به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «آیات القرمزی» شاعره بیست ساله بحرینی که پس از آزادی اعلام کرده بود ممنوع المصاحبه شده است، در دو مصاحبه با "شبکه تلویزیونی المنار" و "روزنامه ایندیپندنت" گوشه از تحقیرها و شکنجه های وحشیانه نیروهای امنیتی بحرین علیه مسلمانان و آزادیخواهان بحرینی را بیان کرد.
مصاحبه با شبکه تلویزیونی المنار
این دختر بیست ساله بحرینی که به جرم سرودن شعر در تمجید از قیام مردم مظلوم بحرین و قرائت آن در میدان "اللؤلؤة" این شهر، توسط نیروهای بحرینی دستگیر و زیر شدیدترین اهانتها و شکنجهها قرار گرفت در گفتگو با المنار، هدف از حضور و شغرخوانی در میدان اللؤلؤة را ابراز همدردی با مردم بحرین اعلام کرد و افزود: "من از بحرانی که برای کشورم ایجاد شده بود بشدت رنج می بردم و احساسم این بود که به کرامت و عزت ما بیاحترامی میشود".
القرمزی در ادامه می افزاید: "از همان لحظه اول دستگیری توسط نیروهای امنیتی در خودرویی که مرا به اداره امنیتی منتقل میکرد، مورد ضرب و شتم قرار گرفتم و این شکنجه به مدت 9 روز پس از دستگیری ادامه داشت".
وی ادامه داد: "هنگامی که به اداره امنیت رسیدم، گروه جدیدی مرا در اختیار گرفته و مجددا مورد حمله وحشیانه و ضرب و جرح آنان قرار گرفتم بطوریکه سر وصورتم بشدت زخمی شد و سپس مرا به اتاقی کوچک که پر از حشرات موذی بود و بویی بسیار نامطبوع داشت انداختند".
این شاعره بحرینی افزود: "با سؤالات بیارزش و تکراری هر روز مورد بازجویی قرار میگرفتم و موضوعی که خیلی بر آن تاکید داشتند این بود که «تو داری برای دولت درس می خوانی! پدرت کارمند دولت است ، این منزلی که الان شما در آن ساکن هستید برای دولت است و...»! در حالیکه از اشعارم خیلی ساده گذشتند وشاید یک مرتبه هم در مورد اشعارم سؤال نکردند".
وی با بیان اینکه پس از نوزده روز مرا از سلول انفرادی بیرون اوردند، ادامه داد: "پس از آن بود که اجازه یافتم با خانواده ام به صورت تلفنی صحبت کنم".
القرمزی در مورد تصویری که تلویزیون رسمی کشور بحرین در مورد معذرت خواهی اش پخش شد، می گوید: بعد از انتقال من از اداره تحقیقات به بازداشتگاه موقت ، چشمانم را بستند و مرا بردند، در حالی که نمی دانستم به کجا میروم،داخل اتاقی شدم که در آن شخصی با خشونت به من گفت:" تجربه کافی از کتکهای ما داری، اگر دوباره دوست داری تجربه کنی فقط کافی است عکس آنچه را ما می گوییم تکرار کنی"!
وی سپس افزود: "آنان به من گفتند با حالت طبیعی و راحت جلوی دوربین تلویزیونی بنشینم و آنچه میگویند را تکرار کنم. آنها به من اطمینان خاطر دادند این تصویربرداری به صورت عمومی پخش نخواهد شد و در آرشیو پیش ما میماند!".
القرمزی ادامه داد: "تصویربردار مدام از من میخواست طبیعی و آرام باشم اما با توجه به اینکه از سوی بیش از بیست مرد امنیتی و نظامی احاطه شده بودم طبیعیبودن برایم بسیار سخت و مشکل بود".
وی اضافه می کند: "آنها پس از پایان فیلمبرداری مجدداً و بشدت شروع به کتک زدن من کردند و با یک چوب محکم به سرم زدند. سپس مرا به بازداشتگاه بازگرداندند؛ اما از ترس اینکه دچار نقص عضو شده باشم برایم دکتر آوردند!".
القرمزی با ابراز شگفتی از استقبال مردم پس از آزادی می گوید: "این استقبال بی نظیر و خوشحالی مردم بحرین پس از آزادی من باعث شد در راه خود مصمم شده و این مسیر را تا سرنگونی نظام دیکتاتوری حاکم بر بحرین و ایجاد یک دموکراسی مردم ادامه دهم و این تمام آن چیزی است که بحرینی های آزاده آن را طلب میکنند".
مصاحبه با روزنامه ایندیپندنت
آیات القرمزی در گفتگو با این روزنامه انگلیسی فاش کرد که مستقیماً به وسیله یکی از اعضای خاندان حاکم بر بحرین شکنجه شده است.
وی در این مصاحبه گفت: "در حین بازجویی زنی در حدود 40 ساله که لباس شخصی به تن داشت با باتوم به سرم ضربه زد. بعدها از زندانبانان شنیدم که وی از خانواده آل خليفة است و منصب مهمی در دستگاه اطلاعاتی بحرين دارد".
وی افزود: "زندانبانها چندین بار من را به دفتر آن زن بردند و من در آنجا کتک خوردم. آن زن در ملاقات آخر به من گفت که آل خليفة از بحرین نخواهند رفت زیرا این کشور میهن آنهاست و من هم باید به آنها افتخار کنم"!
این شاعره جوان بحريني با افشای اینکه "اکثر زندانبانها يمني و اردني بودند" درباره شکنجههایش هم گفت: "تمام سر، صورت و بدنم را با كابلهای برق میزدند تا اینکه بیهوش میشدم. آنها مرا در سلول کوچک و سردی انداخته بودند و مجبورم میکردند که توالتها را با دست خالی نظافت کنم".
آیات القرمزی به توهمات آل خلیفه هم اشاره کرد و گفت: "بازجوها دائماً من را به ارتباط با ایران متهم میکردند اما من به آنها تأکید میکردم که هیچ ارتباطی با ایران ندارم، بلکه یک دختر بحريني هستم که با شعرم تلاش کردم تا خواسته مردم را برسانم".
وی در پایان به خبرنگار ایندیپندنت گفت: "از قصيدهای که در میدان اللؤلؤة خواندن پشیمان نیستم. آن شعر حمله به پادشاه یا نخستوزیر نبود ، بلکه فقط انعکاس خواستههای مردم بحرین بود".
....................................
پایان پیام / 101 ـ 137 ـ 104