به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ «پرویز شیخطادی» کارگردان فیلم سینمایی «شکارچی شنبه» با اظهار خشنودی از به ثمررسیدن چند سال تلاش جمعی گروه تولیدکننده این فیلم سینمایی گفت: به تمامی عوامل فیلم برای حاصل کارشان که فیلمی تأثیرگذار و قابل دفاع است تبریک میگویم و بسیار مسرورم که فیلم اکران خواهد شد، چراکه این فیلم حرفی برای گفتن دارد.
* «شکارچی شنبه» پاسه یک سؤال 12 ساله است
این کارگردان در خصوص روند شکلگیری فیلمنامه خاطر نشان کرد: «شکارچی شنبه» حاصل حدوداً 10 تا 12 سال کار پژوهشی است که بدون نوشتن، فقط به عنوان یک سؤال بزرگ در ذهن من مطرح بود؛ این که چگونه رژیمی همانند رژیم نظامی اشغالگر قدس میآید و حرکتهای بزرگی در سراسر جهان انجام میدهد و اینچنین با قدرت و تأثیرگذار اهداف خود را در تمامی ملتها و حکومتها هر یک به شکلی محقق میسازد؟
وی ادامه داد: این چرایی در ذهن من تبدیل به سؤالی بیپاسخ بود؛ این که چرا یک دشمن با این قدرت وجود دارد؟ این میزان از قدرت را از کجا به دست آورده است و با توجه به این که ما رژیمهای مختلفی در طول تاریخ داشتهایم، چرا هیچ یک از آنها به این میزان از قدرت ظاهر نشدهاند.
شیخطادی اظهار داشت: رسیدن به پاسخ این چرایی بزرگ مدت زمان زیادی را از من گرفت تا برخی از پاسخها را برایش پیدا کردم، چرا که منابع حقیقی، واقعی و نزدیک به واقعیت در کشور وجود نداشت، منابعی محدودی هم که بود عموماً یا در خفا بود، یا دیر پیدا میشد یا اغلب اصرار بر این بود رژیم یهود و رژیم صهیونیستی رژیمی کاملاً نظامی است، اما براساس تحقیقات بسیار زیاد به این برآیند رسیدم که دشمنی با این درجه از قدرت و سیطره جهانی دارای پایههای ایدئولوژیک و مبتنی بر مذهب است و رژیم صهیونیستی یک رژیم سیاسی یا نظامی نیست؛ بلکه یک نظام مذهبی، سیاسی، نظامی است.
* صهیونیسم بر دین سیاسی اصرار دارد تا سیاست دینی
شیخطادی در ادامه تأکید کرد: صهیونیستها خود نیز معتقد هستند که «ما سیاست دینی نداریم ما دین سیاسی داریم و از دینی پیروی میکنیم که دینی سیاسی است» و ازماجرا از اینجا آغاز شد و برایم جذاب بود که جزئیتر و جدیتر به این قدرت جهانی بپردازم.
کارگردان «سینه سرخ» خاطرنشان کرد: همان طور که میدانید برای بررسی هر ایدئولوژی، باید وارد پایههای فکری آن ایدئولوژی شویم، ریشههای آن را پیدا کنیم، ریشهها معمولاً در جاهایی است که آموزش و فکر تزریق می شود، مکانهایی که فکر تدریس و فکرسازی، تصمیمگیری انجام میشود و در رژیم صهیونیستی، این مکان فکرسازی جز در مراکز مذهبی، مدارس دینی و دانشگاههای آنها نبود، بنابراین هر قدر جلوتر رفتم دیدم که بهترین جایی که امکان دارد در مورد این رژیم صحبت کرد مراکز مذهبی آنهاست.
*در مکانهای فکرسازی صهیونیست سرک کشیدیم
وی ادامه داد: البته این طور تفکرات در سرار تاریخ و حتی در آینده نیز وجود داشته و ممکن است به سراغ خود ما هم بیاید، بنابراین رفتیم در مکانهای فکرسازی آنها سرک کشیدیم تا ببینیم آدمها کجا اشتباه میکنند و چه رخ داده که یک عدهای فکر میکنند که حقیقت و هر آنچه در هستی رخ داده برای آنها خلق شده است و چه اتفاقی رخ میدهد که عدهای بشر اینگونه فکر میکنند و در این کندو کاو متوجه شدیم این تفکرات ریشه در یک اعتقاد بسیار کهن دارد و از آنجا انحرافاتی به تدریج شکل گرفته که مربوط به کتب و برخی مسائل یهود است.
وی در ادامه گفت: این سیر پاسخگویی به سؤالات ذهنیام که از 12 سال پیش در اولین سفرم به لنبان (چند ماه پس از عقبنشینی رژیم صهیونیستی) به تدریج کامل شد و حاصل این شد که احساس کردم حالا زمان نوشتن یک فیلمنامه روشنگر است، فیلمنامهای که 3 بار آن را بازنویسی کردم، فیلمنامهای که فکر میکردم قرار است حجابی را از این رژیم بردارد. این اتفاق باید عادلانه و منصفانه میبود یعنی در وهله نخست دشمنشناسی و در مرحله بعد درک دشمن.
* باید خود را به جای «خاخام» یهودی میگذاشتم
شیخطادی خاطر نشان کرد: نخست باید دشمن را شناخت، در این زمینه اطلاعات خوبی در کشور وجود داشت اما صرف دشمنشناسی نمیتوانستم فیلمنامهای منصفانه بنویسم چراکه ما باید خودمان را جای یک خاخام بگذاریم و ببینیم که چه تصمیمی میتوانیم بگیریم، جایی که قاتل آدمها بر اساس ایدوئولوژی خود قتلهای عجیب غریب انجام بدهد، باید حتما جای وی قرار میگرفتیم و این کار از لحاظ روحی کار بسیار سخت و بدی بود، البته چارهای نبود، نمیتوانستیم بدون این روش، آن را درک کنیم.
وی ادامه داد: چنین شرایطی برای بازیگران ما نیز ایجاد شد، گرچه به انتقال اطلاعات در مدت زمانی کوتاه، به دلیل حجیم بودن تحقیقات سخت بود اما ضروری بود چراکه تمامی عوامل باید به این باور میرسیدند که قرار است چه کاری انجام دهند، بسیار خوشحالم که هیچ یک از همکارانم صرفاً برای مسائل مالی اعلام آمادگی نکردند به سؤالات و مجهولات دوستان پاسخ داده شد، آزاد بودند و نهایتاً آگاهانه و به انتخاب خود وارد این پروژه شدند.
* وظیفه به قصه رسیدن کار سختی بود، اما انجامش دادیم
این کارگردان اظهار داشت: از موضوع و یک وظیفه به یک قصه رسیدن کارسختی است، اما با تمام سختی ما تلاش کردیم این هدف محقق شود، همان طور که میدانید یک کشور دارای مرزهای جغرافیایی و فرهنگی است واگر بگوئیم تنها مرزهای جغرافیایی آن مهم است به خطا رفتهایم و ما دچار بحران شده و مدیریت این شرایط هم، چیزی جز مدیریت بحران نخواهد بود، بنابراین باید بگویم متأسفانه مرزهای فرهنگی ما رها شده و در معرض تاخت و تاز قرار گرفته است.
وی در ادامه گفت: فیلمهای زیادی علیه ایران ساخته شده بود که من را به شخصه آزار میداد، زمانی که احساس کنید به حریمهایتان تجاوز شده است و حرفی نزنید از درون سقوط خواهید کرد و در این شراط جامعه دچار بیغیرتی میشود و من به چشم دیدم که این ماجرا به صورت یک دمل درآمده است و نیاز به دفاع را در خود احساس کردم، البته تلاش کردم این دفاع منصفانه و بر پایه آگاهی انجام شود.
*انگیزه اصلی من در ساخت «شکارچی شنبه» دفاع از مرزهای فرهنگی بود
شیخطادی بیان داشت: یکی از انگیزههای اصلی ساخت این فیلم دفاع از مرزهای فرهنگی بود، و «شکارچی شنبه» جزیی از یک سهگانه است که ممکن نیست کسی به دنبال ساخت نسخههای بعدی آن برود، حتی آقای شمقدری گفتند که من این فیلم را نمیفهمم، این در حالی است که ما میتوانستیم با این فیلم یک حصار دفاعی داشته باشیم به جای مشت هوا کردن و شهاب وار حرکت کردن.
وی افزود: قرار بود تولید این فیلم نقشی پیشگیرانه داشته و انگیزه تولید فیلم علیه ایران را کم کند و به دلیل هجمه مدام دشمن به مرزهای فرهنگی احتیاج به زنجیروار بودن تولید این فیلم بسیار احساس میشد، اما متاسفانه این اتفاق رخ نداد.
....................
پایان پیام/162