خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۳
۳:۲۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۳ دی
۱۳۹۰
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
فارس
کد خبر:
286228

فهمی هویدی نویسنده سرشناس مصری بررسی کرد؛

چرا ادبیات لائیک‌های مصر در قبال اسلامگراها مشابه اسرائیلی‌هاست؟

یک تحلیلگر مسایل منطقه با اشاره به شباهت ادبیات لیبرال ها و لائیک های مصر در قبال اسلامگرایان با ادبیات رسانه های صهیونیستی به بررسی خشم آنها از پیروزی اخوان المسلمون در انتخابات اخیر این کشور پرداخته است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ فهمی الهویدی در مقاله جدید خود در پایگاه خبری الجزیره به اوضاع مصر بعد از انتخابات پارلمانی در مراحل اول و دوم آن پرداخته و گرایش های رسانه ای در مصر را نسبت به موارد مشابه آن در سایر نقاط جهان نسبت به انقلاب این کشور مورد بررسی قرار داده است، وی در این باره می نویسد که شاید بتوان بلیغ ترین عبارتی که برای فضای کنونی کشور بعد از اعلام نتایج دور اول انتخابات پارلمانی در مصر استفاده کرد، فضای "غمناک و مصیبت بار" است، چرا که از آن زمان تاکنون فضای رسانه ای مصر به ولوله های افراد حسرت خورده ای تبدیل شده است که نسبت به آینده نامعلوم این کشور نگران هستند و از روند کنونی اتفاقات مردم را می ترسانند.

هویدی در این مقاله می افزاید: من بعد از شرکت در دور اول انتخابات چند روزی را در خارج از کشور بودم و ارتباطم با رسانه های مصری قطع بود، اما هنگامی که به کشور بازگشتم، در دفتر کار خود روزنامه های چند روز گذشته را دیدم که روی هم انباشته شده بود، دیدن مطالب همه این روزنامه ها در کنار هم برای من این تصور را ایجاد کرد که مصر در فضایی آکنده از عزا و مصیبت غرق شده است و نخبگان فرهنگی و سیاسی این کشور که در طول مدت های گذشته نسبت به اوضاع کشور گریه و زاری می کردند، همچنان در تمام کشور پراکنده شده و نسبت به مصادره انقلاب خود و هدر رفتن خون شهدایشان و از بین رفتن آرمان دولت مدنی نگران هستند.

من ابتدا نمی‏توانستم باور کنم که فضایی که رسانه های مصری درباره اتفاقات این کشور ایجاد کرده اند، هیچ نظیری در روزنامه های جهان جز در روزنامه های اسرائیلی نداشت، من همه روزه رسانه های اسرائیلی را رصد می کنم، در حالی که روزنامه های کشورهای دموکراتیک از نوشته های محکم در تایید حضور مردم مصر در انتخابات این کشور و فضای درستی و صحت انتخابات خالی نبود و این روزنامه ها از اقبال عمومی مردم به جبهه اعتدال اسلامی در تونس و مراکش نیز استقبال می کردند، اما روزنامه های اسرائیلی فضای دیگری داشتند.

درست است که روزنامه‏های آمریکایی هوادار اسرائیل نیز از چالش‏های تبدیل شدن مصر به دولتی اسلامی سخن می‏گفتند، اما این نگرانی‏ها پیامد ترس اسرائیلی‌ها از صعود اسلامگرایان در عرصه سیاسی مصر بود که بیشتر روزنامه های اسرائیلی آن را کابوسی برای خود می‏دانستند.

این موضوع چندین سوال را برای من ایجاد کرد، چرا دشمنی بیشتر لیبرال ها و لائیک ها در مصر در مقابل پدیده صعود اسلام سیاسی در این کشور مانند خشم و نفرت اسرائیلی ها از این پدیده است؟ اگر اسرائیل گمان می کند که ظهور این پدیده می تواند تهدیدی موجودیتی برای آنها تصور می شود، این موضوع در قبال لیبرال ها و لائیک ها چگونه است و آنها چگونه این حضور را تهدیدی برای خود می دانند؟ از سوی دیگر باید دید چگونه میان این گروه ها در تونس و مراکش توافق ایجاد شد، ولی این توافق در مصر به دست نیامد؟

هویدی در بخش دیگری از این مقاله تاکید می کند که روزنامه المصری الیوم در شماره روز دوم دسامبر خود عنوان های زیر را در صفحه اول ذکر کرده است: "14 شکایت علیه اخوان المسلمون و سلفی ها به علت تقلب در انتخابات" ، "روزنامه های آمریکایی: مصر به سوی تشکیل دولت اسلامی پیش می رود" "عکاشه: سرخوردگی های مصری ها باعث شده که آنها به سوی کسانی بشتابند که آنها را به سوی بهسشت ببرند". در یکی از صفحات داخلی این روزنامه نیز نوشته بود که سرنوشت مصر در دست 40 درصد افراد جاهل و فقیر قرار گرفت.

در همان روز روزنامه الاهرام مصر نیز گفت‌وگویی را با دکتر محمد ابوالغار رئیس حزب مصری دموکراتیک اجتماعی منتشر کرده و تحت عنوان اصلی "جریان اسلامگرا توطئه اشغال پارلمان و دولت را برنامه ریزی می کند" به طرح مسایلی از این دست پرداخت، البته این یک گفت‌وگوی واقعی نبود، بلکه نظراتی بود که سردبیر، آن را برای ابوالغار تشریح کرده بود تا وی این نظرات را تایید و تکمیل کند. نظراتی که خبرنگار به صورت سوال آنها را مطرح می کرد، به صورت زیر بود: "جریان های اسلامی فریبکاری علیه احزاب و نیروهای لیبرال را ادامه  دادند و در معرکه انتخابات آنها را گمراه کردند، جریان های اسلامگرا به دنبال توطئه ای برای از بین بردن روند سیاسی در این کشور در دوره اخیر هستند، اعتقاد شما بر این است که ادامه روند جریان های اسلامگرا در نقض قانون در دو مرحله خواهد بود، من تصور می کنم که محصور شدن قدرت در جریان های اسلامگرا به خودی خود روند سیاسی کشور را به سوی خطر پیش می برد".

 علاوه بر این روند، اسلوبی که برای انتقال مفاهیم به کار رفته بود، بسیار رکیک بود، به این ترتیب این یک گفت‌وگو نبود، بلکه اظهارات خصمانه و تحریک کننده ای بود که مسایل نگران کننده سنتی را تکرار می کرد.

 دیگران نیز روش های دیگری را انتخاب کردند، برخی اینگونه مطرح کردند که سلفی ها به دنبال آتش زدن کشور هستند، برخی دیگر مدعی شدند که آنها به همراه اخوان المسلمون از روی خون شهدا عبور کرده و به پارلمان رسیدند، البته آنها به فراکسیون المصریه اشاره نکردند که 15 درصد از آراء را به دست آورده است، آنها همچنین نسبت به شکاف تدریجی و از بین رفتن مبانی دولت شهروندی در مصر نیز هشدار دادند.

روزنامه الیوم السابع چند روز قبل و در 18 نوامبر به نقل از یکی از کاندیداهای فراکسیون المصریه نوشته بود: ما مصر را به جریان اسلامگرا واگذار نمی کنیم، ما در مقابل آنها مقاومت می کنیم، حتی اگر کار به مبارزه مسلحانه بکشد هم باقی می مانیم تا استخوانی در گلوی آنها باشیم. این تهدیدی بود که بعد از اینکه آن را شنیدم به یاد اشاره مشابهی افتادم که مایکل منیر یکی از متعصبان قبطی مطرح کرده بود، او بعد از حوادث ماسبیرو در روز 6 اکتبر از قبطی ها خواسته بود که منتظر اقدامات قانونی نباشند و قیام کرده و کنیسه هایی را که به آن نیاز دارند، برای خود بسازند، او گفته بود: شما مانند یک مرد در برابر هر غوغا سالاری بایستید، اگر آنها تلاش کردن که آنچه شما ساخته اید را به آتش بکشند، شما باید آنها را به آتش بکشید، این پیامی برای باقیمانده ها خواهد بود و خواهند فهمید که اگر تلاش کنند کنیسه ها را به آتش بکشند، شما آنها را قبل از این کار به آتش خواهید کشید.

هویدی در مقاله خود می افزاید: میزان تحریک تلویحی به مبارزه مسلحانه و خشونت های طایفه ای در مصر تا بدین جا پیش رفته است، این اشاره ای بود که با سکوتی عجیب همراه شد، این سکوت با هیاهویی که در اظهار نظر یکی از سلفی ها در مورد مبارزه با صندوق های رأی برپا شد، قابل قیاس نبود، تفاوتی که علامت های سوال زیادی را در مورد سکوت در قبال تهدیدهای اول و تحریک افکار عمومی در مورد دوم ایجاد کرد.

واقعیت هایی که درباره ماتم و عزا نشان دادن اوضاع عمومی مصر در کشور رواج دارد، توجه به چند نکته را ضروری می کند که عبارتند از:

این هجمه تبلیغاتی از آنجا شروع می شود که مدعی است اسلامگراها به تنهایی قدرت را در دست خواهند گرفت و به این صورت پروژه های خود را برای دخالت در آزادی های مردم و مجبور کردن آنها به تغییر روش های زندگی خود ادامه خواهند داد، بر اساس این ادعا آنها در این زمینه تفاوتی میان عاقل و جاهل، معتدل و افراطی قائل نخواهند شد و همه برابر خواهند بود، این در حالی است که این احتمال ها به ذهن هیچ کس خطور نمی کند.

بسیاری از این افراد با نتایج مرحله اول انتخابات به گونه ای رفتار می کنند که این نتایج، متعلق به مرحله آخر است، این در حالی است که این نتایج در دو دور بعدی قابل تغییر و دگرگونی است.

سخنگوها این موضوع را فراموش کرده اند که ملتی بیدار و هوشیار در مصر وجود دارد که رفتار همه را زیر نظر دارد، آنها فراموش کرده اند که درِ میدان التحریر بسته نشده و این میدان از نقشه مصر محو نشده است، این یعنی اینکه دیگر از این پس حاکمیت مطلق در مصر برقرار نخواهد بود و حکام نمی توانند هر طور که خود می خواهند رفتار کنند.

نتایج دایره انتخاباتی مصر الجدیده چندین مفهوم عمیق داشت، بیشتر مردم در این منطقه به عمرو حمزاوی آکادمیک لیبرال به عنوان یک نماینده مستقل رأی دادند و همین اکثریت به ائتلاف دموکراتیک نیز که ریاست آن بر عهده حزب آزادی و عدالت اخوان المسلمون بود، نیز رأی دادند، این نشان می دهد که مردم آگاهی کافی دارند که از بین گروه های مختلف کسانی را که صالح می دانند، انتخاب کنند، آنها در این بخش از نماینده مستقل حزب اخوان المسلمون دوری کردند، اما در بخش لیستی به کل این ائتلاف رأی دادند.

نسبت زیادی از فرهنگیان لیبرال با مردم مصر ب