به گزارش خبرگزاری اهل بیت(ع) ـ ابنا ـ شانزدهمين اجلاس سران کشورهاي عضو جنبش عدم تعهد صبح امروز با حضور و سخنان رهبر معظم انقلاب اسلامي، در تهران آغاز به کار کرد.
«حضرت آيت الله العظمی خامنه اي» رهبر معظم انقلاب اسلامي در سخنان بسيار مهمي در جمع ۱۲۰ تن از سران و مقامات کشورهاي پنج قاره جهان، با اشاره به شرايط حساس گيتي و عبور جهان از يک پيچ تاريخي بسيار مهم و نشانه هاي بروز نظام نوين چند وجهي در مقابل نظام يک جانبه گرايي سلطه، به تبيين فرصت هاي نويد بخش پيش روي کشورهاي مستقل و آرمانهاي اصلي کشورهاي غير متعهد و همچنين نشانه هاي لبريز شدن پيمانه صبر مردم جهان بويژه ملتهاي غرب از ساختارهاي معيوب، منسوخ، ناعادلانه و غير دموکراتيک هندسه غلط بين المللي موجود، پرداختند.
ایشان تأکيد کردند: جنبش عدم تعهد بايد نقش جديدي در شکل گيري نظم نوين بين المللي ايفاء کند و اعضاء اين جنبش مي توانند با همافزائي امکانات و ظرفيتهاي گستردهي خود، براي نجات جهان از ناامني و جنگ و سلطهگري نقشي تاريخي و ماندگار بيافرينند.
متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدلله ربالعالمین و الصلوة و السلام علی الرسول الاعظم الأمین و علی آله الطاهرین و صحبه المنتجبین و علی جمیع الانبیاء والمرسلین.
به شما میهمانان گرامی، سران و هیئتهای نمایندگی کشورهای جنبش عدم تعهد و نیز دیگر شرکتکنندگان در این اجلاس بزرگ بینالمللی خوشآمد میگویم.
ما در اینجا گرد آمدهایم تا به هدایت و کمک پروردگار، حرکت و جریانی را که در ۶دههی قبل با هوشمندی و موقعیتشناسی و شجاعت چند تن از رهبران سیاسی دلسوز و مسئولیتپذیر پایهگذاری شد، به اقتضای موقعیتها و نیازهای امروز جهان، ادامه دهیم و بلکه به آن جانی تازه و تحرکی دوباره ببخشیم.
میهمانان ما از مناطق جغرافیائی دور و نزدیک در اینجا گرد آمده و متعلق به ملیتها و نژادهای گوناگون و دارای تعلقات اعتقادی و فرهنگی و تاریخی و وراثتی متنوعاند، ولی همانطور که احمد سوکارنو یکی از بنیانگذاران این جنبش در کنفرانس معروفِ باندونگ در سال ۱۹۵۵ گفت، مبنای تشکیل عدم تعهد، نه وحدت جغرافیائی یا نژادی و دینی، بلکه وحدت نیاز است. آن روز کشورهای عضو جنبش عدم تعهد، به پیوندی که بتواند آنها را از سیطرهی شبکههای اقتدارگرا و مستکبر و سیریناپذیر، مصون بدارد نیازمند بودهاند؛ امروز با پیشرفت و گسترش ابزارهای سلطهگری، این نیاز همچنان پابرجا است.
من میخواهم حقیقت دیگری را مطرح کنم:
اسلام به ما آموخته است که انسانها با وجود ناهمگونیهای نژادی و زبانی و فرهنگی، فطرت همسانی دارند که آنها را به پاکی و عدالت و نیکوکاری و همدردی و همکاری فرا میخواند و همین سرشت همگانی است که اگر از انگیزههای گمراهکننده به سلامت عبور کند، انسانها را به توحید و معرفت ذات متعالی خداوند رهنمون میگردد.
این حقیقت تابناک دارای چنان ظرفیتی است که قادر است پایه و پشتوانهی تشکیل جوامع آزاد و سرافراز و برخوردار از پیشرفت و عدالت توأماً گردد و شعاع معنویت را بر همهی فعالیتهای مادّی و دنیائی انسانها نفوذ دهد و بهشتی دنیائی ـ پیش از بهشت اخروی موعد ادیان الهی ـ برای آنان فراهم آورد. و نیز همین حقیقیت مشترک و همگانی است که میتواند شالوده ریز همکاریهای برادرانهی ملتهائی باشد که از نظر شکل ظاهری و سابقهی تاریخی و منطقهی جغرافیائی شباهتی به یکدیگر ندارند.
همکاریهای بینالمللی هرگاه برچنین شالودهئی استوار باشد، دولتها ارتباطات میان خود را نه براساس ترس و تهدید یا افزونطلبی و منافع یکجانبه یا واسطهگریِ افراد خائن و خودفروش، بلکه بر پایهی منافع سالم و مشترک، و برتر از آن، منافع انسانیت بنا میکنند و وجدان بیدار خود و خاطر ملتهای خود را از دغدغهها آسوده میسازند.
این نظم آرمانی، در نقطهی مقابل نظام سلطه قرار دارد که در قرنهای اخیر، قدرتهای سلطهگر غربی ـ و امروز دولت زورگو و متجاوز آمریکا ـ مدعی و مبلّغ و پیشقراول آن بودهاند و هستند.
میهمانان عزیز!
امروز آرمانهای اصلی جنبش عدم تعهد با گذشت شش دهه همچنان زنده و پا برجاست؛ آرمانهائی مانند استعمارزدائی، استقلال سیاسی و اقتصادی و فرهنگی، عدم تعهد به قطبهای قدرت و ارتقاء همبستگی و همکاری میان کشورهای عضو. واقعیتهای امروز جهان با آن آرمانها دارای فاصله است؛ ولی ارادهی جمعی و تلاش همهجانبه برای عبور از واقعیتها و دست یافتن به آرمانها، هر چند پُر چالش، لیک امیدآفرین و ثمربخش است.
ما در گذشتهی نزدیک، شاهد شکست سیاستهای دوران جنگ سرد و نیزيکجانبهگرائیِ پس از آن بودهایم. جهان با عبرتآموزی از این تجربهی تاریخی، در حال گذار به نظام بینالمللی جدیدی است و جنبش عدم تعهد میتواند و باید نقش نوینی ایفاء نماید؛ این نظام باید بر پایهی مشارکت همگانی و برابری حقوق ملتها استوار باشد، و همبستگی ما کشورهای عضو این جنبش برای شکلگیری این نظم نوین، از ضرورتهای بارز عصر کنونی است.
خوشبختانه چشمانداز تحولات جهانی، نویدبخش یک نظام چند وجهی است که در آن، قطبهای سنتی قدرت، جای خود را به مجموعهئی از کشورها و فرهنگها و تمدنهای متنوع و با خاستگاههای گوناگون اقتصادی و اجتماعی و سیاسی میدهند. اتفاقات شگرفی که در سه دههی اخیر شاهد آن بودهایم آشکارا نشان میدهد که برآمدن قدرتهای جدید با بروز ضعف در قدرتهای قدیمی همراه بوده است. این جا به جائی تدریجی قدرت، به کشورهای عدم تعهد فرصت میدهد تا نقش مؤثر و شایستهئی را در عرصهی جهانی بر عهده بگیرند و زمینهی یک مدیریت عادلانه و واقعاً مشارکتی را در پهنهی گیتی فراهم آورند. ما کشورهای عضو این جنبش توانستهایم در یک دورانِ طولانی، با وجود تنوع دیدگاهها و گرایشها، همبستگی و پیوند خود را در چهار چوب آرمانهای مشترک حفظ کنیم و این دستاورد ساده و کوچکی نیست. این پیوند میتواند دستمایهی گذار به نظمی عادلانه و انسانی قرار گیرد.
شرائط کنونی جهان، فرصتی شاید تکرار نشدنی برای جنبش عدم تعهد است. سخن ما آن است که اتاق فرمان جهان نباید با دیکتاتوری چند کشور غربی اداره شود. باید بتوان یک مشارکت دموکراتیک جهانی را در عرصهی مدیریت بینالمللی شکل داد و تضمین کرد. این است نیاز همهی کشورهائی که مستقیم یا غیرمستقیم از دستاندازی چند کشور زورگو و سلطهطلب زیان دیدهاند و میبینند.
شورای امنیت سازمان ملل دارای ساختار و ساز و کاری غیرمنطقی، ناعادلانه و کاملاً غیر دموکراتیک است. این یک دیکتاتوری آشکار و یک وضعیت کهنه و منسوخ و تاریخ مصرف گذشته است. با سوءاستفاده از همین سازوکار غلط است که آمریکا و همدستانش توانستهاند زورگوئیهای خود را در لباس مفاهیم شریف بر دنیا تحمیل کنند. آنها میگویند «حقوق بشر» و منافع غرب را اراده میکنند؛ میگویند «دموکراسی» و دخالت نظامی در کشورها را به جای آن مینشانند؛ میگویند: «مبارزه با تروریسم»