خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

سه‌شنبه ۱۶ مرداد ۱۴۰۳
۳:۱۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
شنبه
۲۵ شهریور
۱۳۹۱
۱۹:۳۰:۰۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
348323

اخبار فیلم جدید موهن به اسلام ـ 347

بیانیه جمعی از دانشجویان ایرانی مقیم آلمان در خصوص هتک حرمت به پیامبر(ص)

اقدام شنیع اخیر تمدن غرب و صنعت فرهنگ که دستگاه تبلیغاتی آن محسوب می شود، نه تنها به آنان در تغییر رویکردهای مسلمانان یاری نمی رساند، بلکه این شمشیر افراخته شده، بر چهره صاحب آن فرود خواهد آمد و چنانچه شاهدیم، خشم انقلابی مسلمانان جهان را به دنبال داشته است و در اولین اقدام، حمله به سفارت آمریکا در لیبی و کشته شدن سفیر و چند نفر از اعضای آن را به دنبال داشته است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‎بیت(ع) ـ ابنا ـ جمعی از دانشجویان ایرانی مقیم آلمان در خصوص هتک حرمت ساحت نورانی رسول اعظم (ص) بیانیه تحلیلی صادر کرده اند. به گزارش تابناک متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:

بسم الله الرحمن الرحیم  مُّحَمَّدٌ رَّسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاء عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاء بَيْنَهُمْ

بار دیگر زبان و دستان آلوده مدعیان دروغین حقوق بشر و آزادی بیان، توهین دیگری به ساحت پیامبر رحمت و مهربانی را رقم زد. بار دیگر، این ددمنشان به خیال خام خود خواستند دریای عظیم کرامتش را به پوز خود نجس سازند. امت اسلامی دیرزمانی است که با این رفتارهای ناشی از درماندگی و عجز آشنایی دارد و منطق نهفته در این رفتارهای زشت را به خوبی شناخته است و آن، همانا عجز از گسترش پیام راستین انبیای الهی و خاتم آنان، پیامبر عظیم الشان اسلام صلی الله علیه و آله است. ما دانشجویان و نخبگان ایرانی مشغول به تحصیل در کشور آلمان، که علاوه بر اشتغال به امر مقدس تحصیل، به عنوان یک مسلمان همواره دغدغه دین و میهن داشته ایم، وظیفه خود می دانیم تا ضمن محکوم نمودن این اعمال پلید و مکرر و ابراز انزجار از آن، نکاتی چند در مورد علل و ریشه های این اقدامات به استحضار ملت عزیز ایران و تمامی جهانیان برسانیم. 

اول: پس از فروپاشی شوروی و پایان جنگ زرگری دو قطب مادی گرای غرب و شرق، نظریه پردازان آمریکایی که خود را پیروز میدان یافته بودند، مست از این پیروزی تاریخی شروع به پرداختن نظریات متفاوت در مورد نظم سیاسی آینده جهان نمودند و از اینرو، صحنه نظریه پردازی استراتژیک آمریکا شاهد نظریات گوناگون گردید که در این میان، دو نظریه رقیب توانستند خود را بیش از رقبا مطرح سازند: نظریه پایان تاریخ فرانسیس فوکویاما و نظریه برخورد تمدن های ساموئل هانتینگتون. نظریه پایان تاریخ مدعی نظمی نوین در صحنه ایدئولوژیک و سیاست جهانی بود که بر طبق آن لیبرال دموکراسی غربی پایان محتوم تاریخ تلقی می شد و از این پس بدون هیچ رقیبی به کار خود ادامه خواهد داد. نظریه دوم اما، با نقد این تئوری و البته با واقع بینی بیشتر، مدعی شد که در نظم پسا شوروی، صحنه شطرنج جهانی شاهد برخورد و نبرد میان هشت تمدن عمده در جهان خواهد بود و از این میان، خطرناک ترین این تمدن ها، تمدن اسلامی است. این تمدن از نظر هانتینگتون رقیبی جدی برای تمدن غرب محسوب می شود، چرا که مدعی ارزش های جهانشمول و جهانبینی فراگیر در مورد هستی بشر و نحوه تفکر و زندگی وی است. از اینرو، از نظر وی سیاست های عملی ایالات متحده بایستی در راستای کنترل اسلام و تمدن اسلامی باشد. 

اما منظور هانتینگتون از تمدن اسلامی چه بود؟ او به خوبی به ایران و انقلاب اسلامی واقف بود و توانسته بود به درک درستی از خطری که این تفکر توحیدی برای تمدن مادی غرب فراهم آورده بود پی ببرد. گواه این مساله نیز توصیه وی به دولت آمریکا برای جلوگیری از اتحاد میان تمدن اسلامی به سردمداری ایران با دیگر تمدن ها برای مقابله با تمدن غرب بود. از اینرو، بیداری مسلمانان و کسب خودآگاهی از هویت اسلامی آنان در پناه انقلاب اسلامی ایران خطری جدی برای تمدن غرب محسوب می شد که بایستی دولت ‌آمریکا که خود را سردمدار این تمدن می دانست، آنرا بطور جدی در سیاست های خود جای داده و برای جلوگیری از بسط نفوذ آن بکوشد.

 دوم: انقلاب اسلامی ایران به عنوان انقلابی که برخاسته از پارادایمی توحیدی و غیر مادی در ربع پایانی قرن بیستم و با عدم وابستگی به دو بلوک سیاسی برخاسته از دو ابر پارادایم مارکسیسم و لیبرالیسم بود، منجر به بیداری عظیمی در جهان اسلام گردید. این انقلاب توانست پس از سه دهه با عبور از تمامی نقشه های استعماری که همگی  در راستای جلوگیری از بسط نفوذ آن به کشوهای مسلمان طراحی شده بود، نه تنها خود را تثبیت کند، بلکه توانست به عنوان الگویی تمام عیار جهت ساختن نظمی دینی در عرصه داخلی یک کشور و بعنوان الگویی موفق در پهنه سیاست بین الملل، داعیه نجات جهان مدرن باشد. جهانی که خسته از نگاه تک بعدی به ساحت انسانی و نیازمند روحی جدید در کالبد بیمار خود بود. از اینرو، همچنان که در پیام امام راحل به گورباچوف آخرین رئیس جمهور نظم کمونیستی شرق پیداست، اینک جمهوری اسلامی حاضر بود تا خلاء معنویت را با صدور پیام انقلاب خود پر کند. انقلاب ایران نه تنها سرمشقی برای جنبش های اسلامی محسوب می شد، بلکه منبع الهام حرکت های آزادیخواهانه نیز محسوب می گشت و این، در نظر تمدن مادی گرا یعنی برخاستن رقیبی ایدئولوژیک و البته پر قدرت. 

سوم: نقشه های تمدن غرب برای دنیای اسلام و سردمدار بیداری اسلامی یعنی جمهوری اسلامی ایران نه تنها شکست خورد، بلکه این قدرت نوپا روزبروز توانست بر قدرت و حیطه نفوذ خود بیافزاید. پس از آنکه تئوری های مهار یکجانبه و دو جانبه که از سوی آمریکا برای کنترل ایران به شکست انجامید، غرب و سردمدار آن یعنی آمریکا به این نتیجه رسید که بایستی به گونه ای دیگربه مهار ایران بپردازد. از اینرو دولت جنگ طلب بوش حادثه مشکوک یازده سپتامبر را در سال 2001 ترتیب داد تا به بهانه آن به سرزمین های مسلمانان و همسایه های ایران حمله آورد و به خیال خود سرکشی جمهوری اسلامی را مهار کند. جالب آنکه بهانه حمله آنان به افغانستان در سال 2001 و عراق در سال 2003 مبارزه با تروریسم بود. اما کدام تروریسم و کدام تروریست؟ گروه های سلفی تندرویی که خود آنان در سالهای جنگ افغانستان و شوروی، با کمک سازمان اطلاعات پاکستان و حمایت مالی سنگین شیوخ تن پرور عرب "خلق کرده بودند" تا در جنگ با رقیب کمونیست، به نیابت از آمریکا و متحدان غربی اش بجنگند. حال این گروه ها که ماموریت قبلی خود را به اتمام رسانیده بودند، بایستی وارد ماموریتی جدید از سوی اربابان خود می شدند و این ماموریت، تحت عنوان حادثه یازده سپتامبر خود را عیان ساخت. هدف غربی ها از اشغال سرزمین های مسلمانان، همانا عبارت بود از: کنترل خطرناک ترین رقیب ایدئولوژیک غرب، یعنی تمدن اسلامی؛ به غارت بردن ثروت های آنان نظیر نفت، گاز و معادن؛ و همچنین تضمین امنیت رژیم جعلی صهیونیستی، که شش دهه قبل توسط همین تمدن غرب و به سردمداری انگلیس ایجاد شده بود.   

چهارم: موج دوم بیداری اسلامی پس از انقلاب اسلامی ایران، پس از تاخیری سه دهه ای در ابتدای دهه دوم قرن بیست و یکم آغاز شد و در پی این سری از انقلابها، حکام مستبد و دست نشانده غرب، یکی پس از دیگری گرفتار خشم مقدس مسلمانان شده و فروپاشیدند. از اینرو، سردمداران تمدن غرب دریافتند که برای مبارزه با این انقلابها و تحریف آنها بایستی به فتنه انگیزی در میان امت اسلامی روی آوردند. آنان برای انحراف مسیر این انقلابها، به سکوت در مقابل کشتار شیعیان مظلوم بحرین توسط رژیم آل خلیفه و آل سعود پرداخته و همچنین به تحرکات طائفی و برانگیختن آتش جنگی خونین در سوریه دست زدند. اعزام دست پروردگان سلفی و تروریست های القاعده به ماموریتی جدید که همانا قطع دست بلند ایران و محور مقاومت در دنیای اسلام است، و همچنین انحراف مسیر انقلابهای اسلامی منطقه و انداختن آنان در مسیر طائفی گری از مهمترین اهداف این توطئه شوم و کثیف تمدن غرب، برای کنترل تمدن اسلامی است و این توطئه با حمایت شیوخ مستبد و گوش به فرمان غرب هم اکنون در حال پیگیری است. لذا آنچه در سوریه می گذرد، توطئه کثیفی از جانب تمدن غرب و سرکردگان جنایتکار آمریکایی- صهیونیست آن است و مسلمین بایستی این مساله را به خوبی دریابند.

 پنجم: در کنار همه این فعالیتهای فیزیکی که برای جلوگیری از بسط  نفوذ و فراگیری تمدن اسلامی صورت پذیرفته است، بازوی فرهنگی تمدن غرب بسیار فعال بوده است. این بازو که از آن به عنوان "صنعت فرهنگ" نام برده می شود، ناظر بر فعالیتهایی است که بیشتر به بعد معنوی فرهنگ  و کار بر عقاید و جهانبینی هاست. آنچه مسلم است این است که تمدن غرب در این عرصه سعی کرده است بیشترین فعالیت را داشته باشد چرا که تغییر در اذهان و تهی کردن آنها و شکستن قداست مقدسات در ذهن مسلمانان، به بی تفاوتی منجر می شود و در این حالت، به راحتی می توان آنان را مدیریت کرد و اصولا زمانی که مسلمانان به مقدسات خود حساسیت نشان ندهند، و دیگر تعصبی بر دین خود نداشته باشند، رقیبی جدی برای آنان محسوب نخواهند شد از اینرو، رسانه های مدرن ابزار خوبی برای این تابو شکنی ها محسوب می شوند. این رسانه ها اعم از نوشتاری و تصویری، اعم از سینما و بنگاه های خبری، اعم از اینترنت و دنیای مجازی، بصورت تمام عیار در خدمت این آرمان قرار گرفته اند. نوشتن رمان های موهن و کشیدن کاریکاتور پیامبر اسلام، سوزاندن قرآن، ایراد سخنرانی های مشمئز کننده در مورد دین اسلام و بزرگان آن و اخیرا ساخت فیلمی سراسر توهین به مقدس ترین شخص مسلمانان، قطعات این پازل چند پاره هستند که همگی در راستای مبارزه تمدن غرب بر علیه تمدن اسلامی می باشد.

 ششم: اقدام شنیع اخیر تمدن غرب و صنعت فرهنگ که دستگاه تبلیغاتی آن محسوب می شود، نه تنها به آنان در تغییر رویکردهای مسلمانان یاری نمی رساند، بلکه این شمشیر افراخته شده، بر چهره صاحب آن فرود خواهد آمد و چنانچه شاهدیم، خشم انقلابی مسلمانان جهان را به دنبال داشته است و در اولین اقدام، حمله به سفارت آمریکا در لیبی و کشته شدن سفیر و چند نفر از اعضای آن را به دنبال داشته است، چیزی که سردمداران آمریکا را بر آن داشت تا به عمق احساسات ضد غربی مسلمانان بیشتر پی برده و به محکوم کردن این عمل، در ظاهر کار دست یابند. طنز قضیه اینجاست که این اقدامات با حمایت دولتهای غربی و آمریکا انجام می شود و به بهانه آزادی بیان هیچ قانونی در این دولتها مبنی بر عدم توهین به مقدسات مسلمانان وجود ندارد، اما آنان این اعمال که هیچ مغایرتی با قوانین آنان ندارد را محکوم می کنند!

 در پایان، ما دانشجویان مسلمان شاغل به تحصیل در آلمان اعلام می داریم که زمان غفلت مسلمانان در اثر استعمار غرب به پایان رسیده است و اینک امت رسول الله (ص) با بیداری نشات گرفته از دین این پیامبرعظیم الشان، می رود تا برگ زرینی در عرصه بشریت رقم زند و در این راه، تمدن غرب به سردمداری آمریکا هر چقدر بیشتر دست و پا زند، بیشتر در مرداب جهل خود فرو خواهد رفت، چرا که وعده الهی تحقق حکومت صالحان بر زمین است.  

 يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ

جمعی از دانشجویان ایرانی مقیم آلمان       

.................پایان پیام/ 218