خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۳:۰۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
چهارشنبه
۱۵ تیر
۱۳۹۰
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
فارس
کد خبر:
251864

به مناسبت سالروز ولادت سيدالساجدين(ع)؛

بررسي رابطه عرفان و سياست در صحيفه سجاديه

خلاف ديدگاه‌هايي كه قايل به امتناع تأسيس انديشه و رفتار سياسي در حوزه عرفان است؛ تعاليم ديني امام سجاد‌(ع) در قالب ادعيه موجود در صحيفه سجاديه مي‌تواند به تأسيس انديشه سياسي، گرايش سياسي و رفتار سياسي بيانجامد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ صحيفه‌ امام‌ سجاد (ع)‌ يكي‌ از ميراث‌‌هاي گرانسنگ‌ انديشه اسلامي‌ است‌. مجموعه‌اي از دعاها كه از حيث سند و مضمون بسيار معتبر است و بعد از قرآن تنها اثري است كه به صورت كتاب از اواخر قرن اول و اوايل قرن دوم هجري در دسترس بوده است. در حالي كه نهج‌البلاغه در قرن چهارم به صورت كتاب درآمده است. در نگاه ‌اول‌ وجه‌ عرفاني‌ و اخلاقي‌ آن‌ بيش‌ از ساير وجوه‌ جلب‌ توجه‌ مي‌كند. اين‌ صحيفه‌ از ادعيه‌‌اي تشكيل‌ شده‌ كه‌ در واقع‌ «قرآن‌ صاعد» است‌ و مي‌كوشد كه‌ انسان‌ را به‌ نوعي‌ با خداوند ارتباط‌ دهد.

با اين‌ همه‌ سؤال‌ اين‌ است‌ كه‌ اگر از منظر انديشه‌ و رفتار سياسي‌ بدان ‌نگريسته‌ شود، آيا محقق‌ مي‌تواند توشه‌اي‌ بردارد؟ آيا انديشه‌ها و متون‌ عرفاني‌ آن‌ مي‌تواند به‌ امكان‌ شكل‌گيري‌ انديشه‌ سياسي‌ و نيز توليد گرايش‌هاي‌ سياسي‌ و در نهايت‌ سهمي‌ در تحولات‌، رفتارهاي‌ سياسي‌ و ايجاد يك‌ نظام‌ سياسي‌ بينجامد؟ صحيفه‌ سجاديه ‌به‌ عنوان‌ يك‌ «متن‌» در دوران‌ تأسيس‌ يك‌ نظام‌ سياسي‌ اسلامي‌ چه‌ پيام‌هايي‌ مي‌تواند داشته‌ باشد؟ كوتاه‌ سخن‌ آن‌كه‌ انديشه‌ها و متون‌ عرفاني‌ همانند صحيفه‌ سجاديه‌ چگونه ‌مي‌تواند با انديشه‌‌هاي سياسي‌؛ گرايش‌ها و رفتارهاي‌ سياسي‌ نسبت‌ برقرار كند؟

انسان‌هايي‌كه‌ تحت‌ تأثير تعاليم‌ اين‌ دعاها و پيام‌هاي‌ اين‌ كتاب‌ قرار مي‌گيرند و مي‌كوشند تا آن‌ها را به‌ ضمير ناخودآگاه‌ خود بفرستند، در برخورد با مقوله‌ سياست‌ در دو سطح‌ تحليل ‌حكومت‌ شوندگان‌ و حكومت‌كنندگان‌ چگونه‌ كنش‌ يا واكنشي‌ را اتخاذ مي‌كنند؟ آيا امكان‌ دارد متن‌ ادعيه‌ و مناجات‌ امام‌ سجاد(ع‌) را در «افق‌ زماني‌» خود و در ذيل‌ يك‌ نظام‌ اسلامي‌ در قرن‌ حاضر، ترجمه‌ و يا قالب‌شكني‌ و قالب‌ريزي‌ كنيم‌؟ نويسنده ‌برخلاف‌ ديدگاه‌هايي‌ كه‌ قايل‌ به‌ امتناع‌ توليد انديشه‌ سياسي‌ در حوزه‌ عرفان‌ مي‌باشند، بر اين‌ باور است‌ كه‌ انديشه‌ها و تعاليم‌ عرفاني‌ امام‌ سجاد(ع‌) مي‌تواند به‌ امكان‌ تأسيس ‌انديشه‌، گرايش‌ و رفتار سياسي‌ بينجامد‌. گويي‌ اسفار اربعه‌ و سير و سلوك‌ چهارگانه‌ عرفاني‌ كه‌ عارف‌ در جهان‌ درون‌ طي‌ مي‌كند، در سياست‌ و جهان‌ برون‌ نيز مشابه‌سازي‌ مي‌شود. هر چند بسته‌ به‌ «بسط‌ يد» و ظرفيت‌ها و ميزان‌ قدرت‌ عارفان‌، واكنش‌ و خط‌مشي‌هاي‌ عارفان‌ دگرگون‌ شده‌ و مي‌شود. مفروض نويسنده آن است كه عرفان ناب اسلامي سرچشمه‌اي جز قرآن، حديث و سنت ندارد و فرض منشأ غيراسلامي معقول نيست. به اين ترتيب عرفان با حديث ارتباط برقرار مي‌كند.

بخشي از ادعيه به ويژگي‌هاي رفتاري انسان اختصاص دارد. «احكام» متكفل اين بعد است. مدعا اين است كه دعاهاي حضرت در صحيفه سجاديه الهام‌بخش نوعي رفتار سياسي است. در واقع اين ادعيه نوعي «كنش گفتاري» است. در كنش گفتاري سخن آن است كه در گفتارهايي كه صورت مي‌گيرد، مبادرت به نوعي عمل مي‌شود. وقتي همسر در مراسم ازدواج مي‌گويد «بله مي‌پذيرم» با اظهار اين «لفظ»، عملي انجام مي‌دهد كه بخشي از كل عمل ازدواج است. يا زماني كه فرد مي‌گويد «قول مي‌دهم»، «شرط مي‌بندم»، «پوزش مي‌خواهم» (توبه مي‌كنم) در همه اين گفتارها فرد متعهد به انجام عملي مي‌شود. و يا ديگران را به برانگيختن عملي در آينده دعوت مي‌كند. بنابراين همه بايدها و نبايدها، اوامر و نواهي، هشدارها،‌ توصيه‌ها، تعهد دادن و خود را مكلف يا مسؤول دانستن، تأييد كردن يا تكذيب كردن، همگي در ذيل كنش گفتاري قرار مي‌گيرد. وقتي عملي در ادعيه مورد مذمت قرار مي‌گيرد، معناي اين نكوهش آن است كه نبايد آن را انجام داد و من آن را انجام نمي‌دهم. و يا بر عكس زماني كه از خداوند توفيق عمل در سلسله اعمالي آرزو مي‌شود، معناي آن هم مكلف كردن خود به انجام دادن آن است و هم تقاضا و دعوت از ديگران كه به آن كار اقدام كنند. به دعاي زير بنگريد:

«اَشكُو اليكَ يا الهي ضعفَ نَفْسي عَنِ المسارعَةِ فيما وَعَدْتَهُ اوليائك و المجانَبَةِ عمَّا حَذَّرتَهُ اعداءك»: خدايا به تو شكايت مي‌كنم از قصورم در عدم عمل سريع به اعمالي كه به اوليائت وعده دادي و در پرهيز از آن‌چه كه دشمنانت را از آن‌ها بيم دادي» (51/10).

در اين دعا امام ضمن تأييد عمل اوليا و تكذيب عمل اعدا و دشمنان خداوند، از نفس خود و مناجات‌كنندگان مي‌خواهد كه در عمل به سيره اوليا بشتابند و از سيره دشمنان خدا بپرهيزند. و يا در متني كه داراي مضامين سياسي‌تر و آشكارتري است، امام از خداوند تقاضاي توفيق در اعمال روزانه‌اي را مسألت مي‌كند كه بيانگر عرفان مثبت و توجه به مسؤوليت اجتماعي عارف است:

«اللهم صلي علي محمد و آله، وَ وَفَقنا في يومنا هذا و ليلتناهذه و في جميع ايامنا... الامرِ بالمعروف، و النَّهي عن المنكر و حياطَةِ الاسلام و انْتِقاصِ الباطل و اذلاله و نُصْرَةِ الحَقَّ و اعزازه و ارشادِ الضّالِّ و معاوَنَةِ الضعيف» (6/18).

در اين دعا امام از خداوند توفيق عمل در امور ذيل را مسألت مي‌كند. 1) عمل به امر به معروف و نهي از منكر يعني تقاضاي عمل كردن به معروف‌ها و اجتناب ورزيدن از منهيات الهي از ديگران؛ 2) پاسداري و حفظ از اسلام؛ 3) كوبيدن باطل و ياري حق؛ 4) كمك به گمراهان و راه گم‌كردگان و ارشاد آنان به صراط مستقيم اسلام؛ 5) ياري رساندن به ضعفا و ناتوانان و پناه دادن به آنان. همه اين كنش‌هاي سياسي، مندرج در متن دعايي است كه امام عارفان با خداي خويش در ميان مي‌گذارد و به عنوان آرزوهايي طرح مي‌كند كه علاقه‌مند است در كارنامه عمل روزانه‌اش ثبت شود.

همراهان: در انديشه سياسي امام سجاد(ع) موضوعاتي از سياست داخلي و خارجي به چشم مي‌خورد. اجتماعي بودن، به جماعت مسلمين ملحق شدن و لزوم رعايت وحدت جامعه اسلامي از جمله مواردي است كه در قالب دعا به مسلمانان آموزش داده شده است. اين امر از مشخصه‌هاي عرفان مثبت است كه درون‌گرايي عرفانيِ، عارف را از توجه به جمع باز نمي‌دارد. امام «لزوم جماعت» و نزديك‌سازي نگرش‌ها و گرايش‌هاي جناح‌هاي مختلف (اصلاح ذات‌بين) را به عنوان ارزش مي‌ستايد و از خداوند مي‌خواهد كه در جامعه،‌ منشأ اثر باشد:

«و ضَمِّ اهل الفرقَةِ، و اصلاحِ ذات البَيْنِ و افشاء العارفه... و اَكْمِلْ ذلك لي بدوام الطاعة و لزوم الجماعَةِ». خداوندا مرا بر آن دار تا آتش فتنه‌ها را خاموش كنم، جناح‌هاي متفرق جامعه را يك‌جا گرد آورم و تيرگي‌ها را (در ميان مسلمانان) به صفا مبدل سازم و نيكي را در ميان جامعه همه‌گير سازم... و همه اين‌ها را با اطاعت مداوم و همراهي با جماعت كامل بفرما» (20/10).

بنابراين بخشي از محتواي دعاهاي امام سجاد(ع) معطوف به مسلمانان و مؤمنان و شيعيان است كه مي‌كوشند در صراط مستقيم اسلام گام بردارند و يا در گذشته در طول تاريخ اسلام در اين راه گام نهاده‌اند. توصيف تأييدآميز اين رهپويان حق، از محورهاي كانوني ادعيه امام سجاد(ع) است. در رأس اين راهپويان حق، رسولان و انبياي الهي مي‌باشند كه امام در باب آنان مطالبي دارد سپس پيروان انبيا و پيامبر اسلام(ص) در طول آنان قرار مي‌گيرند و همراهي آنان مورد ستايش قرار گرفته است آن‌گاه اهل بيت پيامبر(ص) به عنوان حاملان رسالت انبيا و سالكان مستقيم مورد بحث قرار گرفته‌اند و در سياق اثباتي و با ذكر انبوهي از صلوات و درود بر محمد و آل محمد(ص) تلويحاً نظام موجود را نفي و مسلمانان را به نظام سياسي صالح و حكومت حقه توجه داده است و در همين ارتباط اطاعت از ائمه(ع) مورد تأكيد و توصيف قرار گرفته است. و فداكاري شهيدان راه حق يادآوري شده است و در قالب كنش گفتاري دعا از خداوند خواسته شده است كه ما را نيز در صف شهدا قرار دهد و به تعبير ديگر ضمن تأييد عمل شهيدان، آرزوي شهادت‌طلبي مي‌كند؛ زيرا شهيد، سعيد است:

«حمداً نسعَدُبه في السعداء من اوليائه، و نَصيرُ به في نظم الشهداء بسيوفِ اعدائه... خداوند را سپاس... آن‌گونه كه بدان در زمرة نيك‌بختان و دوستان خدا درآييم و در صف و ردة شهيد