به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ "طلعت رميح " كارشناس مصري امور اعراب و خاورميانه و سردبير مجله "استراتيجيات " در گفتوگویی، رابطه با ايران را براي مصر بسيار مهم ارزيابي كرد و گفت: تعامل با ايران و برقراري رابطه با تهران موضوع و مسألهاي بسيار با اهميت تلقي ميشود و در اين راه هيچگاه نبايد فراموش كرد كه ايران همواره يار و ياور حزبالله در لبنان و مقاومت اسلامي در فسطين بوده است.
اين كارشناس مصري امور اعراب و خاورميانه درباره برقراري روابط اقتصادي، فرهنگي، تجاري و آموزشي ميان تهران-قاهره تأکید كرد: هيچ مانعي براي برقراري اين گونه روابط ميان مصر و ايران نميبينم.
* قاهره در روابط خود با تهران و كشورهاي حوزه خليج فارس توازن برقرار كند
وي در اين باره كه برقراري رابطه با تهران ممكن است بر روابط قاهره با كشورهاي عرب حوزه خليج فارس تأثیر بگذارد، گفت: دولتمردان مصري بايد ميان برقراري رابطه با تهران از يك سو و برقراري رابطه با كشورهاي حوزه خليج فارس رابطه "مثبت و مناسب " ايجاد كنند.
* براي شناخت سياست خارجه بايد در انتظار تثبيت اوضاع داخلي بود
اين كارشناس مصر درباره انقلاب مصر و بازتاب آن بر سياست خارجي اين كشور با تأکید بر اينكه هر انقلابي بايد تغييراتي در سياست خارجي آن كشور بوجود آورد و اين امري طبيعي و مورد انتظار است، گفت: با اين حال هم اكنون زود است، درباره تغيير و تحولات عميق و ريشهاي به وجود آمده در سياست خارجي مصر سخن گفت و بايد در انتظار پايان يافتن مشكلات داخلي مصر و برقراري ثبات و امنيت كامل در اين كشور بود تا دولتمردان مصري با فراغ بال فرصتي براي ترسم سياست خارجي جديد خود بدست آوردند.
* سياست خارجي كنوني مصر بر بهبود كاركردها متكي است
اين كارشناس مصري درباره سياست خارجي كنوني مصر گفت: آنچه در حال حاضر در سياست خارجي مصر حادث ميشود، بهبود كاركرد سياست خارجي اين كشور است و تعيين اصول و مبادي و سياستهاي جديد پس از آرام شدن عرصه داخلي انجام خواهد شد.
* روابط گذشته مصر غيرطبيعي و غير معمول بود
وي درباره ماهيت و ساختار روابط مصر و جمهوري اسلامي ايران و تغيير و تحولات روي داده در مواضع دو كشور در اين اواخر گفت: آنچه در گذشته ميان دو كشور در جريان بود، امري غيرطبيعي و غير معمول بود و مصر بدون توجه به منافع خود و همچنين منافع ايران رودر روي تهران قرار ميگرفت.
* رويدادهاي ليبي و سوريه را نميتوان انقلاب ناميد
اما درباره حوادث جاري در منطقه و بويژه انقلابهاي منطقهاي اين كارشناس مصري معتقد است، نميتوان تمام اين انقلابها را انقلابهاي مردمي برشمرد و درباره حوادث جاري در سوريه و ليبي اين كارشناس مصري ميگويد، نميتوان رويدادهاي بوقوع پيوسته در ليبي و سوريه را انقلاب ناميد بلكه روند حوادث در اين دو كشور بگونهاي است كه بيشتر به فتنه داخلي شبيه است.
* حوادث ليبي بار ديگر پاي استعمارگران را در اين كشور باز كرد
وي درباره حوادث جاري در ليبي آن را نه انقلاب كه حضور مجدد استعمار در اين كشور دانست و تأکید كرد: ما نميتوانيم از انقلابي سخن بگوييم كه در آن تير انقلابيون و موشكها و توپهايشان در كنار تير و توپ و موشك نيروهاي ناتو باشد.
* ناتو هيچگاه دوست ملل منطقه نبوده است
رميح با اشاره به اينكه حوادث جاري در ليبي جنگ داخلي است، تأکید كرد: ناتو همواره دشمن منافع ملل منطقه بوده و نميتواند، دوست آنها باشد.
* ناآراميهاي سوريه "فتنه داخلي " است
اما اين كارشناس امور منطقهاي و عربي درباره ناآراميهاي اخير سوريه گفت: ناآراميهاي اخير سوريه حاصل يك فتنه داخلي است كه بخشي از آن در خارج تدارك ديده شده است. اين ناآراميها بر جهان عرب و اسلام تأثیر منفي خواهد گذاشت، بويژه آن كه سوريه محور مقاومت در برابر رژيم صهيونيستي را در منطقه هدايت و راهبري ميكند.
* امضاي توافقنامه آشتي ملي در پي تغيير معادلات
طلعت رميح با اشاره به اينكه موفقيت در امضاي توافقنامه آشتي ملي فلسطينيان در گرو تغيير و تحولاتي بود كه داخل فلسطين و رهبران فلسطيني حادث شد و همين تغيير در معادلات موجب شكلگيري اين باور شد كه بايد گام در راه آشتي ملي نهاد، گفت: در اين ميان نبايد متغيرهاي منطقهاي را ناديده گرفت، چون اين عوامل نيز از جمله عوامل مساعد در امضاي اين توافقنامه بودند و به تصميمگيرندگان عرصه سياسي فلسطين كمك كرد، پاي در راه امضاي توافقنامه آشتي ملي بگذارند.
رميح در ادامه افزود: اما مهمترين عامل در اين راه شكل گيري باور لزوم دستيابي به سازش و حل اختلافات داخلي فلسطيني بود كه عامل رقم زننده توافقنامه بود.
* نبايد تأثیر عوامل خارجي در امضاي توافقنامه را ناديده گرفت
اين كارشناس مصري با تأکید بر اينكه آمادگي جامعه بين المللي براي به رسميت شناختن دولت آينده فلسطيني از جمله ديگر عوامل تأثیرگذار در نزديك ساختن ديدگاههاي دو طرف فلسطيني براي امضاي توافقنامه آشتي ملي فلسطينيان بود، گفت: اما بايد توجه داشت، نبايد امضاي اين توافقنامه را رهاورد صرف تغيير و تحولات منطقهاي تلقي كرد، بلكه اين آشتي بر اساس توافق و تفاهم استراتژيك فلسطينيان و نه پاسخ به متغييرهاي منطقهاي صورت گرفت.
....................
پایان پیام/161