سال 1370 است ؛ «علي لاريجاني» رییس فعلي مجلس شوراي اسلامي، رياست صدا و سيما را برعهده دارد. «داود ميرباقري» فيلمنامه سريالي با عنوان "خاري در گلو" را بر اساس زندگي حضرت علي بنابی طالب (ع) به صدا و سيما ارائه داده است. احتمال ميرود برخي سليقهها و اختلافنظرها بر سر سناريو، تلويزيون را از توليد يكي از ماندگارترين آثارش محروم كند.
از ميرباقري خواسته ميشود فيلمنامهاش را بازنويسي كند و اين روند و اعمال اصلاحيهها تا چند بار تكرار ميشود. به نظر ميرسد اين موانع برطرف شدني نيستند، اما مگر ميشود نيت و همت خالص براي ساخت چنين سريالي بيهوده بماند.
سرانجام با تأييد و عنايت مسئولان وقت تلويزيون، نخستين سريال مهم تاريخي مذهبي صدا و سيما در چنين ابعادي كليد ميخورد. خاري در گلو ـ كه اشاره به خطبه «شقشقيه» علي (ع) در نهجالبلاغه دارد ـ در سال 1373 با حضور 150 بازيگر اصلي و بيش از 5 هزار هنرور از نيروهاي ارتش مقابل دوربين ميرود.
داريوش ارجمند نقش مالك اشتر را دارد. گويا پس از نقشآفريني آنتوني كوئين در نقش حضرت حمزه (ع) در فيلم «محمد رسولا... (ص)» (يا «الرساله») با آن جذبه خاص سينمايي بازيگرش، ارجمند آمده تا نقش مذهبي ديگري را با جلال و جبروت چشمگيرش خلق كند.
ميرباقري، اما آمده تا كاري كند كارستان و در اين راه از بسياري باتجربهترهاي ديگر بازیگری هم دعوت به همكاري كرده است. بهزاد فراهاني لباس يكي از سفاكترين حاكمان تاريخ، معاويه بنابوسفيان را ميپوشد .
زندهياد مهدي فتحي، چه زيبا يكي از زشتكارترين نزديكان دسيسهچين معاويه يعني عمرو عاص ميشود. ويشكا آسايش در نقش قطام، چنان حيلههاي زنانهاي ميانديشد كه با اجراي خوب بازيگرش درگذر سالها همچنان از آن به عنوان بهترين نقش او ياد ميشود.
اكبر عبدي، سيروس گرجستاني، سعيد نيكپور، پرويز پرستويي، انوشيروان ارجمند، اصغر همت، عنايت ا... شفيعي، مرحوم جواد خدادادي، عنايت بخشي، كريم اكبريمباركه، آتش تقيپور، مرحوم جهانگير فروهر، نادر رجبپور، عباس اميري، بهمن زرينپور، چنگيز وثوقي، كامران فيوضات، باقر صحرارودي و ... هم هستند.
به گزارش بانی فیلم، ميرباقري يكي از جذابترين نقشها را از لحاظ دراماتيك و يكي از منفورترينها را از منظر تاريخ، به چهرهاي ناشناس ميسپارد. ميرباقري كه سال 73 در خلال پيشتوليد سريال امام علي (ع)، «آدم برفي» را در سينما ساخته، نقش وليد را به يكي از بازيگران آن فيلم ميسپارد.
همين ميشود كه محمدرضا شريفينيا پس از چهرههايي چون اکبر عبدی، پرويز پرستويي و داريوش ارجمند از آدم برفي، به سريال امام علي(ع) ميآيد. در واقع يكي از بازيگران پرحاشيه امروز سينما و تلويزيون، از همان روزهاي ابتدايي فعاليتش نيز، حضورش با نقشي حاشيهساز و جنجالي رقم ميخورد!
عوامل پشت دوربين
سازندگان سريال در پشت دوربين نيز چيزي كم از بازيگران ندارند، هنردست عبدا... اسكندري چه بينظير روي چهره هنرپيشگان مينشيند؛ هنوز همه خراش روي چشم مالك اشتر را به ياد دارند.
مازيار پرتو تصاوير سريال را با ظرافت در قاب دوربين خود ثبت ميكند. در نهايت اين فرهاد فخرالديني است كه با ملوديهاي سحرانگيزش، موسيقياي در شأن نام صاحب مجموعه ميسازد تا صداي گرم صديق تعريف روي آن بنشيند. ضمن اينكه نبايد از تدوين مهرزاد مينويي و صدابرداري محسن روشن نيز بدون تمجيد گذر كرد.
پخش سريال و آغاز انواع موضعگيريها
تلويزيون تا پيش از سريال امام علي (ع)، مجموعهاي با اين گستردگي و وسعت توليد نكرده بود. به ويژه كه حساسيتهاي جامعه و تلويزيون هميشه در قبال سوژههاي مذهبي به شدت بالا بوده و اين مسئله در دهه 70 نيز بيشتر از هميشه حس ميشد.
گرچه ساخت و پخش اين سريال، مسير را براي توليد آثاري عظيم با مايههاي مذهبي به خوبي هموار كرد (سريالهاي «ولايت عشق» با موضوع زندگي حضرت امام رضا (ع) به كارگرداني و نويسندگي مهدي فخيمزاده، «تنهاترين سردار» براساس زندگي امام حسن (ع) ساخته فخيمزاده، «يوسف پيامبر (ع)» به نويسندگي و كارگرداني فرجا... سلحشور و ... آثاري از اين دست هستند كه پس از سريال امام علي (ع) ساخته شدند).
ساخت سريال حدود سه سال به طول انجاميد و به دليل پيشگام بودن مجموعه در قياس با ديگر توليدات تلويزيون تا آن زمان، سازندگان با مسائل و دغدغههاي زيادي مواجه شدند، اما سرانجام پخش مجموعه از سال 1376 در شبكه يك سيما آغاز شد.
يكي از مهمترين بازخوردها در مواجهه مخاطبان جديتر با سريال اين بود كه چرا نويسنده و كارگردان برخلاف تصورهاي اوليه، تمركز بيشتري روي شخصيتهاي منفي به خصوص وليد و قطام (منابع تاريخي نيز تا اين حد به قطام اشاره ندارند) داشته و در مقابل، چندان به خود حضرت و اصحابش نپرداخته است.
برخي نيز نحوه پرداخت به خليفه سوم و عايشه را برنتافتند. هر چند مجموعه از چنان استحكام و جذابيتي براي اغلب بينندگان برخوردار بود كه اين انتقادات نيز چيزي از ارزشهاي آن كم نكرد.
با اين حال خود ميرباقري در همان مقطع طي گفتوگويي كه با هفتهنامه سروش داشت (17 شهريور 75) در اين باره واكنش جالبي نشان داد: «هشتاد درصد اين سريال تخيل است كه در ارتباط با درك و دريافتم از تحقيقات در تاريخ اسلام به اين نتايج رسيدهام. اگرچه بيست درصد مكتوب تاريخي اساس قرار گرفت، ولي چندان بيربط با تخيلات نيست و منشأ آن به اسناد تاريخي برميگردد.»
ميرباقري حتي با شگردهاي خاص كارگرداني و فيلمنامهنويسياش مشكل چگونگي نمايش معصومين (عليهالسلام) و خطوط قرمز مذهبي و عقيدتي را نيز رفع كرد. از جمله اينكه اندام علي (ع) از نماهاي اورشولدر و اغلب بسته بود و سخنان آن حضرت نيز در قالب جملات اطرافيان و ياران صديقش مطرح ميشد.
ميرباقري آنچه پيش از اين در سريالهاي ديدني «رعنا» و «گرگها» اندوخته بود، به خوبي صرف سريال امام علي (ع) كرد كه بحق همچنان يكي از – و بياغراق تنها- مجموعه مذهبي كم عيب و نقص و خوشساخت در تلويزيون ما به يادگار باقي مانده است.
حاشيهها
- طراح لوگوي سريال امام علي (ع) محمدرضا شريفينيا بود. جالب آنكه اين شبها نيز لوگوي سريال «ملكوت» با طراحي او در شبكه دو ديده ميشود.
- ويشكا آسايش، بازيگر نقش قطام از سوي مازيار پرتو، مدير تصويربرداري سريال به ميرباقري معرفي شد و اتفاقاً با معيارهاي كارگردان هم كاملاً همخوان بود. بد نيست بدانيد، آسايش خواهرزاده پرتو است.
- ميرباقري علاقهمند بود اين مجموعه به شيوه 35 ميليمتري و روي نگاتيو ضبط شود تا ماندگاري بيشتري پيدا كند، اما چون اين سريال نخستين تجربه مذهبي تلويزيون با اين حجم و كيفيت بود و فيلمبرداري آن در قياس با تصويربرداري هزينههاي گزافي طلب ميكرد و در ابتدا انتظار چنين توفيقي برايش نميرفت، با آن موافقت نشد.
- تهيهكنندگي اين سريال را محمد بيكزاده بر عهده داشت كه پس از آن كمتر نامي از او شنيده شد. طي روزهاي گذشته نيز تماسهاي متعدد خبرنگار ما با او براي گفتوگو درباره سريال، حاصلي در بر نداشت و تلفن همراه اين تهيهكننده خاموش بود.
- نقش امام علي (ع) را در سكانسهايي كه از پشت و يا اينسرت (بسته دستها يا پاها) بودند، مرحوم مهدي فتحي بازي كرد. جالب آن كه او در بسياري از سكانسها به نقش عمرو عاص در حال دسيسهچيني عليه امام علي (ع) بود!
- مديريت دوبلاژ سريال را بهرام زند به عهده داشت. خود زند به جاي عمار ياسر (سعيد نيكپور) گويندگي كرد. دوبلور مالك اشتر هم منوچهر اسماعيلي بود. نقش ابوموسي اشعري (عباس اميري) را نيز پرويز بهرام گفت.
مرحوم فتحي، بهزاد فراهاني، پرويز پرستويي و ... از بازيگراني بودند كه به جاي خودشان صحبت كردند. در كل دوبله اين مجموعه جزو بهترين كارهاي مدير دوبلاژ و گويندگانش است.
- كار عبدا... اسكندري در اين سريال به عنوان طراح گریم، بسيار تحسينبرانگيز است. با اين وصف برخي از منتقدان و مذهبيون، اين ايراد را به گريم مجموعه وارد كردند كه چرا چهرههاي شخصيتهاي پليد همچون معاويه يا وليد به زيبايي چهره آنان كمك كرده، اما شخصيتهاي مثبت چون ابوذر غفاري، عمار ياسر، سلمان فارسي و ... چهره شادابي ندارند.
البته اين ايرادي بود كه درباره ديالوگهاي شخصيتهاي مذكور نيز مطرح شد!
- بودجه قطعي اين سريال هيچگاه به صورت رسمي اعلام نشد.
- ميرباقري كارگردان و نويسنده امام علي (ع) از پنج- شش سال قبل در تدارك ساخت سريال «مختارنامه» است و اين روزها تدوين آن را دنبال ميكند تا براي پخش در شبكه يك از اواخر امسال يا محرم سال آينده آماده شود.
سريال «امام علي (ع)» در گفتوگو با تعدادي از سازندگان اثر
سريال امام علي (ع) يك اتفاق در عرصه آثار تاريخي تلويزيون و سينماي اين مرز و بوم محسوب ميشود كه تا پيش از آن رخ نداده بود. اثري ماندگار كه ميتواند هنوز مخاطب خود را جلب كند. مجموعهاي كه ادبيات نگارش و بازي بازيگرانش و ... تا سالها سرلوحه تاريخيسازان ديگر خواهد بود.
بانی فیلم،با تني چند از عوامل اولين ساخته داود ميرباقري در عرصه تاريخي- مذهبي گپ كوتاهي داشته است:
مردي كه زود رفت!
مهدي فتحي از امام علي (ع) ميگويد
مهدي فتحي ميگفت: ابتدا از سوي داود ميرباقري ايفاي نقش ديگر به من پيشنهاد شد كه به نظر كاراكتر پررنگ و لعابي در اجرا نبود. پس از خواندن فيلمنامه خودم درخواست ايفاي شخصيت عمروعاص رادادم كه با موافقت ميرباقري همراه شد.
فتحي در خصوص ايفاي شخصيت عمروعاص گفت دلم نميخواست اين شخصيت منفي تاريخي تاحدي منفور باشد كه در تمام لحظات تخت ديده شود. من در نمايش وجوه مختلف اين شخصيت با داود ميرباقري مشورت داشتم و او نیز فيلمنامه را آنقدر خوب و منسجم نوشته بود كه هركدام از ديالوگهاي اين شخصيت براي خودش جاي بازي داشت.
مرحوم فتحي درخصوص سكانسهاي ماندگار بازي خودش در همه حال به سكانسي كه عمروعاص دمام زنان ميرقصيد و ... سخن ميگفت و معتقد بود گاهي اوقات خودم از رفتارهاي اين شخصيت اذيت ميشدم.
لبخند خاص فتحي براي شخصيت عمروعاص كه پر از مكر و حيله و نيرنگ بود هنوز در ذهن مخاطب مانده و نمايش او از آرامش و خونسردي يك مغز متفكر (عمر وعاص) در كنار معاويه به حدي بود كه مخاطب را هر لحظه از اين شخصيت تاريخي متنفرتر ميساخت.
انوشيروان ارجمند: ترفندهاي نمايشي داود ميرباقري از امتيازهاي سريال است
انوشيروان ارجمند بازيگر شخصيت اشعث كندي در سريال «امام علي (ع)» در خصوص حضورش در اين سريال ميگويد: به نظر من دليل اينكه كاري چه در سينما، چه در تلويزيون يا روي صحنه تئاتر موفق و ماندگار ميشود را بايد در همدلي، صميميت و يكدلي و يكپارچگي همه عوامل جستجو كرد.
خيليها هستند كه دنبال مسائل مادي هستند و هر كاري را به خاطر مسائل اقتصادي انجام ميدهند، اما تمام عوامل اين پروژه از كارگردانان گرفته تا بازيگران، تصوير، طراحان صحنه و لباس و گريم و ... همه به دنبال يك اتفاق بودند تا يك حركت ماندگار در سريالسازي تاريخي اين مملكت برجا بماند. ارادت تمام عوامل اين پروژه به مولا علي (ع) باعث شد كه يكدل و صميمي تنها به موفقيت كار فكر كنند و دوست داشتند كه در اين اتفاق سهيم باشند.
ارجمند در خصوص شخصيتي كه در اين سريال بازي كرده ميگويد من نقش اشعث كندي را بازي كردم و فكر ميكنم اين سريال از آن دست آثاري بود كه كارگردانش با هوش و ذكاوت خاص بازيگران را به درستي براي نقشهاي اصلي كار انتخاب كرد. اگر دقت كرده باشيد، تمام بازيها در اين سريال خوب و قابل باور بود و هرگز تماشاگر از كار فاصله نميگرفت.
عنايتا... بخشي: ديالوگ ناراحت كننده من در امام علي (ع)
عنايت بخشي بازيگر نقش ابن ذهب در سريال «امام علي (ع)» در خصوص حضورش در اين مجموعه تاريخي ميگويد: «اين شخصيت سركرده نهروانيها بود و حضور در اين كار هر لحظهاش خاطره است.
دليل ماندگاري اين مجموعه قبل از هر چيز قلم تواناي آقاي داود ميرباقري بود كه همه به آن اذعان دارند و پس از آنها حس همكاري و همياري عوامل بود كه با خلوص نيت در شرايط سخت آن مجموعه فعاليت ميكردند.
سريال امام علي (ع) از آن جا كه با نام مولا (ع) مأنوس بود و مردم كشور ما با يك علاقه خاص و ارادت به ايشان سريال را دنبال ميكردند، هميشه در اذهان باقي ميماند. اصلا نام مولا حال و هواي خاصي را به مردم ايران ميبخشد.
بخشي در ادامه گفت: يادم ميآيد در سريال من ديالوگي عليه مولا داشتم كه هرگز نميتوانستم آن را ادا كنم. يك جورهايي هر طور با خودم كلنجار رفتم، نميتوانستم آن جمله را بگويم.
جمله اين بود «ما به روي علي شمشير خواهيم كشيد». اين مسئله را با داود ميرباقري در ميان گذاشتم. او مرا در آغوش كشيد، دلداريام داد و گفت چارهاي نيست تو بازيگري و بايد اين جمله را به نحوه احسن ادا كني.
او افزود: ما سكانسهاي جنگ صفين را در تير و مرداد ماه و در بدترين شرايط آب و هواي بندرعباس ضبط كرديم. اگرچه قرار بود آن سكانس را در زمستان كار كنيم، اما به دليل اينكه سيل دكورها را تخريب كرد، مجبور شديم در تابستان جنگ صفين را در بندرعباس و در آن آب و هواي شرجي كه در همه حال بالاي 50 درجه بود كار كنيم.
آب و هواي شرجي يك طرف، لباسهاي سنگين و گريم و كلاه خود و ... هم كه در بسياري اوقات باعث ميشد حتي نتوانيم نفس بكشيم از سوي ديگر، شرايطي را ايجاد كرده بود كه تنها نام و عشق علي (ع) قوت قلب بچهها بود كه كار كنند و دم نزنند.
بخشي تصريح كرد: شايد باورتان نشود در همان شرايط من، داريوش ارجمند، بهزاد فراهاني و ديگر دوستان حتي در روزهايي كه كار نداشتيم هم سر صحنه حاضر ميشديم درخت و نخل ميكاشتيم، بيل ميزديم، خيمه برپا ميكرديم، كارهايي كه در مسؤوليت ما نبود را فقط به خاطر جلو افتادن كار انجام ميداديم.
يادم ميآيد وقتي كار تمام ميشد و سوار پاترول ميشديم، براي بازگشتن نميدانستيم بايد شيشه ماشين را پايين بكشيم يا بالا، چون اگر شيشه را پايين ميكشيديم هرم گرما اذيت ميكرد واگر نه، گرماي داخل ماشين غيرقابل تحمل ميشد.
بخشي در پايان گفت: صميميت و دلسوزي عوامل آن سريال را من در كمتر كاري ديدم و همين مسئله را عامل موفقيت مجموعه ميدانم.
.....................
پایان پیام/133