به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ امیر توسلی در گفت و گو با سمیه قاضی زاده – از کارشناسان و منتقدان موسیقی فیلم - درباره چند و چون موسیقی این مجموعه نکات جذاب و شنیدنی بسیاری بیان کرده است:
ساخت موسیقی مختارنامه از کی شروع شد؟
از دو سال گذشته. ماجرا از این قرار بود که ساخت موسیقی مختارنامه به آزمون گذاشته شده بود. من هم در این آزمون برنده شدم. اما به صورت دقیق و مشخص ساخت این موسیقی از اردیبهشت 88 آغاز شد، اما من از سال 87 درگیر ساخت آن شده بودم. کم کم گروهها اضافه شدند و کار شکل گرفت.
همان سه گروه اصلی که اسمشان در تیتراژ میآید.
بله. ارکستر پارسه، ارکستر کوبهای نایریکا که تماما متشکل از بانوان است و سرپرستشان خانم مینو رضایی است و گروه کر فیلارمونیک تهران.
ارکستر پارسه که بدنه اصلی موسیقی را مینوازد، ارکستر جدیدی است؟
ببینید کلا در کشور ما 100 نوازنده هستند که در ارکسترهای مختلف حضور دارند. 50 نفرشان در ارکستر سمفونیک فعالیت میکنند. بعد از این 50 نفر 20نوازنده به همراه 30 نوازنده دیگر، ترکیب ارکستر پارسیان را تشکیل میدهند و همانها هم با 30 نفر دیگر میشوند ارکستر پارسه! ... درواقع خیلی فرقی نمیکند، همه نوازندها همان نوازندههای همیشگی هستند. فقط در ایران اسم ارکسترهاست که فرق میکند.
و ارکستر کوبهای نایریکا؟
بخش زیادی از طراحی و ساخت ریتمهای کوبهای مختارنامه را با این ارکستر شروع کردم و تا به امروز هم ادامه دادم. من کلیت ریتم مورد نیازم را به این گروه میدهم. با توجه به ارکستراسیونی که دارم از ریتمهای طراحیشده استفاده میکنم. گاه هم دقیقا بر اساس صحنههای فیلم ریتم را کار میکنیم. مثلا ریتمی مخصوص صحنهی مبارزه. از آنجایی که من خودم پیانو و سازهای کوبهای مینوازم و خودم متخصص سازهای کوبهای هستم، به این حوزه اشراف دارم.
تفاوت موسیقی مختارنامه با نمونههای مشابه اصلا در همین طراحی سازهای کوبهای است. در هیچکدام از کارهای مشابه به این شکل طراحی کوبهای نداشتیم. اصولا من گرایش به کوبهای دارم. وقتی که دارم موسیقی را طراحی میکنم و میسازم، صدای سازهای کوبهایاش را میشنوم و برایش موسیقی طراحی میکنم.
تا آنجا که میدانم موسیقی هر قسمت مختارنامه با قسمت دیگرش فرق میکند. این اتفاقی است که اکثرا نمیافتد چون واقعا کار دشوار و البته هزینهبری است.
یکی از تفاوتهای موسیقی مختارنامه همین ماجراست. من هیچ وقت به اینکه یک سری ترک موسیقی بسازم و بعد از آنها در جاهای مختلف سریال استفاده کنم، علاقهمند نبودم. قطعا در سریالهای دیگر، آهنگسازان به دلایل مختلف ناچار به این کار میشوند. یکی از دلایلش حجم، کمبود امکانات و البته کمبود بودجه است. مثلا برای یک سریال 13 یا 26 قسمتی دو تا قطعه رومانس مینویسند، دو تا حماسی، دو تا جنگ و یک قطعهی زیر دیالوگ. موسیقیهایی که هیچوقت برای صحنههای دیگر بازسازی نمیشوند. اما در مختارنامه هر قسمت انگار یک فیلم مجزاست. هیچ چیزی که در یک قسمت میشنوید، تکراری نیست. موسیقی مخصوص آن ساخته شده است.
البته یک سری تم داریم. مثل تم مختار، تم کیان، تم جنگ، جنگ اشقیا، جنگ اولیا و... اما این تمها در هر قسمت بازسازی میشوند. در واقع من برای 40 قسمت مختارنامه 40 موسیقی نوشتهام. تصور میکنم برای چنین پروژهای که با این سختی و مرارت ساخته شده، باید احترام قائل میشدم؛ چرا که 3-4 هزار نفر تلاش کردهاند تا نتیجهی کارشان این شده است. موسیقی هم در چنین آثاری نقش بسیار تعیینکنندهای دارد و من هم نباید کم میگذاشتم. همهی تلاشم را کردم. الان هم همچنان در حال ساخت موسیقی آن هستم و به صورت هفتهای کار را جلو میبریم.
خودتان راضی هستید؟
با توجه به شرایط راضی هستم. بعضی وقتها فکر میکنم میتوانستم این کار یا آن کار را بکنم...اما من همه توانم را گذاشتم. توان من همین قدر بوده.
قطعا موسیقی سریالها یا فیلمهای تاریخی دیگر روی شما تاثیر داشته. بیشترین تاثیر را از کدام کارها گرفتید؟
من تمام تلاشم بر این بود که در موسیقیام کمترین شباهت به کارهای داخلی وجود داشته باشد ؛ چون بر این باورم که عمر آن کارها تمام شده و احتیاج به یک بازنمایی در موسیقی آثار تاریخی وجود دارد.
من موسیقیهای زیادی را میشنوم و فیلمهای بسیاری را هم میبینم، اما از جایی چیزی را برداشت نکردهام. من سعی کردهام فرم موسیقی مختارنامه به روز باشد و اگر قرار است تاثیرپذیری وجود داشته باشد، در سطح موسیقی فیلم «گلادیاتور» و امثال آن باشد. هرچند موسیقیهای ما در ایران، به دلیل کمبود امکانات، هرگز در آن سطح تولید نمیشود اما سعیام این بود که این موسیقی بتواند خودش را به آن سطح موسیقیها برساند. موسیقی که حداقل در مملکت خودمان نو باشد. ممکن است در جهان به پای موسیقیهای دیگر نرسد، اما در ایران حرفی برای گفتن داشته باشد.
راستش را بخواهید آنقدر هم درگیر کار هستم که نتوانستم بازخورد کارم را ببینم. فقط جمعهها سریال را تماشا میکنم، آن هم بیشتر برای چک کردن میکس و صدادهی و اینطور چیزها. نه میدانم انتقادها چیست و نه تعریفها.
دربارهی نوگرایی در ساخت موسیقی سریالها و فیلمهای تاریخی صحبت کردید. دقیقا منظورتان چیست؟
ببینید بزرگترین مشکل ما در پردازش موسیقی است. یعنی در شکل نگاه به موسیقی. به صورت خاص آهنگسازان موسیقی فیلم در ایران از بافت روز موسیقی دنیا عقبند. هیچ تلاشی نمیشود که موسیقی ما موسیقی ایرانی به روز شود. یا با توجه به موسیقی روز دنیا ترکیبات نوینی از آن ساخته شود. شما میتوانید موسیقیهای سبکهای خارجی زیادی را بشنوید که عینا روی فیلمهای ایرانی آمده است. یا موسیقی ایرانی را که بدون هیچ تغییری روی فیلم گذاشته شده است. موسیقی فیلمها یا کاملا خارجیاند یا کاملا ایرانی. چیزی ما بین این دو وجود ندارد.
شما در مختارنامه از این تلفیق بهره گرفتید؟
کار من در مختارنامه ترکیب این دو بود. به عنوان مثال وقتی که من ترکیب سی دف و ارکستر را دارم این خودش نوعی تلفیق است. در واقعا در اینجاست که لایههای موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک غربی در هم تنیده میشوند. این ماجرا احتیاج به فکر دارد. اینکه هی تجربه بکنی و هی آنچه که میخواهی از آب درنیاید و باز تجربه کنی و همین روال ادامه بیابد. این وقت را خیلی از همکاران ما نمیگذارند.
دربارهی موسیقی چقدر با آقای میرباقری صحبت میکنید؟ چقدر ایشان راضی هستند؟
همین را میتوانم بگویم که اگر آقای میرباقری راضی نباشند حتما آهنگساز را عوض میکنند. من 20 قسمت دوام آوردهام و احتمالا معنیاش این است که توانستهام، نظرات ایشان را تامین کنم.
موسیقی مختارنامه فقط این نیست که فضایی را به عنوان موسیقی فیلم پر کند. شما میتوانید برای این موسیقی معنا پیدا کنید. در واقع موسیقی کار موسیقی معناگراست. بیشتر از اینکه موسیقی در این سریال فضاسازی کند، معناسازی کرده است. مثال شاخصش صحنهی ورود امام حسن (ع) به مدائن است. موسیقی که روی این صحنه میآید، صدای نالههای یک تکخوان زن است. امام حسن(ع) دارد وارد مدائن میشود و صحنهای باشکوه به تصویر کشیده میشود، اما آقای میرباقری هدفش از خلق و نشان دادن این صحنه "تنهایی" امام بود و اینکه نشان بدهد، هیچکس در این شهر واقعا با ایشان نیست و بین اینهمه آدم ایشان یاری ندارند. من هم موسیقی را ساختم که نشانگر آن تنهایی باشد نه آن شکوه دروغین. به همین دلیل است که میگویم موسیقی مختارنامه معناگراست.
ممکن است گاه شما موسیقی را بشنوید که با تصاویر همخوانی نداشته باشد؛ مثل قسمت هفدهم و موسیقی سوزناکی که روی صحنههای جنگ میآید. در حالیکه توقع شاید شنیدن یک نوای حماسی باشد. دلیل سوزناک بودن موسیقی آن صحنه معنایی است که آن جنگ دارد. موسیقی آرمان و هدف دارد. ما دنبال ترجمهی دیگری از تصاویر با زبان موسیقی بودیم.
آقای میرباقری خودشان هم دربارهی خواستههایشان از موسیقی با شما صحبت میکنند؟
همان اول کار، آقای میرباقری یا یک جمله من را در مسیر موسیقی مختارنامه قرار دادند. در اولین جلسهای که من و ایشان با هم نشستیم و حرف زد