خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
۱۶:۴۰
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۲۱ تیر
۱۳۹۰
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
فارس
کد خبر:
253164

تشديد جنگ قدرت براي تصاحب وليعهدي در خاندان آل‌سعود

در شرايطي كه "امير سلطان " ولي‌عهد عربستان با بيماري سرطان دست و پنجه نرم مي‌كند و اميدي به زندگي وي نيست، كشمكش و جنگ قدرت در بين فرزندان خاندان آل سعود براي تصاحب مسند جانشيني بالا گرفته است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ رسانه‌هاي مختلف جهان اخبار ضد‌ونقيضي درباره وضعيت جسماني ولي‌عهد عربستان گزارش مي‌دهند كه به دنبال عود كردن بيماري سرطانش در بيمارستان نيويورك مورد عمل جراحي قرار گرفته است.

پايگاه خبري سعودي "ايلاف" به نقل از يك كارمند كنسولگري عربستان در نيويورك اعلام كرد كه سلطان بن عبدالعزيز اخيرا مورد عمل جراحي قرار گرفته اما به جزئيات اين خبر از جمله تاريخ عمل جراحي يا نتيجه عمل اشاره نكرد.

خبرگزاري رسمي عربستان نيز در نيمه‌هاي ژوئن گذشته اعلام كرد: ولي‌عهد 85 ساله اين كشور براي انجام برخي معاينات پزشكي به آمريكا رفته، چون آزمايش‌هايي كه بر روي ولي‌عهد در رياض انجام شده، نشان مي‌دهد سرطان دستگاه گوارش وي كه بعد از چندين عمل جراحي در آمريكا رو به بهبودي بود، بار ديگر بازگشته است.

شاهزاده سلطان كه از نوامبر سال 2008 براي درمان به آمريكا و سپس مغرب رفته بود، اواخر ماه نوامبر گذشته قبل از سفر طولاني‌مدت ملك عبدالله به آمريكا به رياض بازگشته و پايگاه خبري "وطن " كه از آمريكا منتشر مي‌شود، به نقل از برخي منابع آگاه حتي از مرگ ولي‌عهد عربستان در يكي از بيمارستان‌هاي آمريكا خبر داد.

اما آنچه در اين ميان مهم مي‌نمايد، مرگ ولي‌عهد عربستان نيست بلكه نزاع بر سر تقسيم قدرت است كه به عنوان مسئله‌اي ديرين در خاندان پادشاهي عربستان سعودي، همواره سلطنت سعودي‌ها را به چالش كشانده است.

خاندان آل‌سعود از سال 1932 ميلادي بر عربستان حكمراني مي‌كند. ملك عبدالعزيز، اولين پادشاه عربستان منشوري به نام "منشور عبدالعزيز " دارد كه در آن مي‌خوانيم: " تا زماني كه پسران من زند‌ه‌اند، قدرت به نوه‌هايم نخواهد رسيد "، به همين دليل برخلاف نظام‌هاي سلطنتي ديگر كه قدرت از پدر به پسر مي‌رسد، درخاندان سعودي قدرت به برادران پادشاه انتقال مي‌شود و به همين دليل در اين كشور قبيله‌اي، شاهزاده‌ها با پادشاهان سعودي اختلاف سني زيادي ندارند و همين موضوع بافت قدرت در عربستان سعودي را پيچيده و اين پيچيدگي همواره هوس رسيدن شاهزادگان سعودي به قدرت را تشديد كرده است.

طي دو ساله اخير كه شاهزاده سلطان بن عبدالعزيز ولي‌عهد عربستان با بيماري سرطان دست و پنجه نرم مي‌كند و به زباني اميدي به بقاي وي نيست، رقابت ميان شاهزادگان سعودي بر سر جانشيني وي، حكومت پادشاهي سعودي را به نوعي دچار يك زلزله سياسي كرده است، در اين گزارش سعي مي‌شود، ابعاد مختلف بحران جانشيني در حكومت پادشاهي عربستان مورد ارزيابي قرار گيرد.

همان طور كه گفته شد، بر اساس منشور عبدالعزيز، اولين پادشاه سعودي، بيش از نيم قرن است كه سلطنت موروثي پادشاهان سعودي بر خلاف ساير كشورها، از برادر به برادر و نه پدر به پسر ادامه دارد، از جمله پيامدهاي ادامه اين مكانيزم بالا رفتن سن پادشاهان سعودي در هنگام سلطنت است، به اعتقاد كارشناسان امور عربستان اين مسئله در آينده به صورت يك معضل جدي سلطنت خاندان آل سعود را به كام فروپاشي خواهد كشاند.

با توجه به تشديد بيماري "امير سلطان بن عبدالعزيز " ولي‌عهد عربستان، مسئله جانشيني ملك عبدالله كه در اواسط دهه هشتاد عمر خود بسر مي‌برد، حكومت پادشاهي سعودي را با دوره‌اي از تغيير و تحولات در سطح رهبري مواجه خواهد كرد و به دليل نبود يك چهره سرشناس و شاخص در ميان خاندان سلطنتي، كشمكش و جدال در ميان شاهزادگان سعودي بر سر جانشيني ملك عبدالله سخت‌تر خواهد شد.

اما مهمترين محورهاي اين بحران و توطئه فرزندان عبدالعزيز عليه يكديگر براي تصاحب قدرت در عربستان را مي‌توان در موارد زير بررسي كرد:

الف) سلطنت‌خواهي خانواده سديري‌ها؛ گسترش روند بحران جانشيني و جنگ قدرت، فرزندان "عبدالعزيز " را به چند دسته تقسيم كرده است. برخي از آنان به مرز هشتاد سالگي رسيده‌ و برخي ديگر واجد شرايط نيستند، زيرا از مادران غير سعودي‌ به دنيا آمده‌اند،‌ اين درحالي است كه برخي ديگر نيز با انتقادات‌شان از خط رسمي پيروي نمي‌كنند.

اين موضوع موجب شده، سديري‌ها بيش از هر خاندان ديگري شانس تصاحب تخت و تاج را داشته باشند، بويژه آن كه آنها گروه بزرگي از فرزندان ابن سعود را تشكيل مي‌دهند، بطوري‌كه كانديداهاي احتمالي جانشيني ولي‌عهد به جز "امير عبدالله لاله " (مشاور پادشاه كنوني) 74 ساله مابقي؛ يعني "امير عبدالرحمن " 78 ساله، "امير نايف " 76 ساله و "اميرسلمان " 73 ساله از خاندان "سديري‌ها " هستند.

پس از "ملك فهد " كه پسر بزرگ خانواده سديري‌ها بود، "امير عبدالله بن عبدالعزيز " برادر ناتني وي به پادشاهي رسيد و امير سلطان بن عبدالعزيز (وليعهد بيمار كنوني) برادر تني "فهد " به مقام ولي‌عهدي منصوب شد، اين موضوع مخالفت‌هايي را با پادشاهي "ملك عبدالله " در ميان اعضاي خانواده سلطنتي سعودي بوجود آورد.

به همين دليل ملك عبدالله در سال 2006 "شوراي بيعت " را با حضور بيش از نيمي از برادران ناتني و فرزندان ارشد ديگر برادرانش تاسيس كرد؛ اين شورا كه مكانيزمي براي انتصاب ولي‌عهد و پادشاه (در صورت عدم شايستگي) بود، بطور غيررسمي تلاشي از سوي ملك عبدالله براي مقابله با سديري‌هاي مدعي تصاحب تاج و تخت برشمرده شد.

ب)رقابت شاهزاده آمريكايي و شاهزاده سعودي در جنگ قدرت؛ در شرايطي كه "امير سلطان " ولي‌عهد عربستان با بيماري سرطان دست و پنجه نرم مي‌كند و اميدي به بقاي وي نيست، فرزندان سعودي براي تصاحب مسند جانشيني در تقابلي آشكار با يكديگر قرار گرفته‌اند و همين موضوع دربار سعودي را در وضعيت شكننده‌اي قرار داده است.

حكومت رياض كه چندي پيش با كودتاي بندر بن سلطان مواجه بود و با هر زحمت آن را پشت سر گذاشت، اين بار با جنگ قدرت ميان "شاهزاده نايف " (وزير كشور) و "شاهزاده سلمان "(امير رياض) بر سرجانشيني وليعهد كنوني (سلطان بن عبدالعزيز) مواجه است.

بنا به گفته منابع نزديك به دفتر پادشاهي عربستان، "ملك عبدالله " از امير "نايف بن عبدالعزيز " وزير كشور حمايت كرده و بصورت غيررسمي وي را به جاي "امير سلطان " ولي‌عهد بيمار عربستان تعيين كرده است.

ملك عبدالله كه فاقد برادر تني است، از برادران ناتني خود كه مدعي پادشاهي هستند (جناح سديري‌ها) احساس خطر كرده و به همين دليل روابط نزديك و گسترده‌اي با برخي برادران ناتني، برادر زاده‌ها و خواهرزاده‌هايش برقرار كرده است.

وي همچنين شبكه‌اي مهم از روابط با شيوخ، جناح‌هاي ديني و روساي قبايل و بافت‌هاي تكنوكرات و ديگر مذاهب ايجاد كرده و با هدف تقويت جناح خود، از "امير نايف " كه داراي شخصيتي ديني و تكنوكرات است، حمايت كرده است، بطوريكه در 27 مارس 2009 آژانس خبري رسمي سعودي در يك خبر كوتاه و شگفت انگيز، انتصاب "امير نايف " وزير كشور عربستان را به عنوان معاون دوم ملك عبدالله اعلام كرد.

اين مسئله نشان داد كه اقدام "ملك عبدالله " براي انتصاب غيررسمي "نايف بن عبدالعزيز " به جاي "امير سلطان "‌ ولي‌عهد بيمار عربستان، ترفندي از جانب عبدالله براي آرام نگه داشتن حكومت از جنگ قدرت بر سر جانشيني ولي‌عهدي و حتي پادشاهي در خاندان سعودي است.

در اين ميان اگر جايگاه نفتي رياض (به عنوان بزرگترين كشور نفت خيز جهان) و نقش متوازن كننده‌اش در بازار نفت جهان و همچنين موقعيت تعيين كننده عربستان در پيشبرد سياست‌هاي واشنگتن در خاورميانه را در نظر بگيريم، بي‌شك جنگ قدرت در صحنه سياسي حكومت پادشاهي سعودي، موجبات نگراني مقامات كاخ سفيد درباره تعيين جانشيني ملك عبدالله و بازيگران كليدي در عرصه معادلات قدرت عربستان را افزايش مي‌دهد، بويژه در اين مرحله كه سراسر جهان عرب و منطقه خاورميانه را انقلاب‌هاي مردمي فراگرفته و عربستان هم با توجه به زمزمه اعتراض‌هايي كه از آن به گوش مي‌رسد، از اين انقلاب‌ها بركنار نمانده و اگر هم تاكنون توانسته با اعتراضات مردمي خود مقابله كند،‌ نمي‌تواند تضمين كننده آينده بقاي خود باشد.

به همين منظور به نظر مي‌رسد، با توجه به مخالفت و ناخرسندي آمريكا از تعيين شاهزاده نايف وزير كشور توسط ملك عبدالله به عنوان جانشين پادشاه سعودي مقامات كاخ سفيد مستقيماً در فرآيند تعيين جانشيني ولي‌عهد عربستان دخالت كنند.

شاهزاده "نايف بن عبدالعزيز " بدليل گرايشات مذهبي و ارتباط نزديكش با روحانيون وهابي و هيأت‌هاي امر به معروف و نهي از منكر مورد توافق و حمايت واشنگتن نيست، بلكه مقامات كاخ سفيد با حمايت از "سلمان بن عبدالعزيز " (امير رياض) شاهزاده ليبرال و غربگراي سعودي بعنوان مهره‌اي شاخص در جهت جايگزيني مطلوب ولي‌عهدي حكومت سعودي گام برداشته‌اند.

در نتيجه صحنه سياسي حكومت سلطنتي رياض، شاهد نزاع بر سر قدرت بعنوان مسئله‌اي ديرينه در خاندان سعودي، ميان شاهزاده نايف بن عبدالعزيز و امير سلمان بن عبدالعزيز مي‌باشد.

بنابراين بايد گفت، جنگ قدرت در ميان فرزندان عبدالعزيز بر سر تقسيم قدرت و ثروت، بي‌شك حكومت سلطنتي سعودي را در آستانه انفجار قرار خواهد داد و كودتاي بندربن سلطان تنها يكي از قسمت‌هاي اوليه اين سريال است.

قدرت اين دگرگوني در لايه‌هاي حكومت‌ رياض به اندازه‌اي است كه هنوز سعودي‌ها قدرت هضم آن را ندارند و حتي ملك عبدالله نيز نتوانست اين تحولات را درك نمايد، اگرچه سعي كرد با انجام اصلاحاتي بي‌سابقه و ناگهاني در بخش‌هاي مختلف اقتصادي، آموزشي، قضايي، دفاعي و اجتماعي براي انحراف افكار عمومي اين كشور از در آستانه قرار گرفتن حكومت سعودي رياض از اضمحلال جلوگيري كند.

اما بحران تقابل قدرت در ميان فرزندان عبدالعزيز بر سر تصاحب مسند پادشاهي و ولي‌عهدي ادامه خواهد يافت و اين امر سبب خواهد شد تا پايه‌هاي سست و لرزان حكومت سعودي به فروپاشي و سقوط نزديكتر شود.

...................

پایان پیام/146