به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ اين اثر، نخستين كتاب از مجموعه آثار "امام خميني(ره) انقلاب و روش" است كه در دوازده جلد منتشر خواهد شد و در آن به ميراث قرآني امام خميني(ره) ميپردازد و چهارچوبي عالمانه براي قرائت ژرف و روزآمد او از قرآن ايجاد ميكند، قرائتي كه در آن ميان رويكردهاي اصلي و گوناگون موجود در اين زمينه، هماهنگي برقرار شده است.
به عقيده نويسنده، قرآن در همه جهان و در همه دورهها منبع اصلي براي هر مسلمان به شمار ميآيد. هيچگاه مسلماني را پيدا نميكنيم كه خود را از اين ميراث غني و الهام از آن و بهرهوري از نور آن بينياز ببيند. از اين نظر، هر مسلماني بايد قرآن را در زندگي فردي و اجتماعي از زواياي گوناگون به مثابه نقطه حركت بداند و از آموزههاي زنده آن براي برپايي زندگي پاك براي خود و جامعهاش الهام بگيرد.
اين موضوع، چرايي اهتمام بسيار مسلمانان در طول سدههاي متعدد به اين كتاب و تلاشهاي فراوان در راستاي فهم، تفسير و كشف متشهابهات آن و تدارك علوم ويژه قرآن را پاسخ ميدهد.
امام خميني(ره) از سويي به عنوان فقيه مسلمان به قرآن و به عنوان منبع اصلي براي استنباط وظايف مسلمانان از آن و بيان احكام دين و تنظيم پيوندهاي ديني و خانوادگي و اجتماعي بر پايه دادههاي اين كتاب مينگرد و از سوي ديگر به عنوان رهبري انقلابي، قرآن را راهبر انسان به زندگي توام با عدالت و آزادي ميبيند. افزون بر آن، اين مرد بزرگ از متخصصان عرفان نظري و سالكان اين راه است و بسان عارفي كه به جنبههاي روحي انسان اهميت ميدهد، به اين كتاب چون ريسماني استوار مينگرد كه از آسمان الوهيت به زمين انسانيت فرستاده شده تا انسان را به فرجام والا و ريشههاي خدايياش برساند. در عين حال، هيچيك از اين نگرشها مانع از نگرش ديگر نيست و در همان حالي كه بر جنبه معنوي و روحي قرآن پافشاري ميكند، از كساني كه همه همّ خودشان را براي تفسير معنوي اين كتاب ميگذارند و جنبههاي اجتماعي آن را فراموش و يا انكار ميكنند، سخت انتقاد ميكند.
بنابراين، جاي شگفتي نيست كه وي را در همه عرصههاي زندگي، در مراجعه به قرآن، استدلال به آن و بهرهگيري از نور آن، در مساله فقهي فرعي يا مساله سياسي حكومتي ببينيم. از اين زاويه، آن چه وي در ارتباط با قرآن به جا گذاشته، ميراث بزرگي است، گرچه اين ميراث در لابلاي كارهاي علمي او از قبيل فقه، اصول و تفسير پراكنده است.
امام خميني(ره) با اين كه به تفسير بعضي از سورههاي قرآني از قبيل سوره فاتحه به طور مستقيم پرداخته است، اما در بسياري از جاها براي برخي از آيات قرآني، تفسيرهايي ارائه كرده و ابعادي از قرآن و آموزههاي زنده آن را كه بر ما پوشيده بود، شناسانده است. با اين حال، وي خودش را مفسر به حساب نميآورد و اين موضوع پرسشهاي بسياري در ذهن شنوندگان و خوانندگان در مورد عظمت اين علم شريف و جايگاهش نزد مسلمانان ملتزم به اصول و ارزشهاي والاي آن برميانگيزد.
اگر قرن اخير را نشاني براي ورود مسلمانان به دنياي جديد بدانيم و جنبش احياگري اسلامي را در شرق و غرب جهان اسلام پي بگيريم، خواهيم ديد كه بانگ بازگشت به قرآن و زنده كردن ارزشهاي آن، نخستين ويژگي اين جنبش است. جنبش احياگري اسلامي كه قرآن كريم محور آن نباشد، بيمفهوم است و نهضت اسلامي كه كتاب خدا ركن استوار آن نباشد، راه به جايي نميبرد.
در اثناي جنبش احياگري، پيوندي نزديك بين قرآن و جايگاه رهبران احياء و سرشت نقشي كه آنان در جامعه داشتند، به وجود آمد. از اينرو كمتر چهرهاي از چهرههاي برجسته احياگري اسلامي پيدا ميكنيم كه نامش با كاري قرآني پيوند نخورده و يا اثر قرآني برجستهاي به جا نگذاشته باشد كه در آن به قرآن به عنوان مرجع هدايت و نقطه حركت در بازآفريني تمدن و برانگيختن نقش امت، استناد نكرده باشد.
با پيگيري آن چه كه رهبران احياگر و شخصيتهاي انقلابي در زمينه آثار قرآني به جا گذاشتند، از سيد جمالالدين اسدآبادي مشهور به افغاني تا امام خميني(ره) افرادي چون محمد عبده، رشيد رضا، ابن باديس، طاهربن عاشور، محمدجواد بلاغي، محمدحسين كاشفالغطاء، محمدباقر صدر، محمود طالقاني، علامه طباطبايي، مودودي و افراد بسيار ديگري غير از اينان، در اين پيگيري آن چه كه گفته شد مفهوم ژرفتري پيدا ميكند. هركدام از اين افراد، نوعي همكاري قرآني داشتند، از نگارش مستقيم گرفته تا املا، تدريس و يا سخنرانيها كه روش بسياري از آنان ـو اگر نگوييم اغلب آنانـ چنين بود.
اختلاف زمينه مشربهاي معرفتي اينان، تعدد خاستگاههاي فكري و چهارچوبهاي روشي آنان در كنار دغدغههاي كاملا برخاسته از مقتضيات نهضت و تلاش آنان براي پاسخگويي به نيازهاي جامعهشان در فهم قرآن و عمل به آن و همگامي با آن، غناي بيشتري به دستاورد آنها بخشيد.
امام خميني(ره) هم بيرون از دايره اين پيوند بين قرآن و نهضت نيست، بلكه مصداق روشني براي اين پيوند است كه ناشي از موضع ممتاز وي در خط احياگري اسلامي معاصر ميباشد.
تنوع مطالب
بدون شك، رهاورد پربار قرآني كه از همه اين منابع به دست ميآيد، صاحب آن را از نظر روش و محتوا در شمار اصحاب پروژههاي بزرگ قرآني قرار ميدهد به ويژه اگر اين فرد، شخصي در سطح امام خميني(ره) باشد. آن چه به اهميت اين موضوع و غناي آن ميافزايد، اشتمال بر سه حوزه ذيل است:
1. در اين مجموعه، مطالبي است كه براي تعيين ديدگاه و موضع امام در مورد اصول مطالب روششناسي مرتبط با علوم قرآن و مباني تفسيري است؛ از قبيل امكان شناخت، حجيت ظواهر قرآن، وحي، معجزه، محكم و متشابه، تاويل، ظاهر و باطن، مراتب و موانع فهم، تفسير و مقاصد تفسير، تفسير به راي، شرايط مفسر، سلامت قرآن از تحريف، حروف مقطعه قرآن، عصري بودن قرآن و مطالب ديگري كه در تاسيس ديدگاهي مستقل براي شخص در قلمرو علوم قرآني و اصول تفسير، نقش دارد.
2. در اين مجموعه، نمونههاي تفسيري به مقدار كافي وجود دارد كه روش تفسيري و يا طريق خاصي را كه امام براي تعامل با قرآن برگزيده بود، نشان دهد. اين نمونهها متنوع هستند و از تفسير كامل يك سوره گرفته تا تفسير يك آيه و يا مجموعهاي از آيات را شامل ميشوند.
3. در كنار چهارچوب روششناسي و نمونههاي تفسيري، در اين مجموعه صدها اشاره قرآني وجود دارد كه در دايره تفسير به مفهوم رسمي و علمي نميگنجد اما روشني بسياري بر روش تعامل امام با قرآن ميافكند، زيرا امام تصور خاصي در تعامل با قرآن دارد كه به سه قلمرو منتهي ميشود.
قلمرو نخست كه كوچكترين آنهاست تفسير به راي منهي است. قلمرو دوم كه گستردهتر از اول است در تفسير بر پايه قواعد و ضوابط، تبلور مييابد كه از آن مفسران حرفهاي است و در قلمرو سوم كه گستردهتر از همه است، راه براي همه مردم و هركس به مقدار خودش باز است و هركس از رهگذر تعامل مستقيم با كتاب خدا بهرهها و دستاوردهايي دارد. امام اين روش تعامل مستقيم با قرآن را پيش مينهد و بر پايه نمونههايي كه داريم، خود اين شيوه را به كار ميگيرد و آن را به عنوان يكي از پيشنهادهاي اساسي براي برداشتن حصار فراموشي كه بر قرآن زده شده و شكستن حلقه مهجوريتي كه قرآن را دربرگرفته است، ارائه ميكند.
اين متون پرباري كه از افكار، مضامين و نگاه روشمند امام به جا مانده است، گنجينهاي در اختيارمان ميگذارد كه افزون بر جنبه تفسيري، ما را در پژوهش براي به دست آوردن و متبلور ساختن قواعدي كه امام براي فهم قرآن مطرح ميكند، ياري ميرساند و اگر در طول بحث با مشكلي مواجه نشويم ما را به سوي گرايش جديدي سوق ميدهد.
چهارچوب پژوهش اثر
كتاب حاضر به چهار بخش تقسيم شده است.
1ـ علوم قرآن و اصول تفسير. اين بخش 10 فصل را دربردارد كه بخش اصلي كتاب را نيز تشكيل ميدهد.
2ـ امام و تعلق خاطر صدرايي كه در آن به طرح امام خميني(ره) براي ايجاد سازگاري ميان عارفان و فيلسوفان و فقيهان پرداخته شده است.
3ـ نقل قولها و نمونههاي تفسيري كه در آن پارهاي از گفتارهاي امام در ارتباط با مباحث اعتقادي، تربيتي، اجتماعي، سياسي و فرهنگي را جمعآوري كرده است.
4ـ امام و قرآن، كه دربردارنده خاطراتي از زندگي امام و پيوندش با كتاب خداست.
چاپ نخست كتاب «شناخت قرآن: پژوهشي در پرتو مكتب عرفاني» در شمارگان 2000 نسخه، 668 صفحه و بهاي 120000 ريال راهي بازار نشر شد.
......................
انتهای پیام/161