به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ حجتالاسلام والمسلمين ابراهيم يعقوبيان، محقق و نويسنده در بيان عوامل نگارش تفسير «تسنيم» به زبان فارسی از سوی آيتاللهالعظمی جوادی آملی گفت: دقت بزرگان در انتخاب نوع قلم و زبان برای انتقال معارف نكته بسيار مهمی است.
وی افزود: معارف الهيه را در قالبهای ناپاك نمیتوان ارائه كرد و اگر در گذشته به عنوان مثال زبان عربی را برای نگارش آثار و بهويژه تفاسير قرآن انتخاب میكردند، به اعتبار اين بود كه زبان عربی در سايه دين و خون شهدايی كه به خاطر اعتلای كلمةالله بر زمين ريخته، اعتلا پيدا كرده است و اكنون نيز زبان فارسی به بركت خونهای شهدا، زبان پاكيزهای است كه میتوان به واسطه آن معارف پاكيزه الهيه را ارائه كرد.
يعقوبيان در تشريح اين مطلب افزود: تفسير شريف «تسنيم» به زبان فارسی نوشته شده و آيتاللهالعظمی جوادی آملی خود در تبيين اين امر و در باب چرايی نگارش اين كتاب به زبان فارسی در ضمن پاسخ به سؤالاتی از «عمار قدور» از كشور سوريه(آفاق انديشه، ص 70) میگويند: قبل از انقلاب آثارمان را به زبان عربی مینوشتيم، اما بعد از انقلاب به بركت خونهای شهدا اغلب آثار خود را به زبان فارسی مینويسيم؛ زيرا ايران اسلامی هماكنون سرزمينی است كه به مصداق تعبير زيارت شريف وارث «طبتم و طابت الارض التی فيها دفنتم» با خون شهدا پاك و طيب شده است.
وی درباره مبحث «زبان قرآن» از منظر آيتاللهالعظمی جوادی آملی عنوان كرد: ايشان در فصل اول پيشگفتار تفسير تسنيم و در ذيل عنوان «زبان قرآن»، به نكات مهمی درباره زبان قرآن كريم و همچنين ويژگیهای قرآن اشاره كردهاند و منظور از زبان قرآن را ـ جدای از ظاهری لغوی و ادبی ـ زبان فطرت دانستهاند.
وی خاطرنشان كرد: از منظر آيتاللهالعظمی جوادی آملی چون قرآن يك كتاب جهانشمول است، زبان آن زبان فطرت، مخاطب آن فطرت انسانها و رسالتش شكوفا كردن اين فطرت است و انسانها گرچه در لغت، ادبيات و فرهنگهای قومی و اقليمی از همديگر بيگانه و ممتازند، اما در فرهنگ انسانی كه همان فرهنگ فطرت پايدار و تغييرناپذير است، باهم مشتركند و قرآن كريم نيز با همان فرهنگ مشترك با انسانها سخن گفته و همين زبان جهانی سلمان فارسی، صهيب رومی، بلال حبشی، اويس قرنی و عمار و ابوذر حجازی را در كنار پيامبر اكرم(ص) مجتمع كرده است.
نويسنده كتاب «لوامعالبيان» در تشريح ديدگاه آيتاللهالعظمی جوادی آملی درباره زبان قرآن ادامه داد: بشر از فطرت دانشی و گرايشی بهرهمند است و خداوند متعال پس از خلقت انسان در وجود او اطلاعات و معلوماتی قرار داده است و گرايشهايی نيز در وجود او قرار داده كه از آن به فطرت دانشی و فطرت گرايشی بشر تعبير میكنند.
وی با اشاره به روايتی در اين زمينه اظهار كرد: حضرت امام باقر(ع) ذيل آيه شريفه «فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا»(روم/30) درباره فطرت انسانی میفرمايند: «لاالهالاالله و محمد(ص) رسولالله و علی(ع) اميرالمؤمنين ولیالله» همان فطرتی است كه خداوند بشر را بر آن فطرت خلق كرده است؛ يعنی سرشت بشر بهگونهای است كه اگر فطرت او محجوب نشود، به سمت توحيد و نبوت و ولايت سوق پيدا میكند و اين همان فطرت گرايشی بشر است و در وجود هر انسانی تعبيه شده است.
اين محقق و پژوهشگر گفت: البته فطرت دانشی نيز به مصداق «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا»(شمس/8) نيز در وجود انسان نهاده شده است. برخی ممكن است فطرتشان اسير حجاب شده باشد و كار قرآن هدايت به سوی برداشتن حجاب است و همه انسانها به دليل بهرهمندی از اين فطرت دانشی و گرايشی، با همه وجود درمیيابند كه قرآن نياز روحشان را پاسخ میدهد.
يعقوبيان ريشه شرور و آفات را همان در حجاب قرار دادن فطرت و دفن كردن آن برشمرد و گفت: اگر آيتاللهالعظمی جوادی آملی زبان قرآن را زبان جهانی و زبان فطرت، مخاطب قرآن را فطرت انسانها و رسالت آن را نيز شكوفا كردن فطرت میدانند، به همين اعتبار است. كار قرآن گرفتن دست انسان و دور كردن تدريجی او از حجابها و عواملی است كه موجب دفن شدن فطرت او شده است، قرآن فطرت بشر را شكوفا میكند و فطرت شكوفا شده نيز جز خدا و ولايت نخواهد خواست.
نويسنده كتاب «سهوالنبی» در بيان شيوههای تبيين معارف در قرآن كريم از منظر آيتاللهالعظمی جوادی آملی افزود: از ديدگاه ايشان، رسالت پيامبر(ص) تعليم كتاب و حكمت به مردم و تزكيه نفوس آنان است(جمعه/2). جامع همه رسالتها دعوت به سوی خداست، اما روشهای اين دعوت به سوی خدا در قرآن مطابق آيه شريفه «ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِی هِیَ أَحْسَنُ»(نحل/125) متفاوت است.
وی در پاسخ به اين سؤال كه حال اگر همه بشر به يك فطرت خلق شدهاند، چرا قرآن از روشهای مختلف دعوت(حكمت، موعظه، جدال احسن) استفاده میكند، اظهار كرد: انسانها هرچند كه فطرت مشتركی دارند، اما در هوشمندی و مراتب فهم يكسان نيستند، از همين رو قرآن كريم معارف خود را در سه سطح حكيمانه، موعظه و جدال احسن و البته گاهی در قالب تمثيل و تشبيه ارائه میكند.
اين مدرس حوزه علميه در پايان سخنانش خاطرنشان كرد: از منظر آيتاللهالعظمی جوادی آملی قرآن دست آدمی را میگيرد تا وی را به معدن عظمت الهی برساند. انسان بايد از تمثيل و تشبيه فراتر برود و اوج بگيرد و پس از بهرهمندی از موعظه و جدال احسن به حكمت برسد و آنگاه حتی از مقام علم بالاتر رفته و به مقام عقل برسد و اين عقل را مقدمه شهود خود قرار دهد تا به مقام اطمينان و حيرت ممدوح نائل شود و اينجاست كه از معدن عظمت پروردگار بهرهمند خواهد شد؛ معدن عظمتی كه به گفته مناجات شريف شعبانيه همان درك و لقای پروردگار و حالت رفع حجب ظلمانی و حتی نورانی است.
...................
پایان پیام/146