به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ آيتالله جعفر سبحاني امروز در جلسه تفسير سوره حشر در مدرسه علميه حجتيه با اشاره به آيه 20 اين سوره گفتند: اين آيه به روبهرو كردن دو طايفه ميپردازد و ميگويد كه اين دو طايفه يكسان نيستند.
ایشان افزودند: طايفه اول اصحاب نار هستند كه اهل جهنم هستند و طايفه دوم اصحاب جنت و يا همان اصحاب بهشت هستند و اين دو با هم يكسان نيستند.
اين مفسر قرآن در ادامه خاطر نشان كردند: آنهايي كه اهل بهشت هستند، اهل سعادت و خوشبختي بوده و به خلاف آن اهل جهنم آينده بدي دارند و بدبخت هستند و قرآن برخي از مسائل روشن را براي ما توضيح ميدهد و مثل همين آيه كه همه ميدانند اهل بهشت و جهنم با هم يكي نيستند، ولي قرآن تذكر ميدهد.
ایشان در ادامه گفتند: اين روش قرآن براي تنبه است و قرآن براي اينكه ميخواهد افراد را بيدار كند از اين تمثيلها استفاده ميكند و شأن قرآن اين نيست كه بگويد آنچه در جوي ميرود آب است و مسائل واضح را بگويد، قرآن با اين مسائل روشن، حقيقتي در باطن دارد كه آن را مطرح ميكند.
ایشان در ادامه خاطر نشان كردند: اصحاب جنة مؤمنين هستند كه پيام پيامبر و امام معصوم را لبيك گفتند ولي اصحاب نار دشمنان اسلام و كفار هستند که يكي از بزرگان در مورد اين آيه به پيامبر گفت «چه كساني اصحاب بهشت هستند؟» و پيامبر هم دست حضرت علي(ع) كه كنارش بود بلند كرد و گفت «علي از من است و من از علي و هر كسي با علي دشمن باشد با من دشمن است و هر كسي كه با من دشمني كند خشم خدا را متوجه خود كرده است».
آيت الله سبحاني ادامه دادند: از اين حديث پيامبر(ص) برميآيد كه شرط اصحاب بهشت بودن پذيرفتن امامت حضرت علي(ع) است و بايد واقعيت آيات را در زير آيات واضح پيدا كرد و سپس حقايق اين آيات را درك كرد.
ایشان در ادامه اظهار داشتند: مثل در قرآن غير از مثل در الفاظ توده مردم است، توده مردم به حادثهاي كه رخ داده و دهن به دهن ميگردد مثل ميگويند، ولي در قرآن مثل به اين معنا نيست.
وي اذعان داشت: مثل در قرآن به معناي توصيف است و تعريف و توصيف در قرآن گاهي با استعاره، كنايه و يا مرسل است.
اين مفسر قرآن كريم در ادامه با اشاره به آيه 21 سوره حشر تصريح كردند: قرآن در اين آيه ميفرمايد «اگر اين قرآن را بر كوهي نازل ميكرديم، ميديدي در برابر آن خاشع ميشود و از خوف خدا ميشكافد و اينها مثالهايي است كه براي مردم ميزنيم، شايد در آن بينديشند.»
ایشان خاطر نشان كردند: مفسرين در تفسير اين آيه دو بيان دارند، نخستين بيان اين است كه اين قضيه شرطيه است كه اگر كوه بينش و دانش انسان را داشت و وقتي قرآن به او نازل ميشد، از ترس خدا سر خم ميكرد.
آيتالله سبحاني ادامه دادند: گروه ديگر مفسرين ميگويند كه خداوند هر موجودي را كه آفريده در حد خودش فهم و شعور داده است و هر موجودي سهمي از دانش و بينش دارد و جبل هم سهمي دارد و اگر قرآن به جبل نازل ميشد، هرگز مثل انسان نبود و سرخم ميكرد.
اين مرجع تقليد گفتند: علل طبيعي منافاتي با علل واقعي ندارد و يك مثل ميتواند هم علل طبيعي و هم علل واقعي داشته باشد.
ايشان در ادامه تصريح كردند: مرحوم خراساني ميفرمايد يك شب از خواب بيدار شدم، ديدم همه مدرسه، درخت و سنگ و... با هم تسبيح خدا را ميگويند. وقتي دنبال ريشهاش رفتم ديدم ريشه اين تسبيح گويي حجره آخوند كاشي است و همه درختها و اشيا با او هماهنگ هستند.
آيتالله سبحاني در پایان با بیان اینکه مرحوم خراساني اين را با استادش مطرح كرده و او به ايشان گفته بود كه گوش برزخي تو باز شده و تو همه چيز را ميشنوي، گفتند:ما مردم عوام و عادي فقط ظاهر را ميبينيم ولي اهل باطن ميتوانند باطن اشيا را درك كنند.
.......................
پایان پیام/135