به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ عزيزالله جوينی، قرآنپژوه و مترجم نهجالبلاغه و عضو هيئت علمی دانشكده ادبيات دانشگاه تهران، يادآور شد: در سالهای اخير عدهای وارد حوزه ترجمه قرآن كريم شدهاند كه آگاهی لازم را در اين حوزه ندارند. اين افراد دغدغه فرهنگ قرآنی را نداشته بلكه صرفاً در جهت كسب نام در اين حوزه قلم زدهاند، كه اين مورد خود باعث ورود نقائص و آسيبهايی به حوزه ترجمه شده است.
وی در ادامه ضمن ضروری دانستن مطالعه مترجم در منابع ارزشمند فارسی گفت: نثر امروز ويژگیهای خاص خود را دارد كه بايد مورد شناسايی قرار گيرد و در اين راه نيازمند مخاطبشناسی هستيم. اگر مترجمی بخواهد ترجمهای از قرآن كريم ارائه دهد كه نياز مخاطب امروز را برطرف كند، بايد نثر امروز را به خوبی بشناسد. به نظر من مترجم امروز نياز دارد كه متون ارزشمند فارسی از گذشته تا به امروز را بخواند، در آثار مشاهيری چون سعيد نفيسی، ذبيح الله صفا، فروزانفر، زرينكوب و ديگران غور كند تا ويژگی يك نثر ممتاز را دريابد.
وی دانستن دستور زبان فارسی به طور كامل را از ديگر مباحث مورد نياز يك مترجم چيرهدست عنوان كرد و گفت: علاوه بر دانستن متون و مطالعه در اين زمينه، مترجم ادبی قرآن كريم بايد دستور زبان فارسی را به خوبی بداند. طرز كاربرد واژگان، پسوندها و پيشوندها و... را آگاه باشد. ندانستن اين مقولهها سبب شده كه برابرنهادها و جملهبندیهای ترجمهها با اشكالاتی روبرو باشد.
اين مصحح متون ادبی ضمن ياد از برخی ايرادات موجود در ترجمههای حاضر گفت: در ترجمههايی كه امروزه شاهد آن هستيم، اشكالات ساختاری بسياری در انتخاب واژگان و جملهبندی آنها ديده میشود كه همه اينها از عدم آگاهی مترجم برمیخيزد. گاه برابرنهادها با ايراداتی روبرو است و گاه برخی از عبارات ترجمه نمیشود. حتی ديده شده كه ترجمه عباراتی در كروشه گذاشته شده كه اين مغاير با نوع ترجمه آيات است.
وی افزود: از ديگر اشكالاتی كه در برخی از ترجمهها ديده میشود، درنظر نگرفتن زمان نزول آيات وحی است. اين عدم آگاهی سبب شده تا ترجمه تحت تأثير قرار دهد.
جوينی بهره بردن از محضر اساتيد اهل فن را تنها راه رفع اين نقص دانست و عنوان كرد: بايد برای رفع اين نقص و جبران كمبودهای اين عرصه از اساتيد ماهر و اهل فن بهره برد. در بسياری از كشورهای دنيا اساتيد ارج و قرب فراوانی دارند، اما در كشور ما با گذر ايام اساتيد را بازنشسته میكنند. تا زمانی كه اهل تحقيق در حيات هستند به نظرات آنها توجه نمیشود، اما همينكه دار فانی را وداع گفتند، عزيز میشوند.
اين مترجم نهجالبلاغه تصريح كرد: ايراد كار ما در آموزش و پرورش نيروهای متخصص است. اين حوزه نيازمند به اهل فن و تحقيق است كه مبانی و اصول را به خوبی آگاهی داشته باشند. پرورش نيروی توانا، محتاج بهره بردن از استاد توانا است.
وی راهاندازی مجمع علمی ترجمه قرآن كريم را با هدف پژوهش و آموزش مؤثر دانست و تصريح كرد: راهاندازی مجمع علمی میتواند كمك موثری به اين روند كند كه البته ايجاد اين مجمع علمی هم محتاج در نظر گرفتن موضوعاتی است. به نظر من اين مجمع در صورتی میتواند كارآمد وارد عرصه شود كه اعضای هيأت علمی آن با توجه به سوابق پژوهشی و نه شهرت و نام برگزيده شوند. اين مجمع میتواند علاوه بر نظارت بر ترجمهها قبل از انتشار، كار راهنمايی و هدايت مترجمان را نيز برعهده داشته باشد. مجمع علمی ترجمه قرآن كريم بايد مركزی برای پژوهش، پرورش نيروی جوان و راهنمايی در اين حوزه باشد.
اين استاد ادبيات دانشگاه تهران معيار يك ترجمه ممتاز ادبی را توجه مترجم به نياز عصر خود دانست و يادآور شد: ترجمههای ادبی را بايد برحسب زمان آنها سنجيد و نسبت به ادبی بودن آنها و ويژگیهای موجود در آن آثار بحث و بررسی كرد. در هر برهه از زمان براساس نياز جامعه و تشخيص مترجم، ويژگیهای در اين نوع ترجمهها نيز تغيير میكرد. به عنوان نمونه، میتوان به تفسير نسفی اشاره داشت كه 1000 سال پيش در ماوراالنهر به نگارش درآمده است. يكی از ويژگیهای اين تفسير كه آيات را ترجمه هم كرده، اين است كه برای برخی از آيات، 10 نوع ترجمه ادبی را ذكر كرده كه مهمترين شاخصه اين ترجمهها آهنگين بودن كلام در ميان آنها است.
وی افزود: از ديگر مواردی كه میتوان به آن اشاره داشت، ترجمهای است كه در سده 4 هجری به رشته تحرير درآمده و احمدعلی رجايی بخارايی آن را مورد بررسی قرار داده است. اين ترجمه نيز كلامی آهنگين دارد كه موزون بودن كلام برگرفته از ويژگیهای آيات قرآن كريم است. البته اين بدان معنا نيست كه كتاب خدا، شعر و سروده است بلكه به اين معنا كه يكی از ويژگیهای قرآن كريم كلام نافذی است كه توانسته با ديگر سخنان عصر خود به مقابله برخيزد و ادعای تحدی كند، است.
جوينی در پايان ضمن اشاره به تاريخچه ترجمههای ادبی عنوان كرد: توجه به ترجمه ادبی قرآن كريم بعد از گرايش مترجمان به برگردان تحتاللفظی ايجاد شد. در قرون اوليه، حدود سدههای 4 و 5، مترجمان بر ان بودند تا واژگان عربی را عيناً به واژگلان فارسی، بدون دست بردن به اين واژگان و يا تغييری در جملهبندی ارائه دهند. اين گرايش بعد از مدتی دستخوش تغيير شد و مترجمان بر آن شدند تا ترجمه آيات وحی را به شيوه آزاد و با ورود واژگان زيبا و عبارات ادبی برگردانند. در اين ميان برخی از پژوهشگران مانند شهيد مرتضی مطهری بر اين باور بودند كه زبان فارسی نمیتواند تمام بار معنايی آيات را به خواننده منتقل كند.
...................
پایان پیام/146