خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳
۱۵:۱۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۱۶ اسفند
۱۳۸۹
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
فارس
کد خبر:
230170

نگاهي به جريان‌هاي سياسي انقلاب بحرين

در بحرين11جريان معارض سياسي فعاليت دارند كه جمعيت شيعيان وفاق اسلامي بحرين از جمله بزرگترين گروه‌هاي معارض بحريني است كه داراي 18كرسي در پارلمان اين كشور بود كه در اعتراض به اقدامات سركوبگرانه رژيم حاكم عليه معترضين بحريني رسماً از پارلمان استعفا كردند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ تاكنون كمتر مقاله يا گزارشي به‎طور جامع به سير تحولات جنبش‌هاي سياسي يا جريان معارض در بحرين كه عموما اسلامگرا هستند و فضاي سياسي و اجتماعي حاكم بر اين كشور پرداخته تا از آن طريق به ريشه‌‌يابي اعتراضات اخير در بحرين بپردازد، مطلب ذيل تلاش دارد با دادن اشراف به خواننده از فضاي سياسي و اجتماعي حاكم بر كشور بحرين و عوامل موثر در شكل گيري جريان‌هاي سياسي و اجتماعي اين كشور به مهمترين جنبش‌ها و جريان‌هاي سياسي معارض در بحرين بپردازد.

*انگيزه‏ها و اهداف جنبش اسلامي بحرين

مهمترين انگيزه‏ها و هدف‌هاي نهضت اسلامي در بحرين را به حاكميت خاندان آل خليفه ارجاع داد كه مردم بحرين هيچ گاه موافق حاكميت خاندان ‏آل‏خليفه نبوده‏اند و دلايل اين نارضايتي را بايد در دو امر ملاحظه كرد:

1) خاندان آل خليفه‏ بحريني نيستند بلكه از اقليت سني مذهب مهاجري هستند كه در پي اختلافات مذهبي با قبيله "بني كعب " در زمان رياست "شيخ نصرالله خان " والي منصوب "كريم خان زند " بربحرين، از كويت وارد بحرين شده‌اند.

2) به قدرت رسيدن خاندان آل خليفه براساس خواست و رضايت مردم صورت نگرفته ، بلكه آل خليفه قدرت را در بحرين در دست گرفته و با پذيرفتن تحت الحمايگي ‏انگليس در سال 1820 قدرت را حفظ كرده است.

*وابستگي رژيم بحرين به غرب

آل خليفه در سال 1820با انعقاد پيماني با انگليس، اداره گمركات ، تجارت و امنيت داخلي و خارجي خود را به مأموران‏ اين كشور سپرد. تحت‏الحمايگي بحرين در سال 1880 با امضاي ‏پيمان زير مورد تائيد مجدد قرار گرفت: "من عيسي بن آل خليفه شيخ بحرين بدين وسيله خودم و جانشينانم را در برابر دولت‏ انگليس متعهد مي‌سازم كه از مذاكره يا انعقاد هر نوع پيمان با هر كشور يا دولتي غير از بريتانيا و بدون موافقت دولت نامبرده خودداري كنم و به هيچ دولتي جز بريتانيا اجازه تأسيس نمايندگي سياسي يا كنسولي را ندهم. "

به اين ترتيب انگليس در سال 1919 تحت الحمايه بودن بحرين را به صورت رسمي اعلام كرد و از آن پس بحرين تحت سرپرستي يك مستشار انگليسي‏اداره مي‏شد، اين مسأله منجر به قيام ناكام مردم بحرين در سال1951 شد كه طي آن مردم خواهان اخراج "بل گراو " حاكم انگليسي بحرين شدند.

پس از استقلال بحرين نيز وابستگي رژيم آل خليفه به استعمارگر جديد يعني آمريكا ادامه يافت و اين وابستگي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران وجنگ اوّل و دوم خليج فارس شديدتر شد. اعتراف سخنگوي كاخ سفيد مبني بر اين كه‏ "اگر كمك‌هاي دولت بحرين نبود، به هيچ وجه قادر به مقاومت و ماندن در خليج‏فارس نبوديم "، مؤيد اين وابستگي مضاعف است.

*نبود آزادي‌هاي سياسي

بازگشت تبعيديان، آزادي زندانيان سياسي، لغو ممنوعيت تشكيل احزاب و فعاليت‌هاي سياسي مذهبي، آزادي بيان و مطبوعات، توقف‏ دستگيري آزاديخواهان و لغو سانسور، مهمترين خواسته هاي سياسي مردم بحرين را تشكيل مي‏دهند و براي تحقق اين خواسته بارها دست به قيام زده‌اند. به‏عنوان مثال در 1938 كارگران بحرين خواهان تشكيل مجلس و اتحاديه‏هاي كارگري شدند و در تظاهرات مشابهي در سال 1965حق برگزاري گردهمايي سياسي و آزادي زندانيان سياسي به خواسته‌هاي‏ قبلي اضافه شد. حتي طي سال‌هاي1992 و 1995 مردم بحرين با برپايي تظاهرات و راهپيمايي، خواستار تشكيل مجدد مجلس شدند كه در سال 1992 منحل شده بود.

*اشاعه فرهنگ غرب

خاندان حاكم بر بحرين براي تضمين تداوم حاكميت خود با كمك غربي‌ها به تغيير ارزش‌هاي اسلامي بحرين مبادرت كرد. علاوه بر آن ساخت "پُل فهد " يعني تنها پل ارتباطي دريايي بحرين و عربستان به گسترش فساد در بحرين افزوده است. زيرا حدود هشت هزار تن از كاركنان‏ خارجي مؤسسات عربستان كه امكان فساد برايشان در آن كشور ميسر نيست در ايام‏ تعطيل براي خوشگذراني به بحرين سرازير مي‏شوند كه همين موضوع بر ميزان نارضايتي‌ها در اين كشور افزوده است.

*ويژگي‌هاي جنبش‌هاي سياسي و اجتماعي بحرين

در گروه‌هاي اجتماعي و رهبران سياسي كه هدايت جنبش بحرين را برعهده‏ داشته‏ و يا به نحوي در تداوم مبارزه سياسي بحرين نقش آفرين بوده‌اند، ويژگي‌هاي زير ديده مي‏شود.

تجار مرواريد با تشكيل و هدايت قيام‌هاي ضدانگليسي در سال‌هاي 1911 و 1954 از مؤثرترين اقشار اجتماعي در مبارزات اسلامي‏ بحرين بشمار مي‏رفتند. اما پس از جنگ جهاني دوم، با رواج مرواريدهاي بدلي ژاپني‏ در بازار جهاني از نفوذ تجار مرواريد در صحنه‌هاي داخلي و خارجي بحرين كاسته شد. امّا با كشف نفت قشر جديدي از كارگران پديد آمدند كه با توجه به اهمّيت جهاني نفت، بر نقش اجتماعي‌-‌سياسي آنان در صحنه داخلي بحرين نيز افزوده شد. بر اين اساس نقش‏ برجسته در قيام‌هاي ضد دولتي 1956، 1970، 1972، 1974 با كارگراني بود كه اكثريت آنان شيعه بودند.

2) گروه‌هاي سياسي ملّي‌گرا و چپ‌گرا هرگز قادر به ايفاي نقش برجسته در رهبري‏ قيام مردم بحرين نشده‌اند. اين امر به مسلمان بودن اكثريت قريب به اتفاق مردم بحرين و نيز سازشكاري گروه‌هاي مذكور برمي‌گردد، بعنوان مثال اگر چه "كميته اتحاد ملي " با گرايشات ناسيوناليستي در تظاهرات ضد انگليسي 1956 نقش‏ويژه داشت، ولي پس از آن با سازش برخي از رهبرانش با رژيم، كارآيي سياسي خود را از دست داد. امّا حضور كمرنگ گروه‌هاي ملّي و كمونيستي در جنبش مردم بحرين ‏نشان از آن دارد كه جنبش آن سرزمين ناشي از نابساماني‌هاي داخلي و نه متأثّر از دخالت‏ كشورهاي اسلامي ديگر است.

3)در پي ناكامي گروه‌هاي ملّي و چپ در رهبري مستمر قيام مرم بحرين، گروه‌هاي اسلامي واجدِ نقش برتر شده‌اند. در اين راستا مي‌توان به "جنبش اسلامي‏آزاديبخش بحرين " (احرار) اشاره‏ كرد.

پيامدهاي مبارزه اسلامي مردم بحرين

اگر چه جنبش اسلامي بحرين به هدف سرنگوني رژيم آل خليفه دست نيافته است، امّا اين جنبش پيامدهاي زير را به همراه داشته است.

الف: بي‌شك مبارزات ضد انگليسي بحرين كه دو نمونه بارز آن در سال‌هاي 1911 و 1954 بوقوع پيوست، در كنار ساير قيام‌هاي ضد انگليسي در خاورميانه در تسريع تصميم به خارج نمودن نيروهاي انگليسي در سال 1971 از شرق كانال سوئز مؤثر بود. همچنين اين مبارزات در كاهش‏ نفوذ انگليس در ساختار سياسي و اداري بحرين مؤثر افتاد.

ب: مهمّترين پيامد مبارزات اسلامي مردم بحرين كه بلافاصله پس از خروج انگليس از بحرين به ثمر نشست، برگزاري انتخابات پارلماني در 1972 و پس‏ از آن تشكيل مجلس و تدوين و تصويب قانون اساسي بود. امّا امير بحرين درپي‏ مخالفت مجلس با تصويبِ لايحه امنيتي وزارت كشور بحرين كه بر اساس آن وزير كشور مي‌توانست دستور دستگيري هر مظنوني را به بهانه دست داشتن در اقدام عليه امنيت ‏كشور صادر نمايد، مجلس را منحل و اجراي قانون اساسي را به حالت تعليق درآورد.

ج: درپي ادامه اعتراضات مردم، رژيم بحرين در سال 1972 مجلسي مشورتي‌-‌انتصابي متشكل از سي نفر را به جاي مجلس منحل تشكيل داد. اين شورا كه زير نظر امير و دولت بحرين فعاليت مي‌كند، صرفاً جنبهء مشورتي و نه قانونگذاري دارد.

اما اعتراضات بعدي مردم نشان داد كه اين اصلاحات هدايت شده دولتي در تأمين‏خواسته‏هاي عميق آنان