به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ "فرجالله سلحشور" که نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی مجموعه عظیم تلویزیونی «موسی(ع)» را برعهده دارد، درباره انتخاب بازیگر نقش این پیامبر گفت: هنوز بازیگر نقش حضرت موسی(ع) مشخص نشده است و اگر بودجه مقدماتی سریال را از تلویزیون بگیریم کار انتخاب بازیگران را آغاز میکنیم تا بتوانیم بازیگران مناسب این سریال را پیدا کنیم.
وی ادامه داد: ترجیح من این است که در این مجموعه از بازیگران پاک و سالم سینما و تلویزیون استفاده کنیم و حتی در این مسیر از بازیگران آماتور نیز استفاده خواهیم کرد.
سلحشور تصریح کرد: این سریال عظیمترین اثری است که تا به حال تاریخ دنیا به خود دیده است و خیلی فراتر از توان ماست البته از لحاظ تکنیکی هم باید خود را بالا بکشیم که نیاز به بودجه دارد. باید ببینیم مسئولین ذیربط برای این کار وقت میگذارند یا خیر. هر قسمت این سریال ۵۵ دقیقه است که هر دو قسمت معادل یک فیلم سینمایی عظیم است و فقط حدود ۵۰۰ دقیقه جلوههای ویژه دارد.
وی با بیان اینکه کمر صهیونیسم در این سریال خواهد شکست، عنوان داشت: دو کارگردان آمریکایی تا شنیدند ما میخواهیم سریال موسی(ع) را بسازیم، ساخت سریالی نظیر آن را آغاز کردند. هالیوودی که طی این سالها حضرت موسی را فراموش کرده بود وارد عمل شده است و میخواهد درباره این پیامبر فیلم بسازد. نزدیک به ۴ هزار سال توطئه صهیونیستها را که دنیا را فریب داده همه اینها در بخشهایی از این سریال بیان میشود.
سلحشور درباره تحقیقات صورت گرفته روی فیلمنامه سریال حضرت موسی(ع) نیز توضیح داد: یک سال روی آن تحقیق کردهایم تا فقط داستان کلی را به دست آوریم و حدود ۲۲ تن از علما و اساتید روی آن کار کرده و کمکمان کردهاند. مانند آیت الله خاتمی، حاج مهدی طائب، دکتر میرباقری، دکتر نقیبفر، دکتر زنجانی که تاریخ شناس بسیار قدری هستند و ... چنین افرادی در این پروژه ما را یاری کردهاند و الان نیز در حال نگارش سناریو هستیم. فعلا هم حدود ۱۳ قسمت از سناریو آماده شده است. سیناپس اولیه ما ۳۰۰ صفحه است و سریال طی ۷۰ قسمت به پایان می رسد و حدود ۴ هزار نفر سیاهی لشکر در بخشهای مختلف هستند و اجمالی بیشتر از ۵۰ هزار نفر خواهیم داشت.
این کارگردان در پاسخ به این سوال که امکان دارد شما قبل از آماده شدن فیلمنامه سریال را کلید بزنید؟ گفت: خیر. من عادت دارم که با سناریوی صحافی شده کار را جلو ببرم چون آماده نبودن فیلمنامه خسارتهای بسیاری به بودجه میزند و گمان میکنم بیش از ۳۰۰ نفر بازیگر دیالوگگو خواهیم داشت و حداقل ۵۰ بازیگر اصلی در سریال ایفای نقش کنند.
وی افزود: اگر خداوند توفیق بدهد تا آخر سال ۹۱ ما سناریو را تمام خواهیم کرد و قبل از آن وارد مرحله پیش تولید خواهیم شد که گمان میکنم حدود ۶ الی ۷ ماه طول بکشد و ما میتوانیم از ابتدای سال ۹۲ کار را کلید بزنیم. انشاءالله قرار است این سریال در شبکه یک سیما ساخته شود. تا به حال هم در حد سیناپس تلویزیون پرداختهایی به ما داشته است و ما تقاضای اصلاح برآورد ارائه کردهایم و امیدوارم که مشکل بودجه به زودی مرتفع شود.
سلحشور درباره اینکه این سریال چه فرقی با سایر کارهایش دارد؟ اظهار داشت: تفاوتش با سایر کارهایم این است که از نظر عظمت و صحنهها و دکورها و جمعیت بسیار است و از لحاظ تکنیک و تخصص نیز تلاش داریم که کار را با کیفیت بالاتری بسازیم. در این مسیر هم من به هیچ عنوان از کارشناسان خارجی استفاده نخواهم کرد و با همکاران داخلی کار را میسازم.
این کارگردان در ادامه درباره سینما و تلویزیون ایران گفت: حقیقت امر این است که ما بچههای مذهبی و انقلاب میدانستیم سینمای قبل انقلاب مال ما نیست و از غرب آمده، هدفش هم این است که با نفوذ در جامعه اسلامی سراسر دنیا و جوامع تمام دنیا سعی کنند فرهنگ غرب و بهتر است بگوییم فرهنگ صهیونیسم را اشاعه بدهند چون بیانگذار سینما یکسری از صهیونیستهای آمریکا بودند و علت اینکه مردم ما پیش از انقلاب برخی از سینماها را به آتش کشیدند و آن زمان مخالفت میکردند همین بود که سینما را خودی نمیدانستند، بعد از انقلاب نیز یکسری از نیروهای خودی وارد عمل شدند تا بتوانند کاری انجام بدهند شاید این سینما و تلویزیون مذهبی شود و در خدمت انقلاب اسلامی باشد.
وی ادامه داد: در هر حال بخشی از نیروهای ما با مرعوبیت از دست رفتند و علت آن هم این بود که ما در زمینی بازی کردیم که دیگران آن را برای ما طراحی کرده بودند و با سینماگران، فیلمسازان و سریالسازهایی همکاری کردیم که چندین سال تجربه فعالیت به سبک قبل انقلاب و سینمای غربی را داشتند و آدم هایی بودند که ما نمیتوانستیم آنها را تغییر بدهیم.
کارگردان مجموعه تلویزیونی مردان آنجلس تصریح کرد: ابتدا ی انقلاب ما نسبت به این مقوله شناخت نداشتیم و در نهایت حتی برخی بچههای انقلابی که ساخته نشده بودند، تسلیم و مرعوب شدند و در همان دانشگاهها درس خواندند تا بعد از به دست آوردن شناخت، این جریان را به خدمت انقلاب دربیاورند. غافل از اینکه تربیت در این مکتب نیرو را به همان مکتب میکشاند. شما نمیتوانید درسی را در مکتب الحادی یاد بگیرید و آن را به خدمت مکتب الهی دربیاورید الا تعداد انگشتشمار بچههایی که تربیت شده ورکشاپهای آمریکایی نبودند و از مسجد و جبهه آمدند و در این محیط سالم ماندند چون از ریشه تحت تاثیر این افراد نبودند.
وی با بیان اینکه در هر حال سینما و فیلمسازی ما در خدمت اسلام و انقلاب نیست و این موضوع یک حقیقت است، تصریح کرد: برخی از نیروهای خودی ما الان شدهاند طرفدار این سینما و اگر شما بخواهید با این سینما مبارزه کنید اولین کسانی که جلوی شما میایستند افرادی هستند که به عنوان بچه مسلمان وارد این حیطه شدند. جلوی شما میایستند و مبارزه میکنند و شما هم نمیتوانید جلوی افرادی که مشهور به مذهبی بودن هستند بایستید و این روند تا جایی پیش رفته که حتی مسئولان ذیربط هم در برابر این نوع فیلمسازی تسلیم شده و آن را پذیرفتهاند.
سلحشور گفت:حتی اگر کسی پیدا شود و به مسئولان ذیربط بگوید من راهکاری برای این فیلمسازی دارم و میشود این فیلمسازی را درست و اصلاح کرد، حاضر به این تغییر نیستند. در حقیقت الان برخی افراد جاده صافکن و حامی این جریان فیلمسازی هستند نه هادی و اصلاحگر و در جایی مانند ارشاد و تلویزیون که تقریبا میتوان گفت اختیار دار فیلمسازی هستند اصلا در چارت تشکیلاتی و شرح وظایفی چیزی به عنوان اصلاح ساختار فیلمسازی وجود ندارد و فقط میدانند باید پول بدهند تا برایشان کاری تولید شود و اصلا کاری به اصلاح ساختار ندارند، در حالی که مقام های عالی رتبه نظام بارها و بارها تاکید کردهاند که ما هنرمندان، فیلمساز و سینمای اسلامی میخواهیم و سر مسئولان هم آشکار و پنهان داد هم زده اند.
وی تصریح کرد: متاسفانه مسئولان عرصه هنر چنین تعریف و محدودهای برای خود قائل نیستند و اگر کسی هم قدمی پیش بگذارند حاضر نیستند از او حمایت کنند و الان میبینیم که فیلمسازان دوران شاه ۲۰ برابر تکثیر شدهاند و قدرت و شهرتشان با رانت دولت بالا رفته است. با وامهای ارزان قیمت و بلاعوض همه فیلمساز شدهاند و اکثرا هم فیلمهایشان فروش نمیکند و دولت دائم حمایت میکند که لطمه نخورند و متاسفانه فساد برخی از آنها نسبت به اول انقلاب چند برابر هم شده است. شما فیلمهای اوایل انقلاب و دهه ۶۰ را بگذارید و فیلمهای دهه ۸۰ را هم بگذارید قاطعانه میتوان گفت که فساد فیلمها،مسائل ضد اخلاقی و تربیتی آنها و تاثیر منفی گذاشتن و فسادی که در سینماگر وجود دارد، بیشتر شده است و علنا آن را میبینیم.
سلحشور اذعان داشت: یکسری از فیلمسازان مرعوب فسادهای دیگری هم دارند و با سفارتخانههای خارجی ارتباط برقرار میکنند، با بنیاد سوروس ارتباط برقرار میکنند، با حزب سبزهای آلمان و واقعه برلین دست دارند و بنیان گذاران انقلاب مخملی را دعوت کرده و برایشان سخنرانی میگذارند و صدها وابستگی دارند و آوردن آقایان اسکار که بزرگترین مروجان فساد در دنیا هستند از جمله کارهایشان است. آنها همه را دعوت میکنند که همه این موارد روی هم میشود مفسدهای که متولیان سینما چشم خود را روی آنها بسته اند.
وی با طرح این پرسش که در چنین فضایی وظیفه من چیست؟ سخنان خود را اینگونه ادامه داد: آیا من هم مثل همه سکوت کنم و بگویم من یک نفر هستم و زورم نمیرسد؟ که من اعتقادم این نیست و در کودکی از مذهب خود و در بزرگسالی از امام خمینی(ره) یاد گرفتم که اگر تنها هم ماندم به وظیفهام عمل کنم مگر اینکه مسئولان و ارباب مذهب به من بگویند که سکوت کن و دیگر شرعا تکلیفی بر عهده من نیست. اما تا زمانی که علما و مراجع من نگفتهاند سکوت کن، من سکوت نمیکنم. این هم جنگ است.جنگ فرهنگی. مثلا افرادی که سلحشور را میکوبند، جنگی است که سلحشور را در مقابل خود میبیند و تلاش میکند برای اینکه سینمای مورد نظر خود را حفظ کند، من هم به عنوان هنرمند بچه مسلمان تلاش میکنم تا سینمای