به گزارش خبرگزاري اهلبيت(ع) ـ ابنا ـ باشگاه ورزشی راه آهن چهارشنبه شب در اقدامی خوب، از «مرحوم بابك معصومی» و بانوی فداکار «آمنه بهرامی» تجلیل کرد ؛ مراسمی از جنس رمضان، كه اشكهای بسیاری را از چشمها جاری نمود.
در ابتدای مراسم «محمدحسن انصاریفرد» فوتبالیست بااخلاق دیروز و مدیر موفق امروز سخنرانی كرد و گفت: «میخواهم درباره خانم بهرامی بگویم که ایشان كه با گذشتشان، درس بزرگی به همه ما داد و سرمشقی شد برای تمام مردم ایران».
«علی دایی» مربی راهآهنی ها هم که با بغض حرف میزد درباره آمنه بهرامی گفت: «ایشان با كاری که كردند به همه ما یاد دادند گذشت یعنی چه. فكر نمی كنم هیچ یك از ما برای مسائلی خیلی كوچكتر از این حاضر باشیم از حقمان بگذریم اما این خانم كاری كرد تا همه ما درس بگیریم».
نوبت که رسید به آمنه بهرامی، او از ماجرایی سخن گفت كه تا قبل از این هیچ وقت نگفته بود؛ اینكه چطور شد تا تصمیم گرفت از قصاص جنایتکاری كه روی صورتش اسید پاشیده بود بگذرد:
«یكی از دوستان صمیمیام سه بار خواب حضرت امام رضا(ع) را دید كه هر بار حضرت میفرمودند: آمنه را بیاورید به حرم. بار سوم كه دوستم این خواب را دید، چیزی در دلم گفت كه باید بروم. سال ها بود كه مادرم چون حاجتش برآورده نشده بود، با حضرت قهر بود و یك جورهایی ما هم انگار به مشهد نمیرفتیم، اما حضرت مرا به سمت خودش میخواند. راستش اصلا تا قبل از رفتن به حرم آقا اصلا خیالی برای بخشش نداشتم ؛ اما وقتی به حرم رفتم حسی داشتم كه غیر از بخشش به هیچ چیز دیگری فكر نمیكردم»...
آمنه سوزناك حرف میزد و از صفای قلبی میگفت که در مشهدالرضا به دست آورده بود، و سیل اشكهای حاضرین را انگار پایانی نبود...
اما آیا این صفای شبهای رمضان، و این رقت قلبی که بر اثر عبادت و روزهداری به سراغمان آمده است، برایمان باقی خواهد ماند؟ ... یا اینکه این اشکها میروند تا سال آینده؟! ...
.....................
پايان پيام / 101