به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ "آيت الله العظمي جوادي آملي"به مناسبت سالروز حماسه مردم آمل که در ششم بهمن ماه سال 1356 رخ داد پيامي صادر کردند.
متن این پيام بدين شرح است:
بِسْمِ اللّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ إيّاهُ نَسْتَعِين
حمد ازلي خدا را سزاست؛ تحيّت ابدي پيامبران الهي مخصوصاً حضرت ختمي نبوت(صلي الله عليه و آله) را رواست؛ درود بيكران دودة طاها و آل ياسين به ويژه حضرت ختمي امامت؛ مهدي موجود موعودعجّلاللهتعاليفرجهالشريف را بجاست؛ به اين ذوات قدسي تولّي داريم و از معاندان لدود آنان تبرّي مينماييم! ضمن گراميداشت اربعين حضرت سيدالشهداء(عليه السلام) و اِجلال ارتحال سيد الانبياء(صلي الله عليه و آله) و تكريم شهادت كريم اهل البيت، حضرت امام حسن مجتبي و تعظيم شهادت مظهر رضوان خدا، حضرت امام رضاعليهم آلاف التحيّة و الثناء و طلب علوّ درجات براي همه شهداي جنگ تحميلي و دفاع مقدس، سالروز شهادت رادمردان و مدافعان راستين قرآن و عترت و نگهبانان مرز و بوم اسلامي و سنگرداران ششم بهمن آمل را گرامي ميداريم و حشر همة آنان را با امام راحل و اولياي خدا مسئلت ميكنيم و مقام شامخ خانوادههاي آن راحلانِ كويِ قدس را ارج مينهيم و اجر صابران شاكر را براي آنها درخواست مينماييم و از مسئولان محترم استاني و شهري تشكر و از برگزار كنندگان محترم اين گردهمايي وزين، تقدير مي نماييم و مقدم حضار عزيز را گرامي ميداريم! لازم است در اين پيام كوتاه چند نكته را تذكر دهيم:
يكم. عناصر محوري غَيرت را كه از برجستهترين اوصاف مؤمن است سه اصل تشكيل ميدهد. اول: معرفتِ هويّتِ خويش؛ دوم: پرهيز از تجاوز به حريم ديگران؛ سوم: مراقبت از حريم خود و اجازه ورود به آن را به بيگانه ندادن. اين عناصر سهگانه غَيرت، در مردان و زنان آمل به عنوان شاخصهاي اصيلِ آزادي و استقلالطلبي، تبلور خاص داشته و دارد. نموداري از آن را ميتوان در مراحل آغازين پيروزي انقلاب اسلامي، در شعارهاي گذشته مردم اين شهر يافت و نماد بارز آن را در ششم بهمن 1360 هـ. ش مشاهده كرد، به طوري كه شعاع زرّين آن، به شَرَفِ رَقميابي با قلمي كه به دست بنيان گذار جمهوري اسلامي ايران، صفحه وصيّتنامه الهي ـ سياسي را نگاشت، برسد.
غَيرتِ ممدوح كه در مؤمن تجلّي مييابد، نسيم غَيرت نبوي است كه در حوزة رسالت آن حضرت مي تابد و دُرخشندگي خود را از غَيرت ذاتي پروردگار دارد، زيرا در يك حديث نبوي چنين آمده است: «لا اَحَد اَغْيَر من الله، من اَجْلِ ذلك حَرَّمَ الفواحشَ ما ظَهَرَ منها و ما بطن...» .[1]
دوم. شهدا زنده وارد برزخ ميشوند، هرچند از جهت دنيا مردهاند، چون در آن نشئه بيدارند نه خواب، آگاه اند نه غافل، مسئولاند نه بيتفاوت؛ از خداوند خبر مسرّتآميز ميطلبند و ميگويند راهيان راه ما در چه مرحلهاي به سر ميبرند و چه زماني به ما يا به مقصد ما ميرسند. جامعه پويا و پايا كه در سطح محلّ و در قلمرو منطقه و در گسترة بينالملل، انرژي هستهاي را حق قطعي خود ميداند و حقوق ملّت را پايه مذاكره ميشناسد نه موضوع آن و استقلال مذهبي و ملّي را قانون اساسي ميداند نه آييننامه بحث انگيز، استحقاق آن را دارد كه خود را پاسدار دِماي پاك شهيدان عموماً و خونهاي مقدّس شهداي ششم بهمن در آمل خصوصاً بداند و از همين قطراتِ حياتبخش و غَيرت آفرينِ مانا، درس ماندگاري بياموزد.
سوم. شهيدانِ شاهد، هماره مربّيِ ملتهاي مسلمان و غيور هستند. آنچه امروز در تونس ميگذرد و از مرز بسياري از منطقههاي ظلمخيز عبور كرد و در آستانه سوناميِ سهمگين براي نظام سلطه قرار دا رد، حُبابي از عُباب درياي شهادت است كه جريان ششم بهمن آمل، نهري از آن بحر موّاج و خروشان و توفندة ترفندزداست. خاندان بزرگ شهدا، برتر از چشمانداز بيست ساله ايران اسلامي ميانديشند و دوام مآثر و بقاي آثارِ شهادت را در اعصار و قرون آينده هم جستجو ميكنند، زيرا فداكاري، جهتِ صيانتِ سرزمين اسلامي براي رضاي خداوند، از بارزترين مصاديق قيامِ لِوَجه الله است و چون هر عملي به مقدار هدف آن ارزيابي ميشود و در انقطاع يا تداوم، وامدار بقايِ مقصودي است كه در درون فداكاران نهادينه شد و وجه الله باقي است، جهاد، دفاع، ايثار و نثار جان و مال براي چنين هدف مقدّسي، جاودانه خواهد بود.
چهارم. ميراثِ فاخرِ شهادت را ميتوان در رشدِ فرهنگي جامعه و بالندگي همه جانبه امت اسلامي مشاهده كرد. اگر ملّتي در پرتو تعاليِ باورهاي ديني نه بيراهه برود و نه راه كسي را ببندد، هم درصدد كشف و پيمودن قلّة عقل و علم است و هم در رصد هدايت ديگران. حجاب و عفافِ جامعه، ارث غَيرت است؛ توليد كار و اشتغال و درآمد معتدل، ميراث درايت است؛ تأمين امنيّتِ جاني و مالي و عِرضي، تُراثِ استقلال طلبي و آزاديخواهي است كه همگي در دفتر خونِ جگر نوشته است. آنچه برنامه رسمي قرآن كريم بوده و است و به عنوان ﴿يُزَكّيهِم ويُعَلِّمُهُمُ الكِتـٰبَ والحِكمَة...﴾[2] مطرح است، عهدهدار جهلزدايي به وسيله تعليم و جهالتروبي به سبب تزكيه نفوس است. همين دو اصل كليدي در زيارت «اربعين » حضرت حسين بن علي سيد الشهداء(عليه السلام) ذكر شد و براي تحصيل آن، خون جگر سالار شهيدان اهدا شد: «وبَذَلَ مُهجتَهُ فيك ليَستَنقِذَ عِبادَكَ مِنَ الجَهالةِ وحَيرةِ الضلالة».[3]
پنجم. چون رهبريِ شهادتها را سالارِ آنها به عهده دارد و سالارِ شهادتها، شهادتِ سالار شهيدان يعني حضرت حسين بن علي(عليهما السلام) است و كلام نوراني آن حضرت در ظلّ نقل از حضرت سيدالانبياء(صلي الله عليه و آله) كه در آستانه سالگرد ارتحال اين ذات قدسي قرار داريم اين است كه «إنّ الله جواد يُحبُّ الجود و مَعالِيَ الاُمور و يَكرَه سَفسافَها»،[4] يعني خداوند كارهاي والا و همّتهاي عالي را دوست دارد و امور نازل و پست، مورد كراهت و انزجار الهي است، مناسب است در مراسم بزرگداشت شهدا عموماً و شهيدان ششم بهمن خصوصاً، آزادي قدس عزيز از ستم صهيونيست و امنيّت مسلمانان عراق و افغانستان و پاكستان و فلسطين و غزّه و نيز استقلال لبنان و سوريه از طمعورزي بيگانگان و همچنين رفاه پيروان اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) در يمن و آذرباييجان شوروي سابق كه هماكنون در معرض آزارند از خداوند مسئلت شود. پروردگارا! نظام جمهوري اسلامي و مقام معظم رهبري را حفظ و توفيق مسئولان، صيانت ملّت و مملكت و نيز تعاليِ ارواح شهدا، به ويژه شهداي ششم بهمن و اجر خانوادههاي آنان را بر همگان منّت بگذار!
والسلام عليكم و رحمة الله
جوادي آملي
بهمن 1389
[1] . جامع الاصول (ابن اثير جزري)، ج8، ص 431.
[2] . سورة جمعه, آية 2.
[3] . تهذيب الاحکام ، ج6 ، ص 113.
[4] . الجعفريات ، ص 196 .
.................................
انتهای پیام/161