به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ رهبر معظم انقلاب اسلامي طي سخناني در بيست و دومين سالگرد ارتحال حضرت امام خميني (ره) بنيانگذار كبير انقلاب اسلامي در تاريخ چهاردهم خردادماه، ديدگاههاي خود درباره مسائل و تحولات اخير در شمال آفريقا و خاورميانه اينگونه بيان كردند:
اولاً آنچه كه در منطقهي شمال آفريقا و منطقهي ما اتفاق افتاده است، حوادث بسيار مهم و تاريخ سازي است. آنچه در مصر اتفاق افتاد، آنچه در تونس اتفاق افتاد اين بيداري عظيمي كه در كشورهاي اسلامي اتفاق افتاده است، از آن حوادثي است كه گاهي دو قرن، سه قرن ميگذرد. تا يك چنين حادثهاي به وجود بيايد؛ از آن حوادث بسيار مهم و تاثيرگذار و تاريخ ساز است.
البته ملت مصر موفق شد، ملت تونس موفق شد؛ به خصوص پيروزي انقلاب مصر، پيروزي بسيار درخشاني است، بسيار كار عظيمي است. در برخي كشورهاي ديگر، مثل ليبي، مثل ثمن، مثل مردم مظلوم بحرين، مبارزاتي دارد انجام ميگيرد، هر كدام هم حكم خودش را دارد. آنجا هم حركات مردم محكوم به پيروزي است، دير و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد. وقتي مردم بيدار شدند، وقتي كه يك ملت احساس قوت و قدرت و توانايي كرد، هيچ چيزي نميتواند راه او را سد كند.
البته دشمنان ملتهاي مسلمان - يعني نظام سلطه، آمريكايي شيطان بزرگ، صهيونيستهاي غدار و حيوان صفت - مشغول فعاليتند و دارند تلاش ميكنند؛ ميخواهند نگذارند اين پيروزيها به كام مردم شيرين بيايد و به معناي واقعي كلمه به پيروزي نهايي برسد؛ اما اگر ما ملتهاي مسلمان بيدار باشيم به نداي قرآن - كه ما را به صبر و استقامت و ثبات امر ميكند به ما اميد ميدهد- گوش كنيم، به خداي متعال سوء ظن نداشته باشيم، به وعدهي الهي اميدوار باشيم و براي آن تلاش و كار كنيم، بدون شك اين ملتها به پيروزي ميرسند.
البته در ليبي سياست دولتهاي غربي اين است كه كشور ليبي را ضعيف كنند، كم خون كنند؛ سياستشان اين است كه جنگ داخلي ادامه پيدا كند تا كشور از رمق بيفتد، بعد يا خودشان مستقيم يا غير مستقيم بيايند امور آن كشور حساس را به دست بگيرند. كشور ليبي اولا داراي منابع سرشار نفت است، ثانيا يك قدمي اروپاست بنابراين براي مستكبرين جهاني، براي آمريكا، براي كشورهاي مستكبر در اروپاي غربي بسيار مهم است؛ نميخواهد آسان از او دست بردارند، ميخواهند ضعيف كنند. اگر آن كشور را وا ميگذاشتند مردم ميتوانستند غلبه كنند حكومت مردمي و اسلامي بر سر كار ميآمد براي آنها خطري بود لذا ميخواهند نگذارند اين اتفاق بيفتد.
در يمن هم چيزي شبيه اين است. يمن هم از لحاظ سوق الجيشي مهم است، از لحاظ همسايگي با بعضي از كشورهاي مرتبط با آمريكا و جغرافيايي سياسي، بسيار مهم است، آنجا هم نميخواهند بگذارند مردم به پيروزي برسند. سياست آمريكا و غرب در اين دو كشور اين است كه مردم به پيروزي نرسند.
مردم بحرين هم در مظلوميت مطلق به سر ميبرند در آنجا هم به عنوان اينكه اينها شيعه هستند، ميخواهند حركت را حركت طائفي و مذهبي معرفي كنند؛ در حالي كه قضيه اين نيست. البته مردم بحرين شيعهاند، در طول تاريخ شيعه بودند، اكثريت شيعهاند؛ اما مسئله، مسئلهاي شيعه و سني نيست؛ مسئله اين است كه اين ملت، مظلوم است از حقوق اوليهي يك شهروند در كشور خود در خاك خود، در سرزمين خود محروم است. حق خود را مطالبه ميكنند.
حق راي دادن خود را مطالبه ميكنند؛ ميگويند بتوانم راي بدهم، بتوانم در تشكيل دولت و حكومت نقش ايفاء كنم اينكه جرم نيست؛ اين يك حق مشروع است. آن وقت آمريكاييهاي دروغگوي ريا كار و خدعهگر كه ادعاي حقوق بشر و ادعاي دموكراسي ميكنند، در قضيه بحرين اين جور عليه مردم وارد ميدان ميشوند البته انكار ميكنند، ميگويند ما نيستيم، سعوديها هستند؛ اما سعوديها بدون چراغ سبز آمريكا نميتوانستند وارد بحرين شوند و اينجور حوادث تلخ و خونبار را در بحرين به وجود بياورند. لذا آمريكاييها هم مسئولند.
دو سه نكته را عرضه بكنم؛ وقت تمام شده است و گذشته است. نكتهي اول اين است كه شاخص عمده در حركت مردمي اين كشور ها سه چيز است: يكي اسلامي بودن، يكي ضد آمريكا و صهيونيست بودن، و يكي مردمي بودن. اين شاصخ در همهي اين كشورها مشترك است. ملت مصر كه يك ملت شاخص در دنياي عرب و دنياي اسلام است، ملتي است كه اين نهضت را به راه انداخته است، اين انقلاب را در كشور خودش به وجود آورده است، هم اسلامي است، هم مردمي است هم صريحاً ضد آمريكا و ضد صهيونيستي است. بقيهي كشورها هم همين جور.
موضع ما در مقابل اين حركتهاي مردمي روشن است: هر جا حركت اسلامي است، مردمي است، ضد آمريكايي است، ما با اين حركت همراهيم، اما اگر در جايي ببينيم با تحريك آمريكاييها، با تحريك صهيونيستها يك حركتي به راه افتاده است، با آن حركت همراهي نميكنيم.
ما با حركتهاي ضد آمريكايي و ضد صهيونيستي همراهيم. آنجايي كه خود آمريكا و خود صهيونيستها وارد ميدان ميشوند تا يك رژيمي را ساقط كنند، تا يك كشوري را اشغال كنند، آنجا ما نقطهي مقابل حركت آمريكاييها قرار ميگيريم. آمريكا نميتواند به نفع ملتهاي اين منطقه فكري بكند و كاري بكند؛ هر كاري ميكنند و هر كاري تا امروز كردند، بر عليه ملتهاي اين منطقه بوده است. اين موضع ماست.
نكتهي دوم: اين كشورها كه بحمد الله به پيروزي رسيدند، مخصوصاً مصر كه كشوري بزرگ و داراي ميراث غني اسلامي و معنوي و فرهنگي است - بايد مراقب باشند؛ دشمن از در بيرون رفته است، از پنجره برنگردد. اين كمكهاي كه ميگويند آمريكا ممكن است به مصر يا به هر كشور ديگري بكند، خودش مايهي گرفتاري است. آمريكاييها از راه همين كمكها و همين دلارهاست كه تسلط خود را به كشورها تحكيم ميكنند، توقعات خودشان را تحميل ميكنند؛ ملتي كه آزادي به دست آورده است، او را دوباره در زير پنجهي اقتدار ظالمانهاي خود قرار ميدهند.
همه بايد بيدار باشند. البته ملت مصر بيدارند. اين حركت عظيمي كه ملت مصر در اعتراض به موضع رژيم قبلي مصر در زمينهي فلسطين و غزه و گذرگاه رفح انجام دادند، حركت بسيار با ارزشي بود؛ بايد ادامه پيدا كند.
مصر كشور تاثيرگذاري در دنياي عرب است؛ به همين مناسبت هم بود كه آن كساني كه ميخواستند كشورهاي عربي را در مقابل رژيم غاصب صهيونيست به زانو در بياورند، رفتند سراغ مصر. پيمان ننگين كمپ ديويد را در مصر تحميل كردند. بعد از قبول پيمان كمپ ديويد در مصر بود كه به تدريج كشورهاي ديگر عرب هم تسليم شدند، در مقابل آمريكا خاشع شدند؛ مسئلهي فلسطين از صحنهي تصميم گيري كشورهاي عربي بكلي خارج شد. بايد مراقب باشند.
روي مصر حساسند. يك روز بعد از دوران جمال عبد الناصر كه غربيها و استكبار رانده شده بودند، دوباره برگشتند؛ اين تجربه نبايد در مصر تكرار شود. ملت مصر بيدارند، هوشيارند و اميدواريم خداوند به آنها در اين زمينه هم كمك كردند.
نكتهي ديگر اين است كه اين سركوبها فايدهاي ندارد. ملتها بالاخره وقتي بيدار شدند، وقتي قدرت خودشان را شناختند اين راه را دنبال خواهند كرد و انشاء الله حركت ملتهاي منطقه - چه در آن كشورهايي كه امروز حركت هست، چه آن كشورهايي كه بالقوه در آنها اين حركات وجود دارد - به پيروزي خواهد رسيد. مردم در اين كشورها پيروز خواهند شد، منتها بايد مراقب