خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
۱۲:۵۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۱۷ اردیبهشت
۱۳۹۰
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
خبرآنلاین
کد خبر:
240568

ماجرای‌خونی‌که‌ازکف‌خانه‌خولی‌جوشید

وقتی میرباقری برای او توضیح داد که در این صحنه باید به زمین بنشیند و سعی کند لکه‌های خون باقیمانده از آقا اباعبدالله را با کهنه پاک کند، حس و حالی عجیب او را فرا گرفت. حسی که خیلی خیلی قویتر از آن چیزی بود که از چند روز قبل و در صحنه‌های تمرین به آن رسیده بود. خردمند می‌دانست که این صحنه به دلیل جلوه‌های ویژه خاص آن زیاد قابل تکرار نیست...

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت‏(ع) ـ ابنا ـ «معرفی شخصیت‌های سریال مختارنامه با کمک همسر» فرمولی است که داوود میرباقری در سریال مختارنامه چند بار به شکلی هوشمندانه از آن بهره برده است. عمر سعد یکی از این نمونه‌هاست که با حضور همسرش چندین بار وجوه بارز شخصیتیاش نمایان شد و خود مختار هم نمونه مثال زدنی دیگری است که در آن، تفاوت همسرانش با یکدیگر و نحوه برخورد آنها با ماجراهای پیرامونیشان تکلیف بسیاری از نقاط عطف داستان را روشن میکند.

در داستان خولی هم که مخاطبان سریال مختارنامه در قسمت ۲۹ شاهد آن بودند، میرباقری از همین تمهید استفاده کرد. خولی دو زن دارد. زنی کوفی که نقش او را آهو خردمند ایفاء می‌کند و زنی شامی که نقش او را رامونا شاه بازی می کند. زن اول زنی مومن و علوی است و هسمر دوم، رقاصه و آوازه خوانی شامی است که به هوای دایر کردن رقاص خانه‌ای در کوفه زن خولی شده و به این شهر آمده است. جنایتی که خولی مرتکب شده آنقدر مهیب است که این دو زن هردو بر آن شهادت می‌دهند و حتی زن شامی نیز نمی‌تواند بر آن چشم ببندد.

این صحنه‌ها در سال ۱۳۸۳ فیلمبرداری شد. میرباقری حساسیت و وسواس فراوانی برای به تصویر کشیدن این بخش از داستان داشت، به خصوص جایی که در آن خولی با سر بریده حضرت در توبره وارد مطبخ می‌شود، زمان و تمرکز زیادی برای فیلمبرداری برد. در این صحنه ایجاد دود و مِه نقش زیادی در فضاسازی داشت و به همین دلیل علاوه بر دستگاه های مِه ساز که در چنین مواردی به کار میآیند، گروه زیادی از افراد حاضر در صحنه نیز در پشت صحنه با ابزارهای مختلف همچون: چوب نیمسوز و... اقدام به تولید دود کرده و وارد صحنه می‌کردند تا مِه موجود در فضا به اندازه قابل قبول برسد.

از همه اینها گذشته «آهو خردمند» بازیگری که نقش زن کوفی خولی را ایفاء کرد، زحمت و انرژی فراوانی برای ایفای نقش به کار گرفت. او در بخشی از این فصل باید روی زمین مینشست و خون‌های چکیده شده از توبره خولی - که در واقع متعلق به سر بریده امام حسین (ع) بود- را پاک می‌کرد.

روزی که این صحنه قرار بود فیلمبرداری شود، خرمند وارد صحنه شد و به افراد حاضر در سر صحنه نگاه کرد. ایفای این نقش توسط او هم حس و حال او را دچار تغییر کرده بود و هم در دیگران فضایی عجیب ایجاد کرده بود. گروه جلوه‌های ویژه چند روز قبل لوله‌های پلاستیکی را داخل زمین کار گذاشته بودند تا این صحنه و جوشش خون اجرایی شود، اما تا پیش از آغاز فیلمبرداری، خردمند دقیقا نمی‌دانست باید چه کاری انجام دهد. وقتی میرباقری برای او توضیح داد که در این صحنه باید به زمین بنشیند و سعی کند لکه‌های خون باقیمانده از آقا اباعبدالله را با کهنه پاک کند، حس و حالی عجیب او را فرا گرفت. حسی که خیلی خیلی قویتر از آن چیزی بود که از چند روز قبل و در صحنه‌های تمرین به آن رسیده بود. خردمند می‌دانست که این صحنه به دلیل جلوه‌های ویژه خاص آن زیاد قابل تکرار نیست. تکرار چنین صحنه‌ای هم سخت بود و هم اینکه ممکن بود حس و حال اولیه بازیگر را دچار تغییر کند.

همه چیز آماده آغاز کار بود. صدا رفت، دوربین چرخید و با فرمان «حرکت» میرباقری، خردمند شد زن کوفی خولی. وقتی همکاران بخش جلوه‌های ویژه پمپاژ خون را همزمان با کشیده شدن دستمال بر روی زمین آغاز کردند، خرمند با دیدن خونی که از زمین می جوشید حس و حالش عوض شد و دچار حالتی غریب شد. این حس و حال غریب، دیشب که با او بعد از چند سال صحبت می کردم همچنان در او وجود داشت و جنسی از ناشناختگی داشت که قابل توصیف نیست. کافی است خودتان را جای زنی بگذارید که هنگام پاک کردن خون نوه رسول الله از کف زمین، با غلیان و جوشش خون مواجه می‌شود. شما دچار چه حس و حالی شدید؟!

 مدیر روابط عمومی سریال مختارنامه

.............................

انتهای پیام/162