خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳
۱:۵۸
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۱۸ فروردین
۱۳۹۱
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
مجله پيام زن ـ شماره‏‏های 179 و 180
کد خبر:
307079

آیا دروغ به همسر و فرزند جایز است؟ ـ قسمت سوم

در کتاب های اخلاقی اسلامی پس از بحث از دروغ به عنوان یک رذیلت و غیر اخلاقی شمردن آن و نقل احادیثی که هر نوع دروغی را غیر اخلاقی می شمارد، غالبا چند مورد مجاز شمرده شده است. یکی از آنها جواز دروغگوییِ شوهر به زن خویش قلمداد شده است و دیگری دروغ والدین به فرزندان خود به انگیزه های تربیتی. این استثنا عمدتا به روایاتی مستند است که از رسول خدا(ص) نقل گردیده است. در این مقاله، نویسنده پس از طرح تأکید پیامبر بر لزوم صداقت در زندگی و تعریف مورد نظر خویش از دروغ و بیان علت غیر اخلاقی بودن آن، به تحلیل این دو استثنا پرداخته است. وی پس از نقل احادیث مورد استناد و بررسی محتوای دلالی آنها و ارائه نظرگاههای مختلف، به نقد دیدگاه مسلط پرداخته و در کارآیی تفسیر رایج در این باره تردید کرده است. قسمت اول و دوم این مقاله به بررسی صداقت به مثابه ارزشی اخلاقی،تأکید بر صداقت و نفی دروغ در سنت پیامبر(ص)، مفهوم دروغ مصلحتی،نظر فقهاء و علمای اخلاق درباره دروغ به همسر و فرزندان و مفهوم آن، بررسی دلایل قائلین جواز دروغ به همسر و فرزندان و تفاسیر مرتبط با آن می پرداخت که پیش از این منتشر شد. قسمت سوم این مقاله به تشریح مفهوم دروغ به همسر می پردازد.

آآ

مقصود از دروغ به زن

در بیان مقصود از دروغ به زن غالبا دو مطلب را ذکر کرده اند:

الف) مقصود از دروغ، وعده های غیر جدی است.

ب) مقصود از دروغ، ابراز محبت و مبالغه در آن است.

الف) مقصود از دروغ، وعده های غیر جدی است

زندگی خانوادگی همیشه بر وفق مراد طرفین نیست و در موارد بسیاری، مرد از زیر بار تعهداتی که باید به جای آورد یا بهتر است به جای آورد، شانه خالی می کند و همین باعث آشفتگی و به هم ریختگی خانواده می شود. زن نیز گاه توقعاتی بحق و ناحق دارد که خواستار انجام آنها می شود، اما مرد در شرایطی است که نمی تواند آنها را برآورده سازد. حال یا باید سفت و سخت در برابر خواسته های زن خود بایستد و یا با وعده ای دروغین و «چشم» گفتنی خشک و خالی، یک غائله خانوادگی را ختم کند. گِرِهی که با دست می توان گشود با دندان نمی گشایند، بنابراین از باب تسهیل زندگی خانوادگی و برای پیشگیری از مشکلات حل نشدنی، مرد مجاز است به زنِ خود وعده های دروغین بدهد. سیدنعمت اللّه جزائری از یکی از استادان شوخ طبع خود نقل می کند که می گفت: آدم زن دار چشم و پایش از او سخت در رنج هستند، چون که هر گاه بخواهد از خانه بیرون آید، زنش به او می گوید فلان چیز را بخر. او نیز به نشان وعده دادن، دست بر چشم می گذارد؛ اما چون دست خالی باز گردد، زنش از وی می پرسد که آنچه خواستم چرا نیاوردی؟ و او نیز دست بر پایش می کوبد و می گوید یادم رفت و فراموش کردم و ... بدین ترتیب با وعده ای دروغین از یک دعوای خانگی پیشگیری می کند.

نراقی نیز، مقصود از دروغ گفتن را وعده دروغ دادن می داند. آیت اللّه کنی هم عنوان «وعده به خانواده و همسر» را به کار می برد و می گوید: «در چنین وضعی مرد بر سر دو راهی قرار می گیرد: یا باید با برخورد منفی و رد صریح در برابر خواسته های آنان موضع گیری کند و یا با برخورد امیدوارکننده و وعده های مصلحتی و غیر جدی تا حدودی آنها را راضی و قانع سازد. حال با توجه به اینکه پاسخ منفی و تند جز جریحه دار شدن عواطف و تزلزل ارکان خانواده سرانجامی ندارد، ناگزیر اجازه داده شده است که از روش دوم استفاده شود.»

مصطفی سعید نیز، در تفسیر عبارت «گفتگوی مرد با زن خود» می نویسد: «یعنی به او وعده ای دهد که شاد و خرسندش سازد.» خطابی نیز، در اینجا دروغ را به معنای وعده دادن به همسر می داند و آن را لازمه دوام زندگی خانوادگی می شمارد.

سخن کوتاه، کسانی بر آن رفته اند که مقصود از دروغ در اینجا، وعده دادن به زن و امیدوار کردن او به زندگی خانوادگی و آینده روشن آن است.

در این مورد دو نکته گفتنی است:

نخست: کسانی با قبول اینکه وعده دروغ، نوعی دروغ به شمار می رود بر آن هستند که در اینجا نیز باید از دروغگویی صریح خودداری کرد و معتقدند در حالی که مرد خود را ناچار می بیند به زن خود وعده ای دروغین بدهد، باید به گونه ای توریه کند؛ مثلاً اگر می گوید: برایت پیراهنی خواهم خرید، در همان حال چنین نیت کند: «اگر خدا بخواهد.» بدین ترتیب از دروغ گفتن، خود را رهانده است.

دوم: برخی کسان، اساسا وعده دروغ را از مقوله دروغ اصطلاحی بیرون می شمارند و می گویند دروغ، صفت خبر است، نه انشاء. به این معنا که دروغ در باره گزاره های اخباری صادق می آید، لذا اگر کسی به فرض مدعی شد که زمین مربع است، دروغ گفته است. زیرا خبری بر خلاف واقع داده است. اما اگر کسی گفت می خواهم زمین مربع باشد، در حقیقت از آرزو یا خواست خود خبر داده و به تعبیر دقیق تر خواستی را «انشاء» کرده است و در اینجا نمی توان او را به دروغگویی متهم کرد. وعده دادن نیز از مقوله انشاء به شمار می رود، از این رو تعبیر دقیق آن «وعده دروغین» نیست، بلکه باید گفت «وعده غیر جدی»؛ در نتیجه در این مورد اساسا با دروغ مواجه نیستیم و این مقوله تخصصا از مصادیق دروغ بیرون است. مرحوم آیت اللّه خویی با مجاز شمردن وعده دروغین به زن، می گوید که اگر این وعده به صورت انشاء صادر شده باشد، اساسا از موضوع دروغ بیرون است و اگر به عنوان اِخبار باشد، دروغ حرامی است که به شکل وعده بیان شده است. طبق این تفکیک، اگر کسی به زنِ خود به دروغ وعده دهد که سال آینده برایت گردن بند برلیانی خواهم خرید و مقصودش آن باشد که تصمیم دارد یا می خواهد یا در صدد آن است که چنین کاری را بکند ـ البته ظاهرا؛ و گرنه قلبا فقط خواسته است وعده ای دهد ـ در این صورت وعده دروغین است و مجاز به شمار می رود، اما اگر مقصودش آن باشد که در ظرف زمانی سال آینده چنین وعده ای محقق خواهد شد ـ و خودش چنین مطلبی را احراز نکند ـ در این صورت دروغ حرامی است که به صورت وعده بیان شده. آیت اللّه مهدوی کنی، این نظر را چنین توضیح می دهد:

«وعده، نوعی تعهد و التزام است و تعهد و التزام از مقوله انشاست، نه اِخبار؛ بنابراین وعده به همسر تخصّصا از مصادیق دروغ بیرون است، زیرا صدق و کذب مربوط به خبر است و مقوله انشاء از دایره صدق و کذب خارج است ... و تعبیرِ صحیح، وعده غیر جدی است، نه وعده دروغ. و چون وعده غیر جدی تعهدآور نمی باشد، تخلف از آن اشکال و گناهی ندارد و در حقیقت این گونه وعده، دروغ نیست.»

ایشان پس از بیان این تفسیر، به بررسی و نقد آن می پردازد و با استناد به آیات قرآن و عرف زبانی، به این نتیجه می رسد که:

«وعده دروغ، از مصادیق واقعی دروغ است و کسی که بدون جدّ وعده می دهد، در تعهد خود دروغگو است، زیرا اظهارش با اِسرار و آشکارش با نهان مطابقت ندارد، چه آن را به صورت خبر از آینده و چه به عنوان انشای تعهد بپذیریم.»

بر این اساس باید گفت وعده دروغین واقعا دروغ است، اما در اینجا مجاز شمرده شده است، نه اینکه اساسا دروغ نباشد.

ب) مقصود از دروغ، ابراز محبت و مبالغه در آن است

نیازهای خانوادگی، به نیازهای مادی منحصر نیست و زن در کنار آن، نیازهایی روحی دارد که تنها از طریق ابراز محبت و عشق برطرف می شود، از این رو وجود عشق و محبت برای دوام زندگی خانوادگی لازم است، اما این عشق و محبت را نمی توان به سادگی مانند کالاهای مادی تهیه کرد. باید میان زن و شوهر رابطه عاطفی عمیقی باشد تا بتوانند سختی های زندگی را تحمل کنند. این رابطه عمیق یک شبه حاصل نمی شود، بلکه محصول هماهنگی های سالیان دراز و هم زیستی مسالمت آمیز آنان است، لذا نمی توان همواره وجود چنین رابطه ای را انتظار داشت؛ با این حال ضرورت آن را نیز نمی توان نادیده گرفت؛ پس چه باید کرد؟ راه حل مسئله آن است که زن و مرد یکدیگر را عمیقا دوست بدارند، تا چنین رابطه پایداری میان آنها به وجود آید، اما دوست داشتن مسئله ای قلبی است و با فرمان و دستور پدیدار نمی شود، پس باید تدبیر دیگری اندیشید.

ساده ترین راه، آن است که زن و شوهر در زندگی زناشویی وانمود کنند یکدیگر را دوست می دارند؛ حتی اگر این تظاهر دروغین باشد. چنین تظاهری را ما غالبا می پذیریم. اگر کسی به دروغ از ما تعریف کند، گرچه بدانیم دروغ می گوید، از تعریف های او لذت می بریم. برای مثال ستاره زن فیلم «زیرزمین» (ساخته امیر کاستاریکا کارگردان نامدار بوسنیایی) به مردی که به شدت به او ابراز عشق می کرد و سخنان عاشقانه بر زبان می آورد، چنین می گوید: «می دانم، دروغ می گویی، اما دروغ گفتنت زیباست.» این طبیعت بشر است و آن را هم نمی توان دگرگون کرد. یا چون دعوایی را نزد خلیفه دوم بردند گفت: «کمتر خانه ای براساس عشق و محبت بنا می شود، لیکن مردم براساس اسلام و تبار با یکدیگر معاشرت می کنند.» داستان از این قرار بود که مردی به نام «ابن ابی عذره دؤلی» در زمان عمر، پی در پی زنان را طلاق خلع می گفت که به سبب آن شایعاتی در باره اش در شهر پیچید، از این رو روزی دست عبداللّه بن ارقم را گرفت و او را به خانه خود برد و در حضور او به زن خود گفت: «تو را به خدا سوگند می دهم، آیا از من متنفری؟» زن گفت: «سوگندم مده.» اما او همچنان پافشاری کرد و او را سوگند داد. زن نیز گفت که از او متنفر است. ماجرا را نزد عمر بردند و خلیفه، زن را خواست و از او پرسید که آیا تو هستی که از شوهر خود متنفری؟ زن گفت که مرا سوگند داد و من ناخوش داشتم که دروغ بگویم. آیا دروغ بگویم؟ خلیفه گفت: «آری، هر گاه کسی از شما ما را دوست نداشت، این مطلب را به او نگوید، چرا که کمتر خانه ای براساس عشق و محبت بنا می شود.» بنابراین، مقصود از دروغ در اینجا اظهار محبت غیر واقعی و ابراز صمیمیت های دروغین است که اگر هم طرف مقابل به دروغ بودن آن پی ببرد، باز آن را خوش می دارد. «وهبه الزحیلی» در این باب می نویسد: «مانند آنکه شوهر به زن خود بگوید: «تو زیباترین زنان و محبوب ترین کس نزد من هستی.» خطابی نیز می گوید که مقصود آن است که به او بیش از آنچه در دل دارد، اظهار محبت کند و بدین ترتیب اخلاق او را به صلاح آورد. همچنین ابن الملک می گوید: «مانند آنکه مرد به زن خود بگوید: «هیچ کس نزدم از تو محبوب تر نیست».»

سخن کوتاه، طبق این تفسیر مقصود از دروغ، مغازلات و سخن های عاشقانه و محبت آمیزی است که مرد به زن خود می گوید یا زوجین میان خود رد و بدل می کنند و چنین سخنانی، مانند شعر هستند که هر چه دروغ تر باشند، شیرین تر و خوشایندتر خواهند بود.

خانم «دوری هُلَندر» (Dory Hollander) در باب دروغ هایی که به زنان گفته می شود و آنان با طیب خاطر آنها را می پذیرند تحقیقی کرده و نتیجه آن را به صورت کتاب صوتی منتشر ساخته است. به نظر وی، زنان در قبال دروغ هایی آسیب پذیر هستند که به نحوی مقبولیت و محبوبیت آنان را نشان می دهد؛ اعتماد به نفس آنان را افزایش می دهد و موجب تقویت خودپنداره آنان می شود؛ مانند «دوستت دارم» و «اندامت متناسب است». وی در این کتاب با عنوان «101 دروغی که مردان و زنان می گویند و دلیل اینکه زنان آنها را باور می کنند» می کوشد این دروغ ها را طبقه بندی کند و به زنان، راهی برای مقابله با آنها نشان دهد.

گفتنی است که برخی از عالمان دروغ را شامل هر دو مورد دانسته و وعده دروغین و سخنان ملاطفت آمیز را نیز از دروغ های مجاز شمرده اند.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پایان قسمت سوم (این مقاله ادامه دارد و در شماره بعدی به بررسی این مساله پرداخته خواهد شد که آیا به لحاظ اخلاقی دروغ به زن مجاز است؟)

....................

پایان پیام/161

موضوعات مرتبط:

آیا دروغ به همسر و فرزند جایز است؟ ـ قسمت اول

آیا دروغ به همسر و فرزند جایز است؟ ـ قسمت دوم

آیا دروغ به همسر و فرزند جایز است؟ ـ قسمت سوم

آیا دروغ به همسر و فرزند جایز است؟ ـ قسمت چهارم

آیا دروغ به همسر و فرزند جایز است؟ ـ قسمت پنجم(آخر)