خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۸ دی ۱۴۰۳
۵:۲۱
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۱۹ فروردین
۱۳۹۰
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
اختصاصی ابنا
کد خبر:
235687

نگاهی به دیالوگ‏‌های مختارنامه

مشکل برخی دیالوگ‏‌ها، امروزی بودن آن‌هاست

شخصیت‏‌های تاریخی در سریال مختار کوشش شده است با استفاده از فرصتی که فضای سریال به کارگردان اعطا می‏‌کند به پرداخت خوب نزدیک شوند و این مساله در شخصیت‏‌های متعدد "به تصویر کشیده شده" به چشم می‏‌خورد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا ـ اگر اثر ویژه آقای میرباقری را از یاد نبرده باشیم ـ امام علی(ع) ـ سریال مختارنامه از جهت چارچوب فیلمنامه استخوان‌‏بندی محکم‌‏تری را دارد، چینش اتفاقات به درستی صورت گرفته است و می‏‌توان آن را جهشی در فعالیت هنری آقای میرباقری قلمداد کرد. اگر چه تفکر سینما و تلویزیون تنها راوی تاریخ نیستند!

این رویه‏‌ها در سریال مختارنامه دنبال شده است: اتفاقات دراماتیک هستند که روایت تاریخی را انسجام و قابل عرضه برای مخاطب می‏‌نمایند. در واقع اگر کمی بیشتر به روایت مختار دقت کنیم داستان‏‌های فرعی بسیاری در کنار خط اصلی قصه و تاریخ مختار مشاهده می‏‌کنیم که آقای میرباقری در فیلمنامه آنها را نیز دنبال کرده است تا روایتی مطابق با الگوهای رسانه‏‌ای ایجاد نماید که در ارتباط اولیه با مخاطبان دچار مشکل نشود. هر چند این رویه به زعم برخی بزرگان تاریخی نوعی افزودن تاریخی است  و بالطبع مطلوب نظر آنان نیست و دلایل خود را به همراه می‏‌آورند. اما حداقل فضایی که برای روایت‏‌های تاریخی ایجاد می­کند ایجاد جذابیت بیشتر و انطباق با اصول سینما و تلویزیون و رعایت چارچوب نظری آن قلمداد می­‌شود. اما باید یادآور شد که عدم رعایت برخی موازین در روایت‏های فرعی و افزودن بار دراماتیک به قصه، خود شمشیر دولبه‏‌ای است که باید در به کار بردن آن احتیاط کافی را به خرج داد. به هرحال این تقابل فکری در جای خود محترم و هنوز نیاز به تعامل فکری و اندیشه‏‌ای میان نظریه‏‌پردازان این عرصه دارد که در این نوشتار متعرض آن نمی‏‌شویم.

شخصیت‏‌های تاریخی در سریال مختار کوشش شده است با استفاده از فرصتی که فضای سریال به کارگردان اعطا می‏‌کند به پرداخت خوب نزدیک شوند و این مساله در شخصیت‏‌های متعدد "به تصویر کشیده شده" به چشم می‏‌خورد. این موضوع در عین قوت اما باعث بروز شخصیت‏‌هایی شده است که هرکدام می‏‌توانستند بار یک سریال را به دوش بکشند دیده می‏‌شود. اگر به شخصیت‏‌های "عمر بن سعد"، "ابن زیاد" و "عبدالله بن زبیر" نگاهی بیندازیم، متوجه می‏‌شویم که علاوه بر ابعاد شخصیتی ایشان، توانایی‏‌های هنرمندانی چون فخیم زاده، اصلانی و کیانیان باعث شده است که این شخصیت‏‌ها چنان برجسته در طول سریال به نظر برسند که در قسمت‏‌هایی که آنها حضور دارند مختار و شخصیت اصلی این سریال به حاشیه رانده شده و باعث افت حرکت سریال در مقصدی که برایش ترسیم شده، می­شود. اما در خصوص شخصیت خود مختار نیز این فراز و نشیب به چشم می‏‌خورد و آن نیز به دیدگاه کارگردان اثر باز می‏‌گردد که اعتقاد به شخصیت خاکستری(نه خیر مطلق و نه شر مطلق) داشته و در ترسیم شخصیت مختار تاثیرگذار بوده است. اگر چه با بررسی تاریخی وضعیت قیام مختار و واکنش‏‌های وی در مواجهه با واقعه تاریخی و عظیم کربلا می‏‌توان تا حدودی این قضیه را پذیرفت، اما فراموش نکنیم که بنیان­‌های فکری چنین دیدگاه­‌هایی در باب شخصیت‏‌های تلویزیونی و سینمایی نشأت‏گرفته از اندیشه اسلامی نیست و با چارچوب فکری دین در بررسی و ارزیابی شخصیت‏‌ها در قرآن و روایات همخوانی ندارد و ما به جبر تکنولوژی و فرهنگ حاکم بر آن تاکنون آن را در آثار هنری پذیرفته و بدان گردن می‏نهیم. در واقع تصور شخصیت­‌های انسانی به عنوان شخصیتی دارای افت‏وخیزهای اعتقادی، ایمانی و فکری ناشی از مباحث روانشناختی و افکار انسان‏مدارانه است که با هستی‏‌شناسی و انسان‏‌شناسی اسلامی از اساس مغایرت دارد و این مجال محل بحث آن نیست و در موضع خود قابل بحث و بررسی است.

دیالوگ‌‏ها در سریال مختار فارغ از استفاده از شیوایی تعزیه‏‌وار و شاعران‌ه‏ای که در نگارش و تنظیم آنها صورت گرفته است، همچنان از یک مشکل جدی برخوردار است و آن نیاز استفاده از عبارات و کلام امروزی است که گاه باعث پس زدن مخاطب در مواجهه با آن می‏‌شود. این مساله تنها به این سریال بازنمی‏‌گردد و حاکی از مشکل عمده سریال‏‌های تاریخی ما است که متأسفانه هنوز پس از تجربه‏‌های چند و بزرگی که صورت گرفته است، هنوز نتوانسته‏‌ایم به شیوه‏ای ماندگار و تاثیرگذار در این زمینه دست پیدا کنیم. مساله "زبان تاریخی" و "زبان در تاریخ" مشکل عمده سریال‏‌های تاریخی ما است که هنوز پژوهشگران به آن به طور مستوفی نپرداخته‏‌اند و اسلوب‏‌ها و روش‏‌ها را پس از تحقیق ارائه نکرده‏‌اند و دست‏اندرکاران تلویزیون و سینما و حتی کارگردانان نیز این مساله را دنبال نمی‏‌کنند. از این روست که در این مورد ذوق و سلیقه فردی بیشتر ایفای نقش می­‌کند. در برخی سریال‏‌ها زبان تاریخی، زبان رسمی و ادبیات فاخر در نظر گرفته می‏‌شود و در برخی آثار دیگر گویش عوامانه دیالوگ‏‌های اثر را شکل می‏‌دهند. هر کدام از این روش‏‌ها محاسن و مضراتی را به دنبال دارد که باید در آن تفحص بیشتری کرد و این بخش نیز عمده آن بر دوش پژوهشگران تاریخی و صاحبان فکر و اندیشه در تلویزیون و سینما است.

...............................

پایان پیام/ 144 - 162