به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ از ورود لوازم اضافی که منافقین قصد داشتند با خود به کمپ موقت ترانزیت منتقل کنند جلوگیری شده و کامیون های حامل این لوازم به پادگان اشرف باز گردانده شدند.
بر پایه این خبر اولین گروه اخراجی منافقین ۳۹۷ نفر بودند که در ۱۸ اتوبوس جای داده شدند و تعداد ۲۰ کامیون لوازم اضافی را با خود همراه داشتند.
لوازم اضافی منافقین که اغلب دستگاه های بزرگ برقی همچون ژنراتور برق هستند، ادواتی است که متعلق به ملت عراق بوده و منافقین سعی داشتند تا در خلال اخراج به سرقت این لوازم پرداخته و آنها را همراه خود از عراق خارج نمایند.
گفتنی است با توجه به تاکید سازمان ملل به معبر بودن کمپ ترانزیت در پروسه اخراج منافقین، نیازی به وجود این لوازم سرقتی نبوده و همچنین مساحت یک کیلومتری کمپ موقت ترانزیت نیز گنجایش پذیرش این لوازم را ندارد.
هر چند که هنوز همه اعضای منافقین از پادگان اشرف خارج نشدهاند اما از این لحظه به بعد سخن از اخراج منافقین و خارج سازی نفرات آنها از اشرف دیگر چندان موضوعیت ندارد. زیرا پروسه اخراج که دولت عراق از مدتها پیش خبر اجرایی شدن آن را داده بود و به تازگی آغاز شده قطعاً و بدون توقف به سرانجام می رسد.
و همانطور که دولت عراق پیش از این مشخص کرده و کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان هم تاکید کرده بود، کمپ ترانزیت (با مساحت یک کیلومتر و محصور در لیبرتی) فقط به مثابه معبری برای اعضای این گروهک محسوب میشود که قرار نیست حتی یک ساعت اضافی در آنجا باقی بمانند.
مشکل منافقین چیست؟
اما مشکل اعضای منافقین خودِ آنها و مغزهای قفلشده و افکار غلطشان است، وگرنه این گروهک با هر تفکر و ایدئولوژی و با هر خواست و هدفی برای دولت و ملت عراق و همچنین سازمان ملل حکم مجرمانی را دارند که به صورت غیرقانونی در خاک عراق ماندهاند. قطعاً دولت قانونی عراق بدون در نظر گرفتن اینکه منافقین چه میگویند و چه میخواهند در پی اِعمال تصمیم قانونی خودش است که اولاً محاکمه سرکردگان جنایتکار این گروهک بوده و ثانیاً اخراجِ همه این افراد، اعم از ردههای بالا تا آخرین نفرات از خاک کشورش است.
در شرایط فعلی هیچ کس مثل خود منافقین نمیتواند آنها را از نابودی کامل نجات دهد! اعضای این گروهک اگر بیطرفانه و مبتنی بر عقل و منطق به قضایا و اتفاقات پیرامون خود بنگرند متوجه میشوند که بابت سالها عمری که بیهوده باختهاند چه به دست آوردهاند؟ کدام یک از وعدههای سرکردگان این گروهک به واقعیت تبدیل شده؟
از پادگان اشرف که «شرف منافقین» و به قول سرکردگان این گروهک «نقطه اتکای دنیا» بود چه مانده است؟ و حالا که اشرف از دست رفته آن روابط گسترده و حمایتهای دولتهای غربی که برای حفاظت از این پادگان سخنرانی میکردند و عکس یادگاری میگرفتند کجا هستند؟
آیا همین که سازمان ملل حتی حاضر نشده پادگان بیابانی و بدون استفاده لیبرتی را به طور کامل در اختیار منافقین قرار دهد و فقط یک چهلم این پادگان را آنهم به طور محصور به منافقین داده و بیشتر از خود دولت عراق بر موقت بودن حضور منافقین در این کمپ کوچک (ترانزیت) تاکید دارد، این سوال را به ذهن متبادر نمیکند که آنهمه حمایت سازمانهای بینالملی– که از آن دم میزدند - چه شد؟
آیا این همه سوال بیجواب برای اعضای گروهکی که ادعا شده به واسطه مغزشوییها و فضای ایزوله اشرف تا به حال با این فرقه ماندهاند کافی نیست که به فهم درستی از واقعیت پیرامون خود برسند؟
امروز اگر باز هم بخواهیم بپذیریم که حساب ردههای پایین این گروهک از سرکردگان جنایتکار منافقین که از ترس محاکمه به زمین و زمان چنگ میزنند جداست، پس باید این را هم قبول کنیم که هیچ کس بهتر از خود این افراد نمیتواند آنها را نجات دهد.
اگر وضعیت فعلی -که صحنه را برای تمامی اعضای اشرف روشن میکند و تناقضات دنیای واقعی و فریبکاریهای سرکردگان منافقین را به آنها نشان میدهد- نتواند این افراد را از خواب بیدار کند، دیگر فرصت نجاتی وجود نخواهد داشت.
اگر واقعبینانه به وضعیت موجود نگاه کنیم خواهیم دید که یک فرصت دیگر برای اعضای رده پایین این گروهک باقی مانده که آنهم محاکمه است. فرصتی که البته با ارفاق، ردههای پایین و کسانی که در جنایتهای این گروهک دست نداشتهاند را برای همیشه از زیر چتر تروریستی سرکردگان نجات می دهد.
به هر حال منافقین چه بخواهند و چه مقاومت کنند اخراج و محاکمه صورت میگیرد و در زمان برگزاری دادگاه و همچنین در زمان بررسی پرونده افراد به صورت جداگانه و تحت نام پناهنده، فرصتی بوجود میآید که اعضای این گروه پس از سالها اجازه سخن گفتن پیدا میکنند و این دقیقاً فرصتی است که میتوانند برای نجات خود از آن استفاده کنند.
......................
پایان پیام / 101