به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ "محمدحسین جعفریان" شاعر معاصر که هر از گاهی درباره اتفاقات عرصه های سینما و تلویزیون هم اظهارنظر میکند به تازگی با نگارش یادداشتی بر آنچه تحقیر و تمسخر حجاب در رسانه ملی قلمداد شده است انتقاد کرده است. بخشهایی از گفته های جعفریان در این باره را به نقل از قدس میخوانید:
خانم مدیر بداخلاق
نمی دانم شما فیلم «ورود آقایان ممنوع» را دیدید یا نه؟ حکایت یک خانم مدیر بداخلاقی بود در یک دبیرستان دخترانه. او هیچ کارمند مردی نداشت تا اینکه به دلایلی مجبور به استخدام یک معلم مرد شد و زمانی که تصور کرد آن آقا خواستگار اوست، ناگهان خوشگل و خوش اخلاق و تودل برو شد. تا قبل از این تحول، نشانه خشکی، بداخلاقی و زشتی این خانم مدیر، رعایت کامل حجاب، آرایش نکردن و احتراز افراطی از آقایان بود، اما وقتی بنا شد شخصیتی محترم و معقول و دوست داشتنی باشد، یک روز صبح آرایش کرده، معطر و با نمایش اندکی از کاکل رنگ شده به مدرسه اش آمد و تحسین همه را برانگیخت، حتی تماشاچی هم در مقایسه این دو وجه شخصیتی خانم مدیر، بخش اول را نفرت انگیز و غیرقابل دفاع و بخش دوم را انسانی و قابل توصیه می بیند.
این تناقض را چه کسی برای نسل امروز ما باید حل کند؟
بدیهی است شما بصورت رسمی دارید بر پرده سینما برای دختران این سرزمین الگوسازی می کنید. از آن سو روی منبرها احادیث و روایات بسیار برای ما نقل می کنند، زنی که یک تار مویش را نامحرم ببیند یا در انظار و نزد نامحرمان آرایش شده ظاهر شود یا عطرش را مردان استشمام کنند، مرتکب حرام شده و در آخرت مجازات خواهد شد. اما اینجا وقتی خانم مدیر همه این کارها را می کند می شود آدم محترم و دوست داشتنی. این تناقض را چه کسی برای نسل امروز ما باید حل کند؟
مسبوق به سابقه
ناگفته نماند که چنین مقوله ای، مسبوق به سابقه است. در بیشتر سریالهای رسانه ملی و فیلمهای سینمایی ما، زنان باحجاب در مشاغل و نقشهای پست و تحقیرآمیزند و برعکس همیشه زنانی با تیپهایی که خلاف عرف و توصیه های مذهبی ماست، زنان موفق، موجه و الگو می باشند.
این ره به ترکستان است
بسیاری از آنها که معنی این الگوسازی خطرناک را می فهمند، بارها و بارها تذکر داده اند که این ره به ترکستان است، اما نتیجه نداشته که هیچ، بلکه اندک اندک، کار از اشاره گذشته و در فیلمی نظیر آنچه آمد، مشخصاً قهرمان زن، تا وقتی حجاب دارد، آرایش نمی کند و برای جلب معلم مرد مدرسه، عطر و ادکلن نمی زند، موجودی پست، مطرود و خارج از مناسبات انسانی است، اما صبح روزی که همه این کارها را می کند به یک زن دوست داشتنی و محترم تبدیل می شود و مخاطب نیز همراه کارگردان و عوامل فیلم، تمام رفتارهای سابق او را محکوم می کند.
چه تصویری از زن مذهبی ارائه میکنیم
چه عمدی است که وقتی یک زن بدجنس و منزوی و بداخلاق را می خواهیم تصویر کنیم، رعایت دقیق حجاب و دیگر توصیه های مذهبی را جزو اخلاقیات او ترسیم کنیم و هنگامی که شخصیت او مثبت می شود، با زیر پا گذاشتن این موارد همراه باشد؟
محکوم کردن الگوهای مذهبی؟
معنی این رفتار به زبان ساده، محکوم کردن الگوسازی مذهبی و توصیه های دینی برای زنان نیست؟ آیا خودمان می فهمیم داریم چه بلایی بر سر باورهای خودمان می آوریم؟ آیا کسی در مدیریتهای فرهنگی نیست تا این ریزه کاریها را که دیگر خیلی درشت و آشکار و عیان هم شده و از دایره ریزه کاریها- به مدد بی اعتنایی یا کم خردی ناظران مربوطه- بیرون رفته اند، درک کند و در صدد اصلاح آن برآید؟ اینها را به تلویزیون و سینما می فرستیم و بعد برای بدحجابها گشت ارشاد می گذاریم. وااسفا!
......................
پایان پیام/162