خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۳ دی ۱۴۰۳
۹:۳۶
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
سه‌شنبه
۱۴ شهریور
۱۳۹۱
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
روزنامه جمهوری اسلامی
کد خبر:
344862

اخبار اجلاس جنبش عدم تعهد ـ 1002

سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی: اجلاس تهران، شكست يا موفقيت؟

براي يافتن پاسخ اين سئوال كه اجلاس تهران شكست خورد يا موفق بود، علاوه بر توجه به نقاط قوت و ضعف بايد عصبانيت سران آمريكا و رژيم صهيونيستي از اين واقعه نيز در نظر گرفته شود.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‎بیت(ع) ـ ابنا ـ سر مقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی به موضوع اجلاس غیر متعهدها مرتبط است نویسنده این مقاله آورده است: رسانه‌هاي غربي در ارزيابي اجلاس غيرمتعهدها در تهران مي‌گويند اين اجلاس شكست خورده است، اين ادعا چقدر با واقعيت منطبق است؟ آيا واقعاً اجلاس تهران شكست خورده يا طبق آنچه جمهوري اسلامي ايران مي‌گويد اين يك اجلاس كاملاً موفق بوده است؟پاسخ را بايد در ميزان انطباق آنچه در تهران گذشت با آنچه براي اين اجلاس به عنوان اهداف در نظر گرفته شده بود جستجو كرد.اهداف جمهوري اسلامي ايران اينها بودند:1 - برگزاري اجلاس در تهران (اصل برگزاري)2 - حضور بالاي اعضاي جنبش عدم تعهد در اجلاس (كميت)3 - حضور سران كشورهاي مهم عضو جنبش (كيفيت)4 - برگزاري بدون مشكل و معارضه (موفقيت)5 - توافق درباره مسائل مهم بين‌المللي (هماهنگي)غربي‌ها به ويژه آمريكا تلاش زيادي براي جلوگيري از برگزاري اجلاس تهران به عمل آوردند. آنها بعد از آنكه متوجه شدند نمي‌توانند مانع اصل برگزاري اجلاس شوند، تلاش خود را متوجه كميت و كيفيت آن كردند تا از اين طريق بتوانند در تبليغات خود اعلام كنند ايران نتوانست تعداد بالائي از اعضاي جنبش عدم تعهد را در اجلاس داشته باشد. در اين زمينه نيز غربي‌ها شكست خوردند و اجلاس تهران سرانجام با حضور 120 هيأت از اعضاي جنبش عدم تعهد برگزار شد كه رقم بالائي بود.بخش كيفي هم طمع بعدي غربي‌ها بود. آنها تلاش زيادي كردند تا سران بعضي كشورهائي كه به لحاظ سابقه در جنبش عدم تعهد يا موقعيت كنوني از دانه درشت‌هاي اين جنبش محسوب مي‌شوند در اجلاس تهران شركت نكنند. هند و مصر، دو نمونه كيفي بودند كه آمريكا تلاش زيادي براي جلوگيري از حضور سران آنها در اجلاس تهران كرد ولي هر دوي آنها به تهران آمدند. اين دو كشور از اين نظر كه هر دو از مؤسسان جنبش عدم تعهد در 57 سال قبل بودند، براي اين جنبش حائز اهميت زيادي هستند. علاوه بر اين، كشور هند هم اكنون يك كشور مطرح و قدرت مهم در قاره آسيا محسوب مي‌شود. مصر نيز به دليل وقوع انقلاب در آن و روي كار آمدن اخوان‌المسلمين از اهميت زيادي در خاورميانه عربي و شمال آفريقا برخوردار است. لذا حضور سران اين دو كشور در اجلاس تهران، از نظر كيفي به اين اجلاس اهميت قابل توجهي داد. علاوه بر اين دو كشور، حضور سران يا هيأت‌هاي تعدادي ديگر از كشورها نيز به لحاظ جايگاه آنها در ارتقاء كيفي اجلاس تهران مؤثر بود به ويژه آنكه بالا بودن تعداد سران در اين اجلاس نيز همين تأثير را داشت.كيفيت اجلاس تهران علاوه بر حضور سران، به سخنراني‌هاي ايراد شده در آن به ويژه موضعگيري‌هاي ضد استكباري و ضد صهيونيستي كه با صراحت صورت گرفت و در بيانيه پاياني اجلاس آمد نيز مربوط مي‌شود. واقعيت اينست كه از اين نظر، اجلاس تهران در مقايسه با ساير اجلاس‌هاي سران جنبش عدم تعهد داراي ويژگي قابل توجهي بود.برگزاري بدون مشكل، با امنيت بالا و بدون آنكه تعارضي در خود اجلاس و ميان هيأت‌ها وجود داشته باشد نيز از نقاط قوت اجلاس تهران بود. اين ويژگي، براي بسياري از هيأت‌هاي شركت كننده نيز جالب بود كما اينكه رسانه‌هاي غربي عليرغم تلاش زيادي كه به منظور به دست آوردن سوژه‌اي براي منفي‌بافي عليه اين اجلاس كردند نتوانستند در اين زمينه خوراك تبليغاتي پيدا كنند.نقطه ضعف‌هائي هم در اجلاس تهران وجود داشت كه نبايد آنها را ناديده گرفت. از جمله اين نقطه ضعف‌ها، ناهماهنگي ميان موضع آقاي محمد مرسي رئيس‌جمهور مصر با ميزبان اجلاس درباره مسأله سوريه و ترجمه نادرست سخنان او در اين قسمت توسط مترجم صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران بود. موضع تند آقاي مرسي موجب اعتراض هيأت سوري شد كه در قالب خروج اين هيأت از اجلاس جلوه كرد. مهم‌تر آنكه اجلاس تهران نتوانست درباره بحران سوريه به توافقي بر سر يك راه حل و راهكار روشن برسد.نقطه ضعف ديگر، چگونگي برخورد ميزبان اجلاس با موضوع فلسطين بود. آنچه در سخنان رهبر انقلاب اسلامي ايران و ساير سخنرانان و بيانيه پاياني اجلاس درباره فلسطین آمد دقيقاً همان موضعي بود كه جمهوري اسلامي ايران بر آن پاي مي‌فشارد ولي حضور محمود عباس به عنوان نماينده فلسطين در اين اجلاس با اين موضع همخواني نداشت. جمهوري اسلامي ايران با دعوت از محمود عباس، در عمل تشكيلات خودگردان فلسطين را به رسميت شناخت درحالي كه همواره بر قانوني بودن دولت اسماعيل هنيه تأكيد مي‌كند و تشكيلات خودگردان فلسطين را، كه با رژيم صهيونيستي و آمريكا هماهنگ است، دست نشانده مي‌داند. اين بهانه كه ميزبان اجلاس موظف است كليه اعضاء جنبش را دعوت كند و يا اينكه اگر محمود عباس دعوت نمي‌شد تعدادي از سران شركت كننده در اجلاس تهران ممكن بود در اين اجلاس نيايند و در نتيجه تعداد كمتري از سران را در اجلاس داشتيم، قابل قبول نيست. زيرا اولاً حضور محمود عباس فقط با دعوت از او نبود بلكه به قيمت ناديده گرفتن دولت قانوني فلسطين بود و ثانياً در عرصه تحقق آرمان‌ها نبايد كيفيت، قرباني كميت شود. ما مي‌توانستيم اجلاس را مثلاً با حضور 110 هيأت برگزار كنيم اما به اين دوگانگي در موضوع فلسطين تن ندهيم و آرمان فلسطين را همانگونه كه در گفتار دنبال مي‌كنيم در عمل نيز به پيش ببريم. همين روش اصولي را در مورد بعضي ديگر از موضوعات و حتي كشورها مي‌توانستيم اعمال نمائيم و در مجموع ايستادگي بر سر مواضع اصولي، آرماني و انقلابي را بر منافع و مصالح كمي و زودگذر ترجيح دهيم. مسئولان با اينگونه عمل كردن مي‌توانستند اجلاس تهران را بدون نقاط ضعف برگزار كنند و اينگونه نباشد كه براي بعضي اقدامات ناچار به توجيه كردن‌هاي غيرموجه شوند.براي يافتن پاسخ اين سئوال كه اجلاس تهران شكست خورد يا موفق بود، علاوه بر توجه به نقاط قوت و ضعف بايد عصبانيت سران آمريكا و رژيم صهيونيستي از اين واقعه نيز در نظر گرفته شود.....................پایان پیام/ 167