خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳
۹:۱۴
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۲۳ خرداد
۱۳۹۰
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
ایکنا
کد خبر:
247164

سيدصادق طباطبايی:

جايگاه ويژه امام موسی صدر در لبنان مرهون شناخت وی از ديگر اديان است

تسلط امام موسی صدر بر اصول و تعاليم ديگر اديان باعث شده بود تا وی از جايگاه ويژه‌ای در ميان مردم لبنان برخوردار باشد، تا جايی كه مقامات كليسای «كبوشيين» از وی برای سخنرانی در مراسم آغاز روزه مسيحی دعوت كردند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ سيدصادق طباطبايی، خواهرزاده امام موسی صدر و استاد دانشگاه «آخن» آلمان، در بخش دوم گفت‌وگوی خود با خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با بيان اين مطلب گفت: آشنايی امام موسی صدر با تعاليم ديگر اديان آسمانی باعث شده بود كه وی از مقبوليت بسيار زيادی در ميان مردم لبنان برخوردار باشد. امام موسی صدر با عملكرد خود در بيان حقايق آسمانی و معنويت مشترك ميان اديان آسمانی، از چنان جايگاه ويژه‌ای در ميان مسيحيان برخوردار بود كه از وی دعوت شد تا برای ايراد موعظه آغاز روزه مسيحی در كليسای «كبوشيين» حضور پيدا كند.

وی افزود: امام صدر اين دعوت را پذيرفت و در جمع مسيحيان حاضر در مراسم سخنرانی كرد. برخی معتقدند كه هر عالم مسلمان ديگری بود، چنين دعوتی را نمی‌پذيرفت؛ اما ايشان با شجاعت كامل در مراسم عبادی كاتوليك‌ها حاضر شد و صحبت كرد. اين يك جسارت فوق‌ا‌لعاده و نشان‌دهنده آشنايی كامل امام صدر با مفاهيم و اصول اديان ديگر است.

اين استاد دانشگاه در بخش ديگری از سخنانش، در پاسخ به سؤالی مبنی بر اين‌كه شبهه‌ای در برخی محافل مطرح شده است كه شاه مخلوع برای بازسازی لبنان به امام موسی صدر كمك‌ مالی می‌كرد، اظهار كرد: شاه هيچ‌گاه به امام صدر كمك نكرد، ولی هميشه ادعای كمك داشت. امام صدر هميشه می‌گفت «يكی از مصيبت‌های بزرگ من، تحريكات روحانيان وابسته به دربار در لبنان است كه مواجب خود را از سفارت ايران دريافت می‌كنند و در بين قشر مستضعف شيعه تبليغ می‌كنند كه علت اين‌كه شاه به شما كمك نمی‌كند، وجود امام صدر در ميان شماست و موسی صدر به دليل اختلاف شخصی با شاه، باعث شده است كه وی به بازسازی لبنان كمك نكند؛ چراكه معتقد است اين كمك‌ها با وجود صدر به هدر خواهد رفت».

وی ادامه داد: امام صدر معتقد بود كه شاه هر ريالی كه برای بازسازی لبنان كمك كند، صد برابر آن را برای تبليغ خودش انجام می‌دهد و وی نمی‌تواند اجازه دهد كه يك انسان ظالم با اعطای كمكی ناچيز، صد برابر آن را به عنوان امتياز از اين ملت مظلوم بگيرد. البته ذكر اين نكته ضروری است كه شاه قصد داشت با امام صدر ارتباط داشته باشد اما به هدفش نرسيد و از همان ابتدا، فئودال‌های لبنان نظير «عادل عسيران» از طرف شاه بسيج شدند تا عليه امام صدر تبليغ كنند. در اين بين، چند تن از شيعيان بانفوذ لبنان كه اوايل با امام صدر مرتبط بودند ـ مانند «استاد جعفر شرف‌الدين» ـ نيز به تحريك اين گروه فئودال به مخالفت با امام صدر پرداختند. همچنين «كامل اسعد» از فئودال‌های شيعه كه مدتی هم رئيس مجلس بود، اين‌گونه تبليغ می‌كرد كه امام صدر اجازه نمی‌دهد كه شاه به بازسازی لبنان كمك كند. در واقع شاه توقع داشت كه امام موسی صدر در مقابلش تمكين كند.

طباطبايی تصريح كرد: در همين رابطه، امام موسی صدر در يكی از محافل بسيار عصبانی شده بود. يكی از حاضران خطاب به وی درباره اين‌كه رابطه با شاه شايد بتواند به بازسازی لبنان كمك كند، سخن گفته و ايشان را به تفكر بيشتر در اين‌باره دعوت كرده بود. امام موسی صدر با عصبانيت پاسخ داده بود «من اگر بخواهم نوكر شوم، چرا نوكرِ نوكر شوم؛ مستقيم می‌روم نوكری ارباب اين نوكر را می‌كنم. مبانی اعتقادی ما بر استقال استوار است و اگر انديشه‌های مرا قبول نداريد، در جلسه هيئت امنا مطرح كنيد» كه اتفاقاً اين موضوع و برخی مسائل ديگر در جلسه بعدی هيئت مطرح و مسائل برای اعضا روشن شد.

خواهرزاده امام موسی صدر در ادامه سخنانش به وجود جريانی متشكل از برخی گروه‌های ايرانی در لبنان برای كارشكنی اشاره و عنوان كرد: از زمانی كه برخی ايرانيان و در رأس آنان، جلال‌الدين فارسی و شيخ محمد منتظری وارد لبنان شدند، جريانی در اين كشور پديد آمد. به گفته آيت‌الله رفسنجانی در كتاب خاطراتش، اين افراد از خوان نعمت امام صدر برخوردار بودند، ولی عليه ايشان كارشكنی می‌كردند. جلال‌الدين فارسی وقتی وارد لبنان شد، خودش را به عنوان مردی علمی و صاحب اجتهاد و قلم تصور می‌كرد و اين‌گونه می‌پنداشت كه در لبنان صاحب جايگاه ويژه‌ای خواهد شد اما كم‌كم متوجه شد كه چنين چيزی امكان ندارد. همچنين با مشاهده اين‌كه طلبه‌ای جوان در محيط لبنان در ميان افرادی قد علم كرده است كه نقطه اشراك همگی مخالفت با مكتب تشيع است، نوعی حسادت در آنان شكل گرفت، اما اين مخالفت‌ها به جايی نرسيد. در حقيقت، فضايل و كمالاتی كه به مقبوليت امام صدر كمك كرد، مدارا و تحمل مخالف توسط وی بود.

طباطبايی همچنين با ذكر خاطره‌ای مربوط به اين گروه ايرانی و تلاش امام صدر برای محافظت از آنان، بيان كرد: حادثه‌ای در لبنان اتفاق افتاد. انفجاری روی داد و اين افراد همراه با تعدادی ديگر در لبنان دستگير شدند. شبانه به امام صدر اطلاع دادند كه دادگاه عالی حكم اخراج اين افراد را صادر كرده است و فردا رئيس‌جمهور اين حكم را امضا می‌كند و اين افراد اخراج می‌شوند. امام صدر همان شب با رئيس‌‌جمهور لبنان تماس گرفت و از وی خواست تا اين دستور را امضا نكند. رئيس‌جمهور لبنان گفته بود كه اين حكم ديوان عالی است و بايد امضا شود. امام صدر تأكيد داشت كه امضای اين حكم به اعدام اين افراد در ايران منتهی می‌شود و وی اجازه نمی‌دهد اين اتفاق بيفتد.

وی اضافه كرد: امام صدر در ديدار با رئيس‌جمهور لبنان اذعان می‌كند كه اين افراد كمی بی‌نظم هستند و ممكن است مرتكب عملی شده باشند، اما نبايد آنان را به ايران تحويل دهند و در جواب رئيس‌جمهور لبنان مبنی بر اين‌كه پس اين گروه را به كجا بفرستيم، امام صدر سوريه را پيشنهاد می‌دهد. وی سپس با مقامات سوری در اين‌باره صحبت می‌كند و با بيان ‌اين‌كه اين افراد همگی مبارز و مخالف استكبار و رژيم صهيونيستی هستند و نيز با ارائه تعهد مبنی بر اين‌كه اين گروه خطری برای امنيت ملی سوريه ايجاد نخواهد كرد، از مقامات سوری می‌خواهد تا با سكونت اين گروه ايرانی در زينبيه موافقت كنند.

اين استاد دانشگاه تأكيد كرد: حافظ اسعد با اين پيشنهاد موافقت كرد اما به‌ محض اين‌كه پای جلال‌الدين فارسی به خاك سوريه رسيد، دوستان وی بلافاصله در آلمان بيانيه‌ای صادر كردند كه «چون امام موسی صدر وجود گروه ايرانی در لبنان را مخل فعاليت‌های خويش می‌ديد، تدابيری اتخاذ كرد تا گروه ايرانی را از لبنان اخراج كنند!» همچنين در جريان جنگ‌های داخلی لبنان، اين شايعه در محافل اروپا وجود داشت كه امام صدر همراه با سوريه عليه منافع فلسطين اقدام می‌كند و به قولی، از پشت به فلسطين خنجر می‌زند؛ تبليغات گسترده‌ای كه شاخه چپ فلسطين هم به آن دامن می‌زد. به عنوان يك شاخه اسلامی، بخشی از فعاليت‌های ما در لبنان متوجه فلسطين و قدس بود. وقتی اين اخبار پخش شد، من مسئله را به اطلاع امام صدر رساندم و از وی خواستم كه ديداری با سران فلسطينی داشته باشم. من با هماهنگی امام صدر، با رهبران شاخه‌های مختلف فلسطينی ديدار و درباره نقش شيعيان و روابط اين گروه‌ها با آنان صحبت كردم و همگی آنان بر اين نكته صحه گذاشتند كه اگر جوانان شيعه جنبش «امل» نبودند، گروه‌های فلسطينی كاری از پيش نمی‌بردند. به گفته سران فلسطينی، امام صدر تنها كسی بود كه روابط با رژيم اسرائيل را حرام مطلق اعلام كرده بود. من همه اين مصاحبه‌ها را انجام دادم و پس از بازگشت به آلمان، اين گفت‌وگوها را ترجمه و در شماره دوم ماهنامه قدس، متعلق به اتحاديه انجمن‌های اسلامی دانشجويان اروپا منتشر كردم. اين ماهنامه منتشر شد و مانند پتكی بر سر همه مخالفان اتحاديه انجمن‌های اسلامی فرود آمد.

وی توضيح داد: دو هفته از اين ماجرا نگذشته بود كه يكی از دوستان با من تماس گرفت و گفت كه آيا شماره جديد خبرنامه «جبهه ملی» را خوانده‌ام يا نه. اين خبرنامه توسط بنی‌صدر منتشر می‌شد و در آن سندی با دست‌خط و امضای «هانی الحسن»، مشاور ياسر عرفات، منتشر شده بود كه ادعا می‌كرد مصاحبه‌های چاپ‌شده در مجله قدس نشان‌دهنده مواضع آنان نيست و وی چنين مصاحبه‌‌ای انجام نداده است.

من اين مطلب را به اطلاع امام صدر رساندم و از وی خواستم تا ترتيب ملاقات من با ياسر عرفات را بدهد. ساعت يك و نيم بامداد بود كه به اتفاق مصطفی چمران و امام صدر به ديدار ياسر عرفات رفتيم. عرفات وارد اتاق شد و پرسيد كه چه اتفاقی افتاده است. امام صدر با خنده من را نشان داد و گفت كه همه‌اش تقصير اين جوان است. البته من قبلاً چندبار با عرفات ديدار كرده بودم چراكه ما در اروپا برای فلسطين دارو و كمك‌های مالی جمع‌آوری و ا