به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ حجتالاسلام والمسلمين عبدالكريم بهجتپور، مدير گروه دانشنامه قرآنشناسی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی ضمن بيان اين مطلب در مورد شخصيت علمی و عملی آيتاللهالعظمی جوادی آملی گفت: علامه جوادی آملی در تركيبی كه از آيات قرآن انجام میدهند و به اصطلاح انتقالی كه به نكتهها و لطائف و اسرار پيدا میكنند، كمنظير هستند؛ اين شيوهای است كه دركها و دريافتهای درونی را مستند به قرآن میكند و شواهد قرآنی آنرا بيان میكند.
وی با بيان اينكه عرفايی هستند كه برداشتهای ذوقی از آيات دارند اما نمیتوانند اينها را برهانی(برهان عقلی يا قرآنی) كنند، افزود: به نظر میرسد علامه جوادی آملی از شخصيتهايی هستند كه اين توفيق را پيدا كردهاند كه به خوبی دريافتهای درونی و شهودی خودشان را در پرتو آيات قرآن يا برهان عقل سليم تبيين كنند.
بهجتپور در ادامه سخنانش اظهار كرد: علامه طباطبايی جملهای دارند كه در هر دو سال يكبار بايد تفسير را از نو نوشت، چون دريافتها و برداشتهای ما و تجربههای علمی ما روز به روز بيشتر میشود و ذهن ما دقيقتر میشود يا نيازها و حاجتهای ما بيشتر میشود و اين حاجتها ما را به مراجعه مكرر به قرآن وادار میكند.
وی در تشريح نظر خود اذعان كرد: فرض كنيد امروزه بگوئيم كه تا سال 1300 تلاشهای علمی كه درباره شناخت طبيعت بشر را كفايت میكند و از اين به بعد نبايد به سراغ طبيعت رفت، هرچه مجهول در طبيعت بود كشف شد؛ اگر بشر در جايی در نكتهای تلاش علمی خود را متوقف میكرد، امروزه بسياری از داشتهها و دادههای فعلی از طبيعت و فرصتهايی كه طبيعت برای ما گذاشته را نداشتيم. براساس همين نگاه بايد توجه كرد كه آن چيزی كه شاگرد بر تلاش استاد اضافه میكند پاسخ به سؤالات و نيازهای جديد و باز كردن افقهای جديدی است كه در زمان استاد يا برای استاد زمينهاش نبوده و يا فرصت بيانش فراهم نشد يا نياز آن احساس نشد.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی در ادامه سخنانش گفت: علامه جوادی آملی اكنون در شرايطی به سر میبرند كه حكومت اسلامی شكل گرفته و نظام اسلامی و دينی در حال عالمگير شدن است و فرصتهای جديد و سؤالات بسيار زيادی جلوی روی مخاطبين است؛ شبهاتی در اثر مطالعات انتقادی درباره قرآن، زبان و معارف قرآن و مباحث اجتماعی زيادی، موضوعاتی مانند زن در جامعه اسلامی و ... مطرح شده كه به اين گستردگی در زمان علامه طباطبايی مطرح نبود و سؤال نشد و شبهه ايجاد نشده بود، دستيافتههای علامه جوادی آملی با توجه به اين عرصههای نو بايد ارزيابی شود، قطعاً ايشان در اين تفسير رويكرد اصلیشان را پاسخ به نيازهای عصر و جديد و يك بازبينی و توضيح و تبيين انديشههای گذشته استاد خودشان قرار دادند.
وی با بيان اينكه امروز ايران أمالقرای جهان اسلام است، اظهار كرد: جامعه ايرانی و معاصرين ما در ايران كه پرچم گسترش اسلام و مكتب اهل بيت(ع) را در دست گرفتند، به طور مستقيم با انديشههای تفسيری عميق و ريشهدار آشنا شوند. به نظر بنده از خدمات بزرگ علامه جوادی آملی اين است كه اين فرصت را به روی مخاطبان خودشان گشودند و تلاش كردند كه فرهنگ قرآنی در بين روشنفكران و محققان مسلمان ايرانی و كسانی كه به زبان فارسی و در كشورهای ديگر مسلمان كه به زبان فارسی تكلم میكنند، گسترش يابد، البته با ترجمه اين متون به زبانهای ديگر میتوان اين فرصت را در اختيار ديگر علاقهمندان نيز قرار داد.
نويسنده كتاب «تحريفناپذيری قرآن» در ادامه سخنانش اظهار كرد: هم در نظر علامه طباطبايی و هم در نظر علامه جوادی آملی و هم در ديدگاه شيعی، عقل برهانی و فطری هر دو مورد احترام هستند؛ يعنی شيعه به عقلانيت و عقلگرايی شهره است و با عقل معتدل و تربيت يافته، همه آيات قرآن را بررسی میكند و دلالتهای لازم را از آيات استخراج میكند.
نويسنده كتاب «درآمدی بر اصول تحول فرهنگی(با الهام از نزول تدريجی قرآن)» در ادامه سخنانش تأكيد كرد: آن چيزی كه تفاوت ايجاد میكند نگاه ما به عقل است؛ به اين معنا كه عقل در مباحث برهانی و نظری تا كجا میتواند مفسر را در فهم ياری كند؟ اگر ما بگوئيم كه قرآن نازل شده خدايی است كه عالم و داناست و مباحثی را كه قابل درك برای عقل هستند؛ يعنی فراچنگ برهان عقلی قرار میگيرد نازل میفرمايد و برای تربيت عقلانی بشر ارزش قائل است و عقل را حجت میداند و آنرا بارور میكند، قطعاً در اين محدودهها علامه جوادی آملی به دريافتها و براهين عقلی توجه كردهاند.
نويسنده كتاب «همگام با وحی: نخستين تفسير جامع شيعی به ترتيب نزول سور براساس روايات ابن عباس» اذعان كرد: ايشان يك نگاه كلی دارند كه اين نگاه در جای خود دقيق و قابل تأمل است و آن اين است كه به اصطلاح آيا ما بايد عقل را در برابر نقل قرار دهيم يا عقل زير سايه نقل قرار میگيرد، به نظر ايشان اگر همه معارف عقلی درست تبيين شود و عقل تربيت يافته مكتب باشد هيچ تفاوتی ميان اين دو نيست.
اين محقق و قرآنپژوه اظهار كرد: ما يك عقل ابتدايی داريم، اين عقل ابتدايی ما را در خانه نقل و شريعت و اسلام میبرد در آنجا مجدداً عقل شاگردی میكند و پخته میشود و به فرهيختگی و اعتلا و نگاه درستتر از گذشته میرسد و با بلوغی كه پيدا میكند حتی دستاوردهای عقل، دستاورهای شرع قلمداد میشود؛ لذا به نظر علامه جوادی آملی ما نقل در برابر عقل و عقل در برابر نقل اصلاً نداريم، آنچه كه داريم شرع و دين است كه دين تركيب جداناپذيری از عقل و نقل است كه اين يك رويكرد دقيق و قابل تأمل است.
...................
پایان پیام/146