به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ مهدی داودآبادی فیلمنامهنویس و منتقد سینما در گفتوگو با خبرنگار ابنا به تشریح گوشههایی از فرازوفرودهای فیلمنامه سریال مختارنامه پرداخت. وی در این گفتوگو با بیان اینکه میرباقری، کلمهبهکلمه دیالوگهای سریال را با اندیشه پیشین و تعمدا نوشته است، کل فیلمنامه را دارای پیرنگ و تم قوی و روایت و داستانی درخور عنوان میکند که در ژانر تاریخی ـ مذهبی، قویترین اثر تا به حال ـ از نگاه خودش ـ به شمار میرود. هرچند که در برخی مسائل ایراداتی به آن وارد میداند که بهتر بود نویسنده آنها را اجرایی میکرد.
متن کامل این گفتوگو را با هم میخوانیم:
1. یک فیلم تاریخی و مذهبی چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟ آقای میرباقری به نظر شما چقدر در این امر موفق بوده است؟
وقتی از مدیومی به نام سینما و تلویزیون بخواهیم سیر یک رویداد تاریخی را بازنمایی کنیم، مسلما باید چارچوب و قواعدی که بنیاد این دو رسانه بر آنها استوار است را پذیرفت. پس فیلم تاریخی یا مذهبی شاید تنها از طریق محتوایی که روایت میکنند قابل شناسایی و یا احیانا ارزشگذاری باشند نه ویژگیهای ساختاری آنها. البته در مورد فیلم تاریخی مساله آسانتر است و تنها دغدغه اصلی به وفادار بودن یا نبودن اثر به واقیت مربوط میشود. چون بسیاری از آثار تاریخی در فرایند اقتباس به تحریف تاریخ انجامیدهاند و یا از بعضی وقایع تاریخی مسلم چشمپوشی کرده اند. البته منظور از وفادار بودن به واقعیت به معنی آن نیست که روند روي دادن آنها را فعل به فعل برابر با واقع نقل كرده و الگوي روايي مستندگونهای را به کار گیرد ؛ زيرا اين وظيفه بر عهدة مورخ نهاده شده است. گرچه مورخ با رويكردي واقعگرايانه، واقعيتهاي اجتماعي و روابط موجود در آن را در قالب واژگان ميريزد و متني غيرادبي از فرهنگ ارائه ميدهد، اما منشأ روايت تاريخي و داستاني كاملاً از هم جداست. تاريخنگار بدون هيچ تغييري مجموعههاي "زمانيای" كه از موقعيتهاي مختلف اشباع شده را با توالي زماني، داراي آغاز و پا يان روايت ميكند و گاه ممكن است دورهاي را ترسيم كند كه تنها سندهاي اندكي از آن در دست دارد و همان مدارك اندك مبناي روايت او قرار گيرد. تفاوت میان نگاه مورخ و درامپرداز از دیرباز مورد توجه بوده است؛ چنانکه ارسطو در فرق میان این دو تصریح میدارد:
كار شاعر آن نيست كه امور را آنچنان كه روي داده است، به درستي نقل كند. بلكه كار او اين است كه امور را به آن نهج كه ممكن است اتفاق افتاده باشد، روايت نمايد و البته امور، بعضي به حسب احتمال ممكن هستند و بعضي ديگر به حسب ضرورت. تفاوت بين مورخ و شاعر در اين نيست كه يكي روايت خود را در قالب شعر درآورده و ديگري در قالب نثر ... تفاوت آن دو در اين است كه يكي از آنها سخن از آنگونه حوادث ميگويد كه در واقع روي داده و آن دگر سخنش در باب وقايعي است كه ممكن است روي دهد.
بنابراین اگر خط اصلی قصه قابل ارجاع به واقع باشد و سند تاریخی داشته باشد، هیچ ضعفی متوجه آن نخواهد بود . البته اگر در پیرنگهای فرعی به کمک قرائن تاریخی رویدادی که در تاریخ ثبت نشده ولی قابل استنباط باشد و ممکن است رخ داده باشد، بازنمایی بشود، خللی که نمیزند باعث تقویت ابعاد دراماتیک و جذابیت اثر نیز خواهد شد.
2. چقدر پرداخت داستان در این سریال مناسب فضای مذهبی بوده و چهقدر از کلیشههای هالیوودی و فیلمهای تاریخی تاثیر پذیرفته است؟
البته فرایند درامپردازانه چیزی نیست که بتوان از آن به راحتی گذشت؛ پس استفاده از کلیشههای ساختاری عیب محسوب نمیشود؛ چون اگر نویسنده جهان داستان خود را بشناساند، پیرنگ را به خدمت جهان داستانی که میشناسد درخواهد آورد و بدان اصالت و زیبایی که میخواهد دست پیدا خواهد نمود. آنچه در این مجموعه به صورت فنی میتواند مورد مطالعه قرار گیرد، آن است که رویکرد اصلی در شکل دادن به پیرنگهای داستانی، پیوستگی مضمونی بوده؛ به همین جهت در تب سرگرمیسازی و تغییر گرایش در معناسازی گرفتار نشده است. بسیاری از مضامین و مفاهیم ارزشی در اطلاعات لایهای و زیرمتنها، توسط بازی هوشمندانه شخصیتهای تاثیر گذار، پدید آمدهاند که این خود میتواند الگویی در نگارش و خلق درام دینی قلمداد شود.
3. به نظر شما نویسنده چقدر توانسته از قید و بند تاریخی رها شود و بتواند یک درام تاریخی بنا کند؟
این سریال که اقتباس وفادارانه به تاریخ مذهبی است، به خوبی توانسته مضامین و مفاهیم دینی را به ادراک حسی بنشاند و در فرایند درامپردازنه و دست یازیدن به نیروی خیال هرگز از دایره واقعیت خارج نشده، در گزینش رویدادهای واقعی و بازنمایی رخدادهای تاریخی در پی معرکهگیری و خلق موقعیتهای نمایشی بدون ارجاع به واقعیت نبوده است.
تلاش تحسینبرانگیز عوامل این سریال از کارگردان و نویسنده گرفته تا سایر بازیگران باعث لذت بصری در عین درنگ در مضمون و محتوای تنیده شده در عناصر زیباییشناختی است.
4. دیالوگهای فیلمنامه مختارنامه را چگونه ارزیابی میکنید؟
دیالوگهای این مجموعه گرچه در نوع خود تداعیکننده یک سبک خاصی در نگارش محسوب میشوند و گویا میرباقری با این سبک دیالوگنویسی قصد دارد نوعی فیلمنامه زبان بنیاد را خلق کند ولی گاهی از مواقع شکاف عمیقی بین زمان رویداد با زمان گفتمان ایجاد به وجود میآید و برای لحظهای تصنعی بودن یا تحمیلی بودن دیالوگ نسبت به شخصیتها احساس میشود.
در مورد شخصیت خود مختار فکر میکنم ضرباهنگ یکنواختی وجود دارد وحتی با تغییر ریتم و تیمپو این ضرباهنگ هیچ تغییری نمیکند. مثلا جایی که در مقابل رقیب میایستد و دیالوگ میگوید یا در مقام یک فرمانده جنگی نطق میکند همان ضرباهنگی را دارد که در خلوت با همسر و فرزندان خود دارد. البته شاید این به عنوان نقص قلمداد نشود و توجیه شود به اینکه عربنیا در هنگام اجرا نمیتواند این ضرباهنگ را تغییر دهد.
بههرحال این نوع دیالوگنویسی با سایر درامهای تاریخی که تا کنون نوشته شده متفاوت است و نوعی آشناییزدایی در آن صورت گرفته است و البته در مورد بعضی از شخصیتها به خوبی پاسخ داده است. مثلا در مورد ابنزیاد و ابنزبیر این شخصیتها در قالب نوعی گقتوگوهای خیرهکننده قوس و بُعد یافتهاند و حضور جسمانی و ژستپرداز بازیگران این دو نقش در پس دیالوگهای جان دارد واقعنماتر جلوه نموده است.
به کوشش عبدالله فربود
...........................
پایان پیام/ 144 - 162
ویژه نامه | پرونده ای برای مختارنامه
یکشنبه
۲۸ فروردین
۱۳۹۰
۱۹:۳۰:۰۰
- منبع:
- اختصاصی ابنا
- کد خبر:
- 237273
حجتالاسلام داوودآبادی:
برخی دیالوگهای فیلمنامه مختار، نوآوری در ژانر مذهبی است
- کد خبر :
- 237273
یکشنبه
۲۸ فروردین
۱۳۹۰
۱۹:۳۰:۰۰
- منبع:
- اختصاصی ابنا
این سریال که اقتباس وفادارانه به تاریخ مذهبی است، به خوبی توانسته مضامین و مفاهیم دینی را به ادراک حسی بنشاند.
آآ
آآ