به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ دکتر الیزابت اندرسون استاد فلسفه و مطالعات زنان در دانشکده جان رالز دانشگاه میشیگان درباره دلایل اصلی اسلام هراسی در اروپا و آمریکا گفت: تعیین هویت بر اساس عامل دین یکی از شیوه‌های مهم درک و فهم از خود است که افراد برای مشخص کردن خود از دیگران به کار می‌برند.
وی افزود: مردم تمایل به هویتهایی دارند که با باورهای دینی آنها همسو هستند. این موضوع تنها منحصر به هویت دینی نیست و در مورد سایر عناصر اجتماعی سازنده هویت نیز صادق است. به عبارت دیگر سایر عناصر سازنده هویتی از جمله ملیت، نژاد و زبان نیز دایره‌ای برای "درون گذاری" و "برون گذاری" تعریف می‌کنند.
مؤلف "ضرورت یکپارچگی" گفت: برخی عوامل در تحریک کردن و برافروختن احساسات برخی گروهها نسبت به گروههای دیگر دخیل هستند. این عوامل می‌توانند دارای ریشه‌های قوی باشند که به وسیله رخدادهایی مورد تشدید نیز قرار گیرند.
وی تصریح کرد: برای نمونه بعد از حوادث 11 سپتامبر در آمریکا شاهد رشد اسلام هراسی هستیم. این رشد در نتیجه این امر است که اقدامات متعصبان مذهبی به همه مسلمانان نسبت داده می‌شود. این حمله توسط گروههای تروریستی انجام شده و تعمیم آن به دین اسلام و همه مسلمانان اشتباه است.
اندرسون تأکید کرد: در این زمینه سیاستمداران و رسانه‌های این اقدامات را به دینی که برخی از این تروریستها ادعای تعلق به آن را دارند تعمیم دادند. اقدام ابلهانه سیاستمداران آمریکایی تا آنجا پیش رفت که این حوادث را به عراق پیوند زدند و جنگی از سر ناآگاهی و غیرعادلانه در آنجا راه انداختند.
این فیلسوف اخلاق معاصر یادآور شد: اگر چه عراق ارتباطی با حوادث 11 سپتامبر نداشت اما به علت اینکه دین آنها با دین ادعایی تروریستها یکی بود مورد حمله قرار گرفت.
وی با اشاره به اینکه از بعد روانشناختی نیز ارتباطات میان گروهی قابل ملاحظه است، گفت: تعاون و همکاری در مورد اهداف مشترک گروهی در میان گروههای اجتماعی با اهداف و منافع مشترک قابل تصور است.
مؤلف "ضرورت یکپارچگی" تصریح کرد: برای نمونه تیمهای ورزشی و افرادی که در یک محل کار می‌کنند و همکار هستند دارای اهداف مشترک گروهی هستند. این اهداف مشترک تساهل و مدارا میان اعضای گروه و در قبال یکدیگر را بالا می‌برد.
وی افزود: این موضوع در مورد مسلمانان در اروپا و آمریکا قابل مشاهده است. به رغم وجود گروههای متعصب اما اسلام هراسی در آمریکا در مقایسه با اروپای غربی معتدل تر است. برای نمونه در آمریکا در مورد حجاب که پوشش زنان مسلمان است در مقایسه با اروپای غربی بحث و جدل کمتری رواج دارد.
اندرسون تأکید کرد: مسلمانان در جامعه آمریکا سالیان زیادی است که زندگی می‌کنند و به عنوان بخشی از تنوع این جامعه به رسمیت شناخته شده‌اند. آنها در مقایسه با میانگین جامعه آمریکا از سطح آموزشی بالایی برخوردارند و از لحاظ جایگاه شغلی و درآمدی نیز در سطح بالایی قرار دارند.
استاد پیشین دانشگاه هاروارد در ادامه افزود: از اینرو من معتقد هستم که اسلام هراسی در جامعه آمریکایی رو به اضمحلال خواهد رفت و در مورد این موضوع باید میان دیدگاه مردم و سیاستمداران تفاوت قائل شد.
وی تصریح کرد: اما در اروپای غربی اسلام هراسی شکل شدیدتری دارد. در این جوامع به سبب جدایی مسلمانان از هویت مسیحی و سکولاریسم از یک سو و تضعیف جایگاه اقتصادی مسلمانان از سوی دیگر اسلام هراسی شدید است.
وی افزود: در ابتدا اروپا به سبب نیاز به نیروی کار مسلمانان و مهاجران، آنها را پذیرفت. مسلمانان و مهاجران برای بازسازی خرابیهای ناشی از جنگ جهانی دوم مورد نیاز آنها بودند. پس از این بود که مسلمانان نادیده انگاشته شدند.
اندرسون تأکید کرد: در اروپا مسلمانان به عنوان گروههای تندرو شناخته می‌شوند و تعبیری خشن از اسلام ارائه می‌شود. این در حالی است که در اسلام در مقایسه با مسیحیت و یهودیت میانه روی بیشتر وجود دارد.
وی در مورد راهکارهای رفع و زدودن اسلام هراسی نیز تأکید کرد: اسلام هراسی زمانی از بین خواهد رفت که همکاری و تشریک مساعی و یکپارچگی و یکی بودن میان دولتها زیاد باشد. در این صورت صلح میان آنها با دوام خواهد بود.
استاد پیشین دانشگاه هاروارد در پایان افزود: این امر مستلزم آن است که کشورها از تبلیغات گسترده و نابجا علیه یکدیگر خودداری کنند و سعی جدی در رفع مشکلات میان یکدیگر داشته باشند.
...................
پایان پیام/146