به گزارش خبرگزاری اهل بیت (ع) ـ ابنا ـ بیشتر جمعیت قزاقستان مسلمانان حنفی هستند و قزاقها که حدود 60 درصد جمعیت این کشور را تشکیل میدهند در کنار ازبکها، تاتارها واویغورها که در مجموع کمتر از 10 درصد جمعیت قزاقستان را شامل میشوند، بنا بر اسناد تاریخی حنفی مذهب بودهاند. سایر مذاهب اسلامی همچون سنیان شافعی (عمدتا چچنیها)، شیعیان، پیروان فرقههای صوفیه و احمدیه، کمتر از 1 درصد جمعیت این کشور را شامل میشوند.
در چند سال اخیر علاقه جوانان این کشور به فراگیری علوم اسلامی، رو به افزایش است و مدارس اسلامی زیادی در این کشور افتتاح شده است از جمله یکی از بزرگترین آنها مدرسه "ابوحنیفه" در شهر "آلماتی" است.
بر طبق قانون اساسی قزاقستان، این کشور تابع مذهب خاصی نمیباشد ولی همه ادیان در انجام امور مذهبی خود آزاد میباشند. دخالت مذهب در سیاست منع شده است و احزاب نمیتوانند تحت عنوان مذهب، فعالیت داشته باشند ولی در هر حال این کشور با عضویت در سازمان کنفرانس اسلامی، وجهه یک کشور مذهبی را با هویت اسلامی، به خود گرفته است.
این در حالی است که یکی از مسائل مؤثر در بحث قزاقستان در عرصه جهانی، موضوع هویت مذهبی قزاقها بوده است. "نظربایف" رئیس جمهور این کشور همیشه در برخورد با اسلام محتاط بوده و علاقمند است تا منافع سیاست خارجی قزاقستان را به عنوان مردمی مسلمان، تأمین کند اما امنیت داخلی کشور خصوصا نوع حاکمیت غیر مذهبی خود را به مخاطره نیندازد.
جمهوری قزاقستان به لحاظ موقعیت جغرافیایی محل تلاقی و مرز 3 دین اسلام، مسیحیت و بودائیسم، بوده است به همین جهت فرقهها و مذاهب منشعب از این ادیان در این کشور فراوانند، از سوی دیگر آزادی ادیان در قزاقستان موجب فعالیت فرقههای نوظهور و بعضا گمراهکننده شده است.
در حال حاضر یکی از فعالترین این گروهها، سلفیها (وهابیت) هستند که از سال 1993 نفوذ خود را در قزاقستان شروع کرده و در حال حاضر فعالیت گستردهای را در سطح کل کشور قزاقستان، انجام میدهند و مساجد و مدارس زیادی را در این کشور ایجاد کرده و همچنین یک شبکه تلویزیونی به نام "آسیل آرنا" نیز که تمام آسیای مرکزی را تحت پوشش قرار میدهد مربوط به آنان است.
سلفیهای قزاقستان از نظر حکومتی نیز مشکلی ندارند چون در همه لایههای این کشور حتی در سطوح بالای حکومتی، نفوذ کردهاند و پیروانی دارند که با عربستان سعودی رابطه نزدیکی دارند. سلفیها علاوه بر کارهای فرهنگی، قصد دارند اقتصاد این کشور را نیز به دست بگیرند.
این در حالی است که پس از نفوذ سلفیها در سطوح مختلف حکومتی و جامعه مسلمانان قزاقستان، سایر گروههای اسلامی از جمله "حزب التحریر" "نورجیلیر" و ...، توسط نیروهای امنیتی، از بین رفتند و فضا برای گسترش روزافزون فعالیت آنان، فراهم شد. باید اذعان کرد که، ظرفیت سلفیها در قزاقستان بسیار بالا است و آنان پیشوای مذهبی و رهبر هم دارند.
در همین حال باید به این نکته اذعان داشت، در این جمهوری نیز همچون سایر جمهوریهای آسیای مرکزی، سطح معرفت اسلامی جامعه پایین است و روحانیت رسمی کاملا فلج شده است و زمینه برای فعایت سلفیها کاملا آماده است.
آل سعود و حمایت از سلفیهای آسیای مرکزی
سلفیهای قزاقستان را میتوان به 2 گروه تقسیم کرد. گروه اول سلفیهای میانه رو هستند که نفوذ زیادی در ساختارهای دولتی این کشور، دارند، گروه دوم سلفیهای جهادی هستند. بخشی از این سلفیهای افراطی قزاقستان با گروههای سلفی شمال قفقاز، و بخش دیگری از آنان با گروههای جهادی افغانستان و پاکستان، ارتباط دارند.
کمکهای مالی به سلفیها به 2 طریق انجام میشود 1- آنان از سوی کشورهای عربی از جمله عربستان، کویت و امارات متحده عربی پشتیبانی میشوند و کمک مالی به آنان از طریق یک صندوق مالی در کویت، ارسال میشود 2- کمکهایی که از سوی قزاقهای سلفی که در اقتصاد این کشور نیز فعال میباشند، به آنان واگذار میشود و سلفیها از این کمکها به منظور فعالیتهای اقتصادی، استفاده میکنند.
برخی کارشناسان و تحلیلگران قزاقستان معتقدند که "تیمور قلی بایف" داماد دوم نظربایف بر روی سلفیها سرمایهگذاری میکند و از آنان حمایت میکند.
کارشناسان بر این باورند که وی میخواهد از طریق آنان به اهداف خود برسد. به این صورت که قلی بایف از این گروهها برای بیثبات کردن اوضاع در این کشور استفاده میکند تا دولت را بیکفایت جلوه دهد و در چنین شرایطی نظربایف مجبور به استغفا شده و وی به قدرت برسد.
این موضوع در حالی است که سال گذشته در هنگام مسافرت نظربایف برای معالجه به آلمان، معاون وی برای اولین بار از قلی بایف به عنوان گزینهای مناسب در صورت رفتن نظربایف از قدرت، نام برد.
علاوه بر این، اپوزیسیون قزاقستان که سران آنان " راحت علی اف" داماد اول نظربایف که فعلا در اتریش است و "مختار آبیلیازف" که در لندن حضور دارد، با توجه به گستردگی جغرافیایی قزاقستان و عدم اقبال جدی و فعال جامعه مسلمانان این کشور به آنان، امکان تأثیرگذاری قوی بر تحولات این کشور را ندارند و این موضوع شانس قلی بایف برای رسیدن به قدرت را افزایش میدهد.
قلی بایف نیز با حمایت از سلفیها، تلاش میکنند که برخی بینظمیها و ناآرامیها را در این کشور هدایت کرده و نظربایف را به سمت استعفاء، سوق دهد. البته عملیاتهای تروریستی اخیر در "آلماتی" و "آراز" را نمیتوان به قلی بایف ربط داد، آنها را میتوان به عنوان واکنشی به رفتار پلیس، ارزیابی کرد. اما حوادثی که در غرب قزاقستان از جمله در "آتیراو" و "منگستاو" رخ داد چنین به نظر میرسد که قلی بایف در پشت آنها حضور دارد به این دلیل که سیاست وی به گونه است که با تلفات و قربانیان کمتر، اوضاع ناآرام شود.
این در حالی است که، کارشناسان معتقدند از سوی دیگر با توجه به حضور گسترده سلفیها در مناطق نفت خیز غرب قزاقستان و پراکندگی آنان در حاشیه مسیر خط لوله نفت این کشور از "قارقاندا" به غرب، این جماعت کاملا از سوی عربستان و آمریکا هدایت میشوند.
کارشناسان بر این باورند که، آمریکا از سلفی ها به عنوان ابزاری برای فشار بر قزاقستان استفاده میکند. در صورتی که در سیاست کلی قزاقستان، تغییرات جدی صورت پذیرد در آن هنگام به احتمال قوی آمریکا ز این گروهها برای ایجاد بیثباتی در این کشور نیز استفاده خواهد کرد.
کارشناسان مذهبی اکثر گروههای افراطگرای اسلامی را که در آسیای مرکزی دست به اقدامات تروریستی میزنند، همچون " جند الخلیفه" و "جیش المهدی" را از نگاه ایدئولوژی همسو و مرتبط با گروههای سلفی جهادی میدانند که در همسویی با اهداف آمریکا و با حمایت عربستان و برخی کشورهای عربی، فعالیتهای خود را در این منطقه گسترش میدهند.
در نهایت چنین به نظر میرسد که در آینده شاهد تحولات جدی در عرصه سیاسی، مذهبی و امنیتی این کشور خواهیم بود و کارشناسان اوضاع این کشور را آبستن تحولاتی جدی میدانند.
....................
پایان پیام/161