به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ آیتالله محمدتقی مصباحیزدی در آخرین جلسه از سلسله دروس تفسیر ماه مبارک رمضان که دوشنبه شب در دفتر مقام معظم رهبری در قم برگزار شد، اظهار داشت: حضرت علی(ع) همانطور که برای ایمان و کفر، ارکانی را ذکر کرده برای شک نیز چهار شعبه معرفی کرده است.
وی افزود: رفتار انسان در مقابل حقایق دین چند گونه است، نخست اینکه انسان این حقایق را شناخته و آنها را قبول میکند یا اینکه با وجود شناخت صحیح به انکار این حقایق میپردازد اما برخی انسانها با اینکه به دنبال شناخت دین هستند و قصد انکار نیز ندارند در شک به سر میبرند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) با اشاره به وجود برخی صفات که موجب شک در آدمی میشود، بیان داشت: شرایط اجتماعی نیز در این امر موثر است و سبب میشود که انسان در حالت شک باقی بماند.
وی با بیان اینکه امیرمومنان چهار شعبه برای شک معرفی کرده است، گفت: نخستین شعبه شک این است که انسان در مقام شناخت حق برآمده باشد اما بر اساس خصلتی درونی که همان بحث و جدل و نپذیرفتن حرف دیگران است، در شک باقی مانده و هیچگاه به حقیقت دست نیابد.
این استاد برجسته حوزه علمیه تصریح کرد: فرض خلاف مطلوب اشکالی ندارد و کاملکننده تحقیق است اما برخی تنها به دنبال رد کردن نظرات دیگران هستند.
مصباحیزدی نمونه این گونه افراد را سوفسطاییان یونان باستان دانست که نخست به عنوان معلم فن خطابه و بحث آغاز به کار کردند و گفت: این افراد در ادامه به آموزش شیوه غلبه بر دیگران به وسیله جدل پرداختند و سرانجام خود نیز دچار شک شدند تا جایی که در ادراکات حسی و عقلی نیز تشکیک کردند.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه شک یکی از خصوصیات انسان است، اظهار داشت: این خصلت در عرصههای گوناگون بروز میکند و ناشی از تشکیک در حرفهای دیگران است.
وی به روایات اسلامی در این زمینه اشاره کرد و افزود: در برخی احادیث بیان شده همانطور که آدمی نسبت به غذاهای خاصی عادت میکند کارهای بد نیز موجب عادت در انسان میشود.
مصباحیزدی انس گرفتن با هر چیزی را موجب انحراف از مسیر صحیح دانست و تاکید کرد: به تایید قرآن مجید جدال دارای انواعی است، جدال خوب یا جدال به احسن برای فهماندن مطالب حق از نوعی است که خداوند انسان را به آن تشویق میکند و به انسانها میفرماید با اهل کتاب جدال به احسن داشته باشند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) جدال با اهل کتاب را بر پایه اشتراکات دینی عنوان کرد و ابراز داشت: این امر یکی از روشهای پیامبران بوده است.
وی خاطرنشان کرد: قرآن کریم درباره جدل با مشرکین میفرماید «به آنها بگو اگر دختران را زنده به گور میکنید چرا ملائکه را دختران خداوند مینامید؟ این تقسیم ناعادلانه ای است زیرا خود به دنبال پسر هستید» و در واقع این نوع بحث بر پایه استدلالات عقلی نبوده و جدل نامیده میشود.
استاد حوزه علمیه قم جدل بیهوده یا مراء را جدلی دانست که تنها برای رد کردن نظرات دیگران به کار میرود و افزود: این نوع بحث موجب میشود که هیچ امیدی برای هدایت شخص وجود نداشته باشد و او همواره در شک و تردید باقی بماند.
مصباحیزدی اظهار داشت: حضرت علی (ع) در این باره میفرمایند «زمانی که جدل بیهوده به عنوان عادتی برای انسان قرار گرفت موجب میشود که این شخص هیچگاه شب را به صبح نرسانده و از تاریکی مراء خارج نشود».
عضو مجلس خبرگان رهبری شعبه دیگر شک در کلام امیرالمومنین (ع) را هول و هراس برشمرد و تصریح کرد: برخی افراد در مقام تحقیق و بحث، اعتماد به نفس ندارند و در مواجه با مشکلات دچار هراس و عقبنشینی میشوند و این امر نشاندهنده تنبلی این افراد است.
وی گفت: این خصلت در افراد موجب میشود که در مواجه با مشکلات ممارست نکرده و به سرعت تسلیم شوند.
این استاد برجسته حوزه علمیه قم با بیان اینکه دودلی و ناتوانی در تصمیم گیری شعبه سوم شک است، افزود: افرادی که این خصلت را دارند در میان قبول حق یا رد آن در گذار هستند زیرا دچار وسواس ذهنی شدهاند و نمیتوانند به درستی تصمیمگیری کنند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) ادامه داد: امیرمومنان تعبیر بسیار زیبایی در این باره به کار برده است و میفرماید «در این مسیر شیاطین به انسان حمله میکنند و آدمی در زیر سم آنها له خواهد شد».
وی با تاکید بر خطرناک بودن این خصلت در آدمی تصریح کرد: انسان باید همواره مراقب باشد تا این وسواس فکری ملکه ذهن او نشود.
مصباحیزدی شعبه چهارم شک را بیخیالی بعضی انسانها دانست و گفت: این مطلب همانند کار ماجراجویانی است که کارهای عجیبی میکنند و ممکن است عملی را مرتکب شوند که هلاکت دنیا و آخرت را در پی داشته باشد، زیرا این افراد تنها به لحظههای حال میاندیشند و آینده برایشان اهمیت چندانی ندارد.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی (ره) تاکید کرد: با توجه به کلام امیرالمومنین (ع) مشخص میشود شکهایی که موجب محرومیت انسان از ایمان واقعی میشوند چند نوع دارند و هر یک خطر خاص خود را دارد.
...................
پایان پیام/146