كار است.
اين سريال الوهيت حضرت مسيح را انكار ميكند و بر اساس آنچه در آن آمده حضرت مسيح به زبان خود ميگويد كه پسر خدا نيست بلكه بندهي خداست و بعد از او پيامبر واقعي ميآيد كه نامش "محمد" است.
قرآن كريم با پرداختن به عيسي بن مريم به عنوان پيامبر روح خدا و نه خدا اين اختلاف را اثبات كرد اين چيزي است كه در سورهي "مريم" مستقيماً بعد از ولادت حضرت عيسي از زبان ايشان آمده است كه:
)فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَا مَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا. يَا أُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا. فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَنْ كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا. قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا. وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنْتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا. وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا. وَالسَّلامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدْتُ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا. ذَٰلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ. مَا كَانَ لِلَّهِ أَنْ يَتَّخِذَ مِنْ وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَىٰ أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ( (مريم: 27- 35).
پس [مريم] در حالي كه او را در آغوش گرفته بود به نزد قومش آورد گفتند: اي مريم به راستي كار بسيار ناپسندي مرتكب شدهاي (۲۷) اي خواهر هارون پدرت مرد بدي نبود و مادرت [نيز] بدكاره نبود (۲۸) [مريم] به سوي [عيسي] اشاره كرد گفتند چگونه با كسي كه در گهواره [و] كودك است سخن بگوييم (۲۹) [كودك] گفت منم بنده خدا به من كتاب داده و مرا پيامبر قرار داده است (۳۰) و درود بر من روزي كه زاده شدم و روزي كه ميميرم و روزي كه زنده برانگيخته ميشوم (۳۳) و مرا نسبت به مادرم نيكوكار كرده و زورگو و نافرمانم نگردانيده است (۳۲) و هر جا كه باشم مرا با بركت ساخته و تا زندهام به نماز و زكات سفارش كرده است (۳۱) اين است [ماجراي] عيسي پسر مريم [همان] گفتار درستي كه در آن شك ميكنند (۳۴) خدا را نسزد كه فرزندي برگيرد منزه است او چون كاري را اراده كند همين قدر به آن ميگويد موجود شو پس بيدرنگ موجود ميشود (۳۵)
سرویس اخبار سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی / سید جواد طباطبایی
..........................
پایان پیام/ 118