به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ کاوه افرائی، با زبان عربی در حد درسهای دبیرستان آشنایی دارد. میل به سبک خط عربی نوشتن را از کودکی در درونش احساس میکرد. شبی که در تلویزیون، خط زیبای حمید عجمی را نشان میداد؛ آتش زیر خاکسترش شعله کشید و صبح فردا سراغ قلم و کاغذ رفت. استاد عجمی با آغوش باز او را پذیرفت.
27 سال سن دارد. 5 سال است به طور جدی به سبک معلی خوشنویسی میکند و رتبه دوم جشنواره ملی جوان ایرانی در سال 89 را کسب کرده؛ 8/8/88 تاریخ اولین نمایشگاه انفرادی اوست که به نیت امام رضا(ع) در فرهنگستان هنر برگزار کرد
رشته تحصیلیاش مهندسی صنایع است و تناقضی بین آن با خطاطی نمیبیند. سعی میکند روحیه هنریاش را در تمام زندگیاش وارد کند. مهارتش در گرافیک باعث شد ترکیب جدیدی از گرافیک و خوشنویسی ایجاد کند. بحث گرافیکی کار را از استادش یاد گرفته که تلفیقی از هنر سنتی و هنر مدرنیته است. به عقیده او، ما بر اساس هنر سنتیمان زنده هستیم.
اولین تابلو حرفهای او، مزین به نام مبارک حضرت قمربنیهاشم(ع) بود. ارادت به حضرت و چشیدن طعم اولین اثر، این تابلو را برایش تبدیل به خاطره کرد.
از بین احادیثی که نوشته، "انا مدینه العلم و علی بابها" به دلش نشست. میگوید: «خوشنویسها علاقه خاصی به حضرت علی(ع) دارند. به قول دوستان، این حدیث که از پیامبر(ص) نقل شده، رشادت و دلیری امیرالمومنین(ع) در آن نمود پیدا کرده است.»
برخورد اطرافیان با خط معلی را جالب میداند. اینکه به چشمی میدیدند که هیچوقت ندیدهاند و برایشان تازگی دارد. خودش هم دنبال کاری است که چشم تا به حال ندیده باشد و کسی هم که در این وادی نیست برای چند لحظه به این فکر کند که معلی چیست. با روند تکرار مخالف است.
داشتن "حس" شروع دست به قلم شدن خوشنویس است. در این راه تلخی ندیده و هرچه بوده شیرینی است که فقط برای خودش قابل درک است.
«خط خوب خطی است که قابل خوانش باشد.» این را میگوید و ادامه میدهد: «ترکیبات خط معلی شاید پیچیده به نظر برسد ولی اگر خود کلمه را به صورت واحد و جدا قرار دهیم قابل خوانش است. در مرحله بعد خطی خوب است که تاثیرگذار باشد. در خط معلی دست خوشنویس برای ترکیببندی باز است.»
از کاوه افرائی میخواهم تا از احساسش نسبت به حضرت علی(ع) بگوید. او از اینکه وجود عظیم حضرت علی(ع) را درک نکرده،خودش را عاجز از حرف زدن دربارهاش میبیند. قولی از استادش میآورد: «همینکه اجازه میدهند نام مبارکشان را بنویسم خیلی ارزش دارد.»حضرت را گمشدهای میداند که انسان در درون خودش پیدا میکند و ارادتش را نشان میدهد.
به نظر او، همهچیز به نیت درونی افراد بستگی دارد. نمیخواهد طوری از احساساش صحبت کند که افراد با گرایش مختلف، فکر کنند که برای آنها نمیتواند اتفاق بیفتد. درحالیکه آن لحظهای که انسان به امیرالمومنین میاندیشد،وجود ایشان را کاملا شناخته ولی نمیتواند به زبان بیاورد. به نظرش نظر خود حضرت بوده که این ارتباط ایجاد شده است.
برای دل خودش کار میکند. میخواهد تا جاییکه بتواند بیشتر وقتاش را صرف خوشنویسی بکند. اعتقاد دارد از استعدادی که خدا داده باید استفاده کرد و در نیمه راه رهایش نکنیم. از مشکلاتش هم گفت. اینکه حمایتی از هنرمندان به خصوص جوانان نمیشود و ممکن است خیلی از جوانها را دلسرد کند. البته برای خودش این قضیه برعکس عمل میکند. برای کار کردن مصممتر میشود. میگوید: «برای فرد دیگری کار میکنم و صاحب این کارها فرد دیگری است.»
با پرسیدن این سوال که از مسوولان چه انتظاری داری؟ پاسخ میدهد:"باید از خود مسوولان پرسید. فکر میکنم همه جوانان انتظارات زیادی دارند"ادامه صحبتهایش را میگیرد و میگوید:"سازمان ملی جوانان که این جشنواره را برگزار کرد یکی از شعارهایش این بود که کشف استعداد بشود و این استعداد را در زمینههای مختلف به کار بگیرد. دیگر رشتهها را نمیدانم ولی فکر میکنم برای بقیه هم همان اتفاقی افتاد که برای ما پیش آمد. هیچ ارگان و سازمانی با ما تماس کاری نگرفت.
میتوانم ارگانهایی را نام ببرم که نمونهکارهایم را برایشان بردم؛ اما برای دیدن هم وقت نگذاشتند. خوشنویسی ابزارآلات خاصی نمیخواهد اما در زمینه برگزاری نمایشگاه حدود 3 میلیون هزینه برمیدارد و این مساله برای من جوان که تازه درسم تمام شده و هیچ سرمایهای ندارم؛ سخت است.
هنر اول ایرانیها خوشنویس است. در مملکتی هستیم که مهد هنر است و در هر هنری اساتید بنامی داریم. با خرید آثار میتوانند به هنرمند امید دهند و دستیابی به موفقیتهای بعدی را برای او هموار کننند."
کاوه افرائی در پایان صحبتهایش از خانواده خود برای همراهی او و استادش حمید عجمی به خاطر صبورانه به پای معلی ایستادن و حامی شاگردانش بودن، تشکر کرد.
........................
انتهای پیام/162