به گزارش خبرگزاري اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ کتاب "سعادت فرد، سلامت جامعه در خطبه متقين"شرحي بر خطبه همام محسوب ميشود كه حضرت اميرالمومنين علي(ع) در آن به اوصاف پارسايان اشاره ميكند. اين خطبه با روايات گوناگوني از مراجع و كتابهاي تاريخي و حديثي نقل شده است.
خطبه همام يا خطبه متقين از جامعترين خطب نهجالبلاغه در حوزه اخلاق و تقوي بهشمار ميرود. در اين خطبه شريفه يكصد و ده صفت از صفات برجسته پرهيزكاران (مطابق نام علي"ع" به حروف ابجد) است كه تجسمي براي اين صفات بود، صفاتي كه هريك از ديگري مهمتر و سازندهتر است.
هركس بتواند اين اوصاف را در خود زنده كند و به آن متخلق شود، نور ايمان و حقيقت بر قلب او تابنده خواهد شد، و از اين سرچشمه نور و هدايت امير مومنان(ع) روح و دل او روشن خواهد شد، و شخصيتي تازه همراه با آرامش و روحانيتي بينظير در وجود خود احساس خواهد كرد. لذا مطالعه دقيق اين خطبه نوراني را در زمينه "صفات متقين" كه آينه تمام نماي اخلاق اسلامي است به همه خوانندگان گرامي و پويندگان راه تهذيب نفس مخصوصا جوانان عزيز توصيه ميشود.
باري خطبه همام يا خطبه متقين، قطرهاي زلال و درخشان از درياي متلاطم و بيكران علم موليالمتقين اميرالمومنين علي(ع) است، آن امام همامي كه نوري بر منار طريقت و نگاهباني بر مسير شريعت بود. امامي كه در خانه حق (كعبه) چشم به جهان گشود تا از ابتدا بيننده حق باشد؛ نوجواني كه در مكتب نبوت در برابر استادي چون نبي اكرم(ص) زانو زد و كتاب وحي را ورق ورق مطالعه كرد تا تاريخ جهان را رقم بزند. آن شاگردي كه در اين مكتب قلم به دست گرفت تا دست قلم زنان باطل را قلم كند، و آن سخنآموزي كه در اين مدرسه سخن گفتن آموخت تا پرچم فرياد را در سرزمين زشتيها برافرازد؛ آن دست پرورده نبوت هر آن چه لازم بود فرا گرفت و هر آن چه لازم بود در صحيفه خود به يادگار گذاشت.
او به جائي رسيد كه به فرموده خودش: «ينحدر عني السيل و لا يرقي الي الطير؛ سيل دانش از كوه فكرتم روان، و مرغ انديشه بر فراز آن پرواز نتواند كرد!» او به مقامي رسيد كه گرچه در وصف وي دانشمندان و سخنوران بزرگ تازي و فارسي مانند: حسان، ابوفراس، ابوتمام، متنبي، حكيم سنائي، فردوسي و غيره، سخن بسيار گفته و سرودهاند، ولي هيچيك به اداي حق مقام او نرسيدهاند؛ و حقيقت او، و صفاي او، همچنان براي غير حضرت حق و صاحبان علم حقيقي، مستور مانده است.
او در مكتب نبوي به درجه استادي رسيد تا درس ارزشهاي انساني اسلامي دهد، او آمد تا هادي افكار پريشان در وادي خيال، و ساقي معارف دقيقه در جام الفاظ رقيقه و لطيفه باشد، او قيام كرد تا نهج و طريق مستقيم حق را در سايه نهجالبلاغه خود ترسيم كند.
تاريخچه خطبه
اين خطبه كه به نام خطبه «همام» معروف شده، اوصاف پارسايان را برميشمرد، كه با روايات گوناگوني در مراجع و كتب تاريخي و حديثي نقل شده است.
سند اين خطبه فقط به نهجالبلاغه سيدرضي (رضوانالله عليه) بر نميگردد، بلكه در آثار متعدد شيعه و سني آمده است؛ از جمله كساني كه اين خطبه را پيش از جمع نهجالبلاغه، در كتاب خود آوردهاند، شيخ صدوق در كتاب «امالي»، صفحه 340 و ابن شعبه حراني، در كتاب «تحفالعقول» صفحه 159 است.
از ديگر منابعي كه به نقل اين خطبه پرداخته است، كتاب «سليمبن قيس هلالي» از ابانبن ابيعياش است. قبل از شيخ صدوق «ابن قتيبه» قسمتي از اين خطبه را در كتاب «زهد» آورده است.
در تحفالعقول نامي از همام برده نشده است. اما بيشتر شارحان نهجالبلاغه، همامبن شريحبن يزيد را، از شيعيان و دوستداران امام دانستهاند. ابنطلحه شافعي در كتاب «مطالبالسوول» داستاني را به اين مضمون نقل ميكند كه: «روزي امام علي(ع) موقع خروج از منزل با گروهي برخورد ميكند و از ايشان ميپرسند: كه هستيد؟ جواب ميدهند كه از شيعيان شما هستيم. امام ميفرمايند: من در چهره شما نشان شيعيان خود را نميبينم. آنان شرمگين ميشوند، يكي از آنان از امام ميپرسد: نشان شيعيان شما چيست؟ امام سكوت ميكند بعد همام كه مردي عابد بوده، امام را سوگند ميدهد كه آن نشانها را باز گويد. امام اين خطبه را آنجا بيان ميدارند.» در داستان مذكور نام وي «همامبن عباده خثيم» ذكر شده است. نه همامبن شريح در حالي كه شارحاني چون «ابن ابيالحديد و بحراني» نام پدر همام را شريح دانستهاند نه عباده. در نهجالبلاغه هم سوال همام درباره صفات شيعيان نيست، بلكه درباره صفات پارسايان (متقيان) است.
سبطبن جوزي در «كتاب تذكره» و كراچكي در «كنزالفوائد» اين خطبه را آوردهاند، بنابراين سند معتبر اين خطبه به آثار و تاليفات قرن سوم نيز برميگردد و به تواتر از شيعه و سني نقل شده است. مرحوم كليني، روايت ديگري از اين خطبه را تحت عنوان «نشانههاي مومن» به نقل از امام صادق (عليهالسلام) آورده است.
همام از ماده همّ به معناي غم و اندوه ميباشد، به معناي كسي كه داراي اراده و اختيار است نيز آمده است. شهيد مطهري، همامبن عبادهبن خثيم را برادر خواجه ربيع مدفون در طوس ميداند. استاد شهيد، خواجه ربيع را از اميران جنگي معرفي كرده است، كه در مسائل پيش آمده در زمان خلافت امام علي(ع) (گويا جنگ جمل بوده است.) قدرت درك و تحمل و هضم مسائل را نداشت و به دليل عدم امامشناسي قوي دچار ترديد شد. امام نيز كه وي را متزلزل ديد براي حفظ خدمات گذشته او و جلوگيري از انحرافش او را، كه مردي زاهد و اهل عبادت بود به سرحدات فرستاد تا عدم معرفتش نسبت به امام او را دچار خيانت نكند.
اهميت خطبه
اين خطبه در مورد مطالب متفاوتي بحث دارد؛ مسائل فردي، اجتماعي، علو شان و مقام پرهيزكاران، معارف الهي، نشانههاي پرهيزكاران و... كه در پايان خطبه نيز به ماجراي مدهوش شدن همام پس از شنيدن خطبه اشاره ميشود، كه اين خود از اهميت فرازهاي خطبه و تاثيرگذاري كلمات و جملات حضرت اميرالمومنين(ع) خبر ميدهد.
بررسي و شناخت اوصاف پرهيزكاران بر هرمسلماني فرض است. چرا كه هرمدعي تقوائي، بايد از نشانههاي تقوا خبر داشته باشد تا خود را با ميزان و ترازوي كلام معصوم (عليهمالسلام) بسنجد و در جهت تكامل ايمان و تقواي خود قدم بردارد.
هركه خود را شيعه علي و اولاد علي(ع) ميداند بايد خود را با سخنان آن سرور يگانه كه خود مصداق اتم و اكمل اين خطبه است تطبيق دهد و اعمال و صفات خود را به پيشگاه امام خود عرضه كند، تا امكان اصلاح و جبران و تكامل قبل از انتقال به سراي ديگر و از دست رفتن فرصتها وجود داشته باشد. اين خطبه يك دوره آموزش اخلاق كامل اسلامي است، كه هم فرد را در جامعه اداره ميكند و هم دين و دنياي او را آباد ميكند.
با بررسي اوصاف متقين، كه از لسان مبارك حضرت امير(ع) آمده است، تربيتي جامع حاصل ميآيد، كه هم بهرهبرداري از نعمات دنيايي را دربردارد و هم نتيجه شيرين رضوان الهي و بهشتي شدن را نويد ميدهد.
اين خطبه علاوه براين كه شامل روش سير و سلوك و پلههاي معرفت و عرفان است، يك دوره عليشناسي نيز ميباشد و يا بهتر بگوييم اين خطبه به نام خود حضرت است؛ زيرا ايشان سرور و سردمدار متقيان جهان از ازل تا به ابد است و هرآن چه همه خوبان دارند علي(ع) همه را يكجا دارد. در پاسخ تفصيلي حضرت به همام كه متن خطبه را تشكيل ميدهد، اوصاف پارسايان از اصلاح زبان شروع ميشود و به آيين مردمداري ختم ميشود.
در واقع اين خطبه، راه و رسم مسلماني است كه آموزش داده ميشود، به عبارت ديگر خطبه همام يك دوره كامل اخلاق اسلامي است چرا كه مسلمان واقعي از اصلاح زبان خويش شروع ميكند تا از گناهان كثيري كه توسط زبان انجام ميشود مصون بماند و ديگران نيز از گزند زبان وي آسوده باشند.
چاپ نخست کتاب «سعادت فرد، سلامت جامعه در خطبه متقين» در شمارگان هزار نسخه، 328 صفحه و بهاي 60000 ريال راهي بازار نشر شد.
..........................
پایان پیام/161