خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
۱۴:۱۱
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۲۰ فروردین
۱۳۹۰
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
مختارنامه
کد خبر:
235888

گفتگوی اختصاصی با حامد میرباقری

حامد میرباقری را این روزها در نقش ثابت پسر مختار در سریال می بینید او با بازی زیبای خودش در نقش وهب نصرانی چهره ای ماندگار را از خود به جای گذاشت، وی همچنین به عنوان دستیار كارگردان در این سریال حضور دارد. حامد هم در نقش وهب كه یك جنگجو بود و هم در نقش ثابت كه به منجمی علاقه دارد، شخصیتی مهربان دارد ، او در زندگی واقعی خود نیز همینگونه است ، چهره ای بشاش و شخصیتی مهربان كه از هیچ كمكی به دیگران دریغ نمی كند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت‏(ع) ـ ابنا ـ سایت رسمی مختارنامه با حامد میرباقری که در مجموعه «مختارنامه» علاوه بر دستياري کارگردان 2 نقش «وهب نصراني» و «ثابت» را بازي کرده است به گفت وگو پرداخته که در ادامه با هم آن را مي خوانيم.

 گفتگوی اختصاصی با حامد میرباقری

-چطور شد كه وارد مختارنامه شدید ؟
ان روزهایی كه فیلمنامه نوشته می‌شد من به بازیگری خیلی علاقه داشتم و دوست داشتم كه توی این كار حتما بازی كنم، در آن زمان تنها نقشی را كه من می‌توانستم بازی كنم ، نقش ثابت بود آن هم به دلیل اینكه به سن و سال من می خورد و اینطوری شد كه من وارد حیطه بازیگری در مختارنامه شدم .
اما چون قبلا در سمت منشی صحنه هم كار كرده بودم شرایط اینكه یكی از عوامل پشت صحنه در گروه كارگردانی باشم را هم داشتم كه به همین دلیل و با توجه به علاقه ی خودم به عنوان دستیار دوم كارگردان هم شروع به كار كردم ..

-در كدام فیلم منشی صحنه بودید ؟
یك كار درام كوتاه كه برای شبكه NHK ژاپن بود.
-بازیگری سخت تر است یا دستیاری کارگردان! با توجه به اینكه شما هر دو كار را همزمان انجام می‌دادید ؟
هر كدام به نوبه خود سختی هایی دارد ،به نظر من هم بازیگری سخت است هم دستیاری . وقتی بازی می كنی به فكر چیز دیگه ای نیستی فقط تمركزت باید روی بازی باشه برای همین بچه های پشت صحنه زمانی كه به جلوی دوربین می‌رفتم به من كمك می‌كردند و نمی گذاشتند به بقیه بخش لطمه بخوره ، ، دستیار كارگردانی در این كار خیلی سخت بود هر روز با هزار هنرور و عوامل رو به رو میشدیم و هماهنگ كردن این‌ها كار بسیار سختی بود ولی من خودم به شخصه به بازیگری بیشتر علاقه داشتم به همین دلیل سختی های آن برام شیرین بود.
-با توجه به اینكه در دو نقش بازی می كردی در هر كدام نقش تان را چگونه یافتید؟
2 سال بود كه نقش ثابت كاملا به پایان رسیده بود، قرار بر این شد كه به صحنه های كربلا بیشتر پرداخته شود برای همین به فیلمنامه چند نقش دیگر اضافه شدند كه یكی از انها وهب نصرانی بود كه این نقش به من پیشنهاد شد و ان را پذیرفتم .
-كار كردن با اقای میرباقری چگونه بود "با توجه به اینكه اقای میرباقری پدر شماست"؟
كار سختی است چون اول باید بهترین باشی و كار رو به نحو احسن انجام بدی، در حقیقت نمیتونی از زیر كار در بری. در اصل من در این كار به عنوان پسر كارگردان كار نمی كردم بلكه مثل سایر عوامل وظیفه خودم رو انجام می‌دادم.

-در بازیگری چطور ؟
من تمام مدت سعی می‌كردم كه نقشم را درست بازی كنم و در هر جا كه مشكلی بود به من تذكر می‌دادند كه نهایتا به اون حس و حال نقش برسم

-درگیری هم در كار با هم پیدا كردید ؟
(خنده)درگیری كه نه ، ولی یك خاطره دارم كه آن را بارها گفتم: صحنه خداحافظی پدر و پسر بود كه من نقش "ثابت" را بازی می‌كردم.ایشان دلشان میخواست كه در این صحنه هم گریه كنم و هم لبخندی بر لبانم باشه ، خیلی صحنه سختی بود و دائما برای من توضیح می‌دادند و من هم هر كاری می‌كردم نه گریه ام می‌گرفت، نه اشكم در می‌امد و نه می‌تونستم حس و حال لبخند را بگیرم، انجا فكر می‌كنم خیلی عصبیشان كردم ولی بعد از 10-12 برداشت و گروه را معطل كردن در نهایت این صحنه فیلمبرداری شد.ولی اینطوری نیست كه چون پسرشون هستم باید از كار بگذریم ، باید كار درست انجام بشه .

ایا توقع اقای میرباقری از شما بالاتر از سایر بازیگران بود ؟
نهایتا توقع ایشان از من بالاتر است ولی به علت عشقی كه من به بازیگری دارم نهایت سعی خودم را می كردم طبعا ضعف هایی هم داشتم كه به گوش من می‌رساندند و آنها رو برطرف می كردم.
سكانس مورد علاقه شما كدام بود ؟
در بازیگری ، سكانس وهب، آن قسمتی كه لحظه آخر زندگیش بود و ضربه توی صورتش می‌خورد اون بخش رو خیلی دوست داشتم و در دستیاری ،‌ آن قسمت هایی كه داخلی می‌گرفتیم چون كار كردن خیلی آسان تر بود دوست داشتم (خنده) آخه صحنه هایی كه خارجی بود خیلی صحنه های سختی بود ولی جدای از شوخی سكانس مرگ مختار را خیلی دوست دارم.

-پر دردسرترین لوكیشن برای شما كدام بود ؟
سكانس فینال بود كه ما آن را زودتر می‌گرفتیم و خیلی سخت بود چون در واقع مقطع به مقطع گرفته میشد ، دردسر زیاد داشت به دلیل اینكه می‌رفتیم صحنه های دیگر را می گرفتیم و دوباره بر می‌گشتیم سر این صحنه ، و دوباره باید همه چیز رو بر می‌گردوندیم به همون حالت سابق كه دشواری كار همین جا بود. سكانس های دیگر هم سختی های خودش رو داشت مثلا در جنگ ها هم دردسر داشتیم ولی چون جنگ ها رو پشت سر هم می‌گرفتیم به مراتب راحت‌تر بود.

-در اخر سر برای علاقه مندان این سریال و كاربران این سایت صحبتی داری ؟
در آخر سال نو را با اینكه 3 هفته از آن گذشته به همه تبریك می‌گم و امیدوارم كه سال 90 سال خوبی برای همه باشد ودر نهایت تشكر می‌كنم از دوستانی كه خیلی لطف داشتند و نظرات محبت آمیز آنها در این سایت، همواره مشوق ما بوده است.
موفق و سربلند باشید.

...................

انتهای پیام/162