به گزارش خبرگزاری اهلبیت (ع) ـ ابنا ـ در خبرها آمده بود؛ یک روحانی دیگر هم در خاش به شهادت رسید و به جمع شهدای متعدد چند سال اخیر شرق کشور پیوست.
خدمتتان عرض کنم که مسؤول اینگونه حوادث، هیچکدام از مسؤولین محترم، هوشیار و دلسوز استان سیستان و بلوچستان نیستند. فکر نکنید میخواهم پای مسؤولین امنیتی را وسط بکشم، خیر! اصلاً و ابداً. مسؤول مستقیم اینگونه اتفاقات در استان ما فقط و فقط روزگار است و بس. اگر شما از مسؤولین هم سؤال کنید همین پاسخ را خواهید شنید. البته در اینجا یک "اشکال فلسفی" هم رخ می نماید! و آن اینکه به قول فلاسفه شاید نتوان گفت که روزگار علت تامۀ همۀ حوادث ریز و درشت حادث شده در استان است، بلکه ممکن است علت یا علتهای دیگری هم به عنوان علل ناقصه نقش داشته باشند!
مثلاً در حادثۀ تاسوکی که چیز عجیب و غریبی هم نبود و تنها بیست و سه نفر از مردم عادی کوچه و بازار در آن اتفاق، اتفاقاً کشته شدند، هفت نفر زخمی و هفت نفر هم گروگان گرفته شدند، مقصر خودشان بودهاند، آنها چرا و به چه حقی آن وقت شب - یعنی حدود ساعت هشت و نیم، نُه پنج شنبه 25 اسفند ماه 1384- با خیال راحت میخواستند از منطقهای به نام تاسوکی که دست بر قضا وسط دو پاسگاه هم قرار داشته است عبور کنند؟
اگر هم تروریستها، پاسگاه ناهوک سراوان را به قول یکی از دوستانم جارو کردهاند و با تمام مأمورهایش - البته به جز یک نفر- به پاکستان بردهاند، هیچ کس مقصر نیست، چرا که تروریستها برای به وجود آوردن اتفاقاتی مثل تاسوکی و خودی نشان دادن، به سلاح و مهمات نیاز داشتهاند. (این جریان در تاریخ 7/10/1384 اتفاق افتاد.)
اگر هم در نزدیکی اتوبوس سپاه، بمب منفجر شد و یازده نفر جانشان را از دست دادند و چندین نفر زخمی شدند، (25 بهمن ماه 1385) مقصر خودشان هستند که چرا به اطراف خوب نگاه نکردند که مبادا جلو، کنار، یا این طرف و آن طرف ماشینشان بمب نباشد.
اینها هم مثل حادثه یا اتفاق تاسوکی چیز عجیب و غریب و تازهای نبوده و نیست.
اگر هم مأمورین نیروی انتظامی آن وقت شب - یعنی هفت، هشت – ترور بشوند، یا رانندهاي در خانهای در شهر زاهدان به دار آویخته شود و تروریستها از صحنۀ جان دادن او فیلم بگیرند، یا یک رانندۀ تاکسی دیگر را بکشند، در صندوق عقب ماشینش بگذارند، و در همین تاکسی بمب بگذارند و تاکسی بمبگذاری شده را در نزدیکی استانداری سیستان و بلوچستان منفجر کنند، مقصر خودشان هستند، چرا که باید از آنان پرسید: چرا شما در یک استان مرزی به دنیا آمدهاید؟ آن هم استانی که با دو کشور هم مرز است، میخواستید در یک استان دیگر به دنیا بیایید، یا اصلاً به دنیا نیایید.
اگر هم در این استان، بعضیها را به خاطر گرفتن پول، گروگان گرفتهاند و به پاکستان بردهاند، مقصر خودشان بودهاند که پولشان از پارو بالا میرفته و یا لااقل تروریستها فکر میکردهاند، آنها خرپول هستند.
اگر هم آن روحانی، در حال تلاوت قرآن در مسجدی از توابع خاش، ترور شده مقصر خودش بوده، چرا که میخواست چنین توفیق بزرگی را کسب نکند تا سبب شهادت او در شب قدر بشود.
اگر هم روحانی دیگری به ضرب گلولۀ تروریستها، در حین بازگشت از مسجدی در زاهدان فقط زخمی شده، مقصر خودش بوده، چرا که او مثل «شهید شب قدر» توفیق کمتری کسب کرده بود که تنها توانست علت زخمی شدن او بشود نه شهادت او.
اگر هم پاکستان شانزده تروریست جادۀ چابهار را علیرغم پیگیریهای طاقت سوز، هنوز تحویل نداده، باید خاطر نشان کنم، عکس این تروریستها و دو، سه نفرشان را که تحویل داده. لذا میبینید که در همکاری این کشور برای از بین بردن ناامنی تردیدی وجود ندارد.
اگر هم در آینده چنین اتفاقات وافری اتفاقاً پیشآمد کند، مقصر مسؤولین نیستند؛ پس نتیجه میگیریم علت اصلی اینگونه حوادث، روزگار و خود قربانیان این حوادث هستند که در این استان «شهید پرور» - حتی اگر مزار شهدای شهرشان جا نداشته باشد - پشت در باز شهادت منتظر نشستهاند. دیدید که - به قول پوزیتیویستها - فرضیۀ ما اثبات شد.
در پایان دوست دارم یک آرزو کنم و یک سؤال بپرسم. ببخشيد، يادم رفته بود كه كار از آرزو و سؤال گذشته! پس بيخيال سؤال و آرزو و جواب...
.........................
پایان پیام/107 - 101
ویژه نامه | به جرم شیعه بودن کشته شدند
دوشنبه
۵ تیر
۱۳۹۱
۱۹:۳۰:۰۰
- منبع:
- ابنا
- کد خبر:
- 324854
اندر احوالات ما و تروریستها ؛
مقصر ماییم که کشته میشویم!
- کد خبر :
- 324854
دوشنبه
۵ تیر
۱۳۹۱
۱۹:۳۰:۰۰
- منبع:
- ابنا
اگر هم در نزدیکی اتوبوس سپاه، بمب منفجر شد و یازده نفر جانشان را از دست دادند و چندین نفر زخمی شدند، (25 بهمن ماه 1385) مقصر خودشان هستند که چرا به اطراف خوب نگاه نکردند که مبادا جلو، کنار، یا این طرف و آن طرف ماشینشان بمب نباشد!
آآ
آآ