خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳
۱۶:۳۳
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۱۵ آذر
۱۳۹۰
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
شبکه ایران
کد خبر:
282624

محمود فرشچیان:

تماشای «عصر عاشورا» خودم را هم به گریه می اندازد

الان که بعد از سی سال به این تابلو نگاه می کنم، می بینم اگر می خواستم این کار را امروز بکشم، باز هم همین تابلو به وجود می آمد، بدون هیچ تغییری. یک چیزی دارد این تابلو که خود من هم گریه ام می گیرد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت‏(ع) ـ ابنا ـ در حالی که یکی از بهترین جلوه های عاشورایی در سینمای ایران توسط اثر زیبای «روز واقعه» ایجاد شد عرصه هنرهای تجسمی ایران و اصلی ترین زیرمجموعه آن یعنی نقاشی هم عاشورا را در زیباترین شکل خود در تابلوی «عصر عاشورا»ی محمود فرشچیان متجلی دیده است.

فرشچیان که متولد بهمن 1308 در اصفهان است، پس از آموزش نقاشی نزد استاد امامی و بهادری و دانش‌آموختگی از مدرسه هنرهای زیبای اصفهان، برای گذراندن دوره هنرستان هنرهای زیبا به اروپا سفر کرد و چندین سال به مطالعهٔ آثار هنرمندان غربی در موزه ها پرداخت. فرشچیان با تاکید بر اینکه این جوشش درونی بوده که باعث خلق «عصر عاشورا» شده، حال درونی عجیب خود را اصلی ترین عامل خلق این نقاشی دانسته است. بخشهایی از گفته های فرشچیان درباره شروع کار نقاشی خود و همچنین خلق تابلوی «عصر عاشورا» را در ادامه میخوانید:

استادم متعجب شد

چهار ساله بودم. روی زمین می نشستم و نقش های قالی را روی کاغذ می کشیدم. پدرم هم از این وضعیت راضی بود. پدرم نماینده شرکت فرش در اصفهان بود. استادی بود که برای ایشان نقش فرش میکشید. یک بار پدرم مرا پیش او برد. استاد، نقش یک آهو را به من داد و گفت از روی آن نقاشی کن. تا صبح فردا حدود دویست طرح در اندازه ها و جهت های مختلف کشیدم. برای استاد باور کردنی نبود.

 

تابلوی «عصر عاشورا» در موزه فرشچیان واقع در کاخ سعدآباد

دستم پینه بست

هنرجویان امروز بعد از اندک زمانی خدا را هم بنده نیستند. من آنقدر رنگ برای استادم سابیدم که کف دستهایم پینه بست.

حال عجیبی داشتم

سه سال پیش از انقلاب، روز عاشورا، مادرم گفت: برو روضه گوش کن تا چند کلام حرف حساب بشنوی. گفتم: من حالا کاری دارم بعد خواهم رفت. رفتم اتاق، اما خودم ناراحت شدم. حال عجیبی به من دست داد، قلم را برداشتم و تابلوی  «عصر عاشورا» را شروع کردم. قلم را که برداشتم همین تابلو شد که الان هست، بدون هیچ تغییری. الان که بعد از سی سال به این تابلو نگاه می کنم، می بینم اگر می خواستم این کار را امروز بکشم، باز هم همین تابلو به وجود می آمد، بدون هیچ تغییری. یک چیزی دارد این تابلو که خود من هم گریه ام می گیرد.

......................

پایان پیام/162