خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
۲۰:۵۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۷ مهر
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
352062

آیت الله موسوی اردبیلی:

آزادی و برابری در حقوق بشر؛ موهبت الهی است

مرجع تقلید شیعیان گفتند: قرآن كريم موهبت كرامت الهي را تنها از آن مومنان نمي‌خواند بلكه كرامت الهي را در حق همه فرزندان آدم(ع) بر مي‌شمرد وديگر نعمت‌هاي خدا از قبيل سلطه انسان بر خشك و‌تر عالم وبرخورداري او از مواهب پاكيزه طبيعت را هم فرع همين تكريم جهان شمول مي‌شمرد.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‎بیت(ع) ـ ابنا ـ  روز پنجشنبه ششم مهرماه "همايش ملي صيانت از كرامت انساني در انديشه حقوقي اسلام" از سوی كميسيون حقوق بشر اسلامي ايران و با همكاري نهادهاي برجسته پژوهشي و آموزشي حوزه علميه و مراكز دانشگاهي قم پس از برگزاري پنج پيش نشست علمي طي ماه‌هاي اخير در قم، تهران و تبريز، در مركز فقهي ائمه اطهار علهيم السلام در قم برگزار گرديد.

آیت الله العظمی موسوی اردبیلی مرجع تقلید شیعیان در پیامی به این همایش فخرفروشی و برتری جویی را از سوی شریعت اسلام مردود دانسته و تاکید کردند: شريعت اسلام انسان‌ها را برادر و برابر مي‌داند. رسول خدا(ص) انسان‌ها را در مساوات به دندانه‌هاي شانه مانند مي‌كند و فخرفروشي و برتري جوئي را در هر شكل و به هر بهانه‌اي مردود مي‌داند.

متن پیام آیت الله موسوی اردبیلی به شرح زیر است:

حمد بیکران و ثنای بی پایان خدای رحمان را سزاست که انسان را در نیکوترین ترکیب بیافرید و از موهبت اندیشه و بیان برخوردار ساخت و تاج کرامت بر سر او نهاد.

درود و سلام و رحمت و برکت حق بر انسان‌های گزین و آورندگان دین که سلسله هدایت را سرآغازند و قافله سعادت را امیر، خصوصا بر امیر آنان، فخر و مهتر اولاد آدم (ع)، نبی خاتم (ص) که با عمل و سیرت خود پایه رفعت انسان را از سپهر برین فراتر برد و بر ساقه عرش الهی رساند و با آیین و شریعت خود راه روشن تعالی و نیل به اعلی درجات کرامت انسانی را گشود و نمود، و بر خاندان مطهرش که کرایم هستی و ذخایر فضل الهی‌اند.

سلام و درود بر همه عزیزان اهل فکر و تحقیق که با انگیزه پیگیری مقاصد اسلامی و آرمان‌های گرامی دین مبین در این محفل گران سنگ گرد آمده‌اند تا کرامت انسان را پاس بدارند و بر موهبت‌های خدادادی او گواهی دهند و نقش والای شریعت خاتم المرسلین(ص) را در ارتقای کرامت انسان و حقوق او به اهل عالم اعلام کنند. توجه و تاکید بر حقوق انسان به عنوان اشرف مخلوقات و تنها موجودی که در دنیای مشهود و شناخته شده ما از موهبت آگاهی و خرد و قدرت اظهار مکنونات خود و انتقال یافته‌های خود به دیگران برخوردار است، حقیقتی است که هر چند پس از قرن‌ها فراز و نشیب، خوشبختانه در قرن گذشته در قالب اعلامیه جهانی رسمیت و در ادامه تفصیل یافت و تعقیب شد و اینک به صورت مطالبه‌ای عالم گیر مورد توجه همه جهان است، در اصل می‌توان ردّ و نشان آن را مانند بسیاری از دیگر معارف و دستاوردهای بشر در تعالیم انبیاء الهی یافت.

اگر در حقوق بشر امروز از برادری و برابری و آزادی و آزادگی و انسان سخن می‌رود، اگر به حقوق زن و کودک و کارگر و شهروند توجه می‌شود، اگر حق آزادی عقیده، آزادی سکونت، آزادی شغل و مانند اینها در مواثیق بین المللی مورد تاکید قرار می‌گیرد، این دستاوردهای ارزشمند را که موهبت الهی است پیش‌تر در شرایع آسمانی خصوصا شریعت ختمیّه می‌توان دید.

شریعت اسلام انسان‌ها را برادر و برابر می‌داند. رسول خدا(ص) انسان‌ها را در مساوات به دندانه‌های شانه مانند می‌کند و فخرفروشی و برتری جوئی را در هر شکل و به هر بهانه‌ای مردود می‌داند. امیرمومنان حفظ حرمت و حقوق انسان‌ها و تساوی آنان در برخورداری از رفتار دوستانه و محترمانه را به مساوات آنها از حیث انسان بودن و برخورداری از خلقت یکسان، مستند می‌فرماید. امروز نیز نامه بلند حضرت امیر (ع) به مالک اشتر و رساله حقوق امام سجاد(ع) منادی کرامت انسان و راهنمای بزرگ بشر است.

هر چند دین، گرامی‌ترین موهبت الهی است و اعراض از آن خساراتی عظیم و شقاوتی بی مانند است، آیات نورانی الهی دینداری را از حیطه اکراه و اجبار خارج دانسته و اقبال اختیاری به دین را از دل و جان طلب می‌کند و اگر فضیلتی را قائل است برای پرهیزکاری و تقوی می‌پسندد که خود ارزشی بر ارزش ذاتی انسان می‌افزاید.

اگر کم‌تر از یک قرن است که مالکیت زن بر اموالش و تسلط او بر سرنوشتش در مغرب زمین به رسمیت شناخته شده است، شریعت غرّای محمدی(ص) چهارده قرن پیش کرامت، منزلت، حقوق مالی و توازن حقوق و تکالیف زن را در آیات نورانی قرآن و سنت و سیره آن نبی اکرم و اهل بیت شرفش آموخته است. توجه به حقوق کودک و تاکید بر رعایت مصلحت و غبطه او و اهتمام در تعلیم و تربیت و رفاه و آسایش او، تاکید بر منزلت کارگر و حمایت از حقوق او، التفات به تکالیف حاکم در برابر رعایا و حقوق رعایا بر حاکمان، التزام به حق انسان‌ها بر تعیین سرنوشت، بر تملیک دستاوردها، بر تصرف در مایملک، در انتخاب‌مان و شیوه زندگی و تحصیل و شغل و مانند اینها، همه و همه نشان دهنده التفات اسلام به حقوق انسان است و چرا چنین نباشد که در قران کریم، انسان امانتدار خداوند، میراث بر زمین، خلیفه بر نهاده حق، مخلوقی تام و اعتدال یافته خوانده شده است که آفرینش او آینه احسن الخالقین است.

توجه هوشمندانه حقوق بشر امروز بر این نکته که مرکز ثقل حقوق انسان و مبنای استوار آن کرامت انسان است نیز بازتابی از التفات متون قدسی به کرامت انسانی است.

قرآن کریم موهبت کرامت الهی را تنها از آن مومنان نمی‌خواند بلکه کرامت الهی را در حق همه فرزندان آدم(ع) بر می‌شمرد و دیگر نعمت‌های خدا از قبیل سلطه انسان بر خشک و تر عالم و برخورداری او از مواهب پاکیزه طبیعت را هم فرع همین تکریم جهان شمول می‌شمرد. البته مومنان را به واسطه حُسن اختیارشان تکریم فزون‌تری هست و چه کسی تردید دارد که حُسن انتخاب و اختیار و تحقق در عرصه اندیشه و عقیده و اخلاق و عمل، کرامت آفرین و تحسین برانگیز است. اما مهم این است که انسان همین انسانی که با آفرینش او ملائک نگران کج روی اویند همین انسانی که در مظان ستمکاری و نادانی است همین انسان عجول کم طاقت و زیاده خواه همین انسان واقعی خارجی که روی زمین راه می‌رود مورد تکریم خداوند است، برای او حقوقی است و بر او تکالیفی و شریعت الهی حقوق او را برای آسایش، آرامش، رفاه، شادی، فراغت، برخورداری و داشتن فرصت برای نیل به هدف آفرینش خواسته است و تکالیف او را برای حفظ حریم‌ها و تلاش برای نیل به عالی‌ترین درجه کمال و تعالی مقرر فرموده است.

خطاکاری انسان و مرز شکنی او البته هم نزد همه عقلای عالم ملامت برانگیز است و مجازات خیز، و هم در قانون دین، ولی حتی اگر کسی به بالاترین درجه مجازات محکوم شود نباید با او رفتاری صورت گیرد که موجب نقض حرمت انسانی و کرامت ذاتی الهی او گردد و این حکم نورانی شریعت اسلام است.

سروران گرامی، امروز بحث از کرامت انسان و حقوق او و مشارکت در شکل گیری و توسعه و ترویج حقوق بشر جهان شمول و احیانا مناقشه در جزئیات تامل برانگیز و مباحثه برای گشودن گره‌ها و مطالبه اجرای عادلانه و فارغ از تبعیض حقوق حقه بشر، حق عالمان دین، وظیفه آنان و رسالت ایمانی آنان است. چرا که به حق، پیروان شریعت خاتم میراث داران سرچشمه‌های زلال حقوق بشرند. دریغ است که بی توجهی ما یا سوء عمل و رفتار ما یا اظهارات حساب نشده و غیر متکی به تحقیق ما موجب پیدایش این توهم شود که علما و متفکرین مسلمان به حقوق بشر بی اعتنایند؛ و یا بالاتر از آن قوانین اسلام با حقوق بشر ناسازگار است. البته بحث بر سر همه جزئیات و مصادیق نیست که مناقشه در آن‌ها حتی در درون خود منظومه حقوق بشر موجود، طبیعی است آن چه مهم است هماهنگی کلی تعالیم نورانی دین با عدالت، رحمت، آزادی و کرامت انسان است و توجه به همین امر موجب التفات به این است که دین نه تنها مانعی بر سر راه حقوق بشر نیست بلکه پشتیبان آن، ضامن اجرای آن، عمق دهنده و تعالی بخش آن و احیانا تصحیح کننده آن است.

امروز بر علمای اسلام است که با بحث و تحقیق و طرح مباحث حقوق بشری در مذاکرات علمی خود اجتهاد و تفقه را در قلمرو مسائل آن توسعه دهند و از این طریق به یاری انسان معاصر برخیزند.

بر گویندگان و نویسندگان و مبلغان دینی است که با فهم و بیان درست مسائل حقوق بشری در حوزه دین نه تنها شبهه تعارض را مرتفع کنند که نقش عظیم دین در ارتقاء همه جانبه حقوق بشر را نشان دهند.

بر رهبران افکار عمومی است که مسائل حق و پذیرفته شده حقوق بشر را در میان جامعه اسلامی رواج دهند تا هم به صورت ارزش‌های متداول درآید و هم مطالبه جدی جوامع اسلامی شود.

بر حاکمان و اداره کنندگان جوامع اسلامی است که با رعایت قوانین و موازین پذیرفته حقوق بشری و پاسداشت جدی عملی و به دور از شعار کرامت انسان هم دنیای بهتری را برای امت اسلام رقم زنند هم چهره جوامع و حکومت‌های اسلامی را در دید جهانیان زیبا سازند.

باور کنیم که ارزش‌های حقوق بشری نه تنها وارداتی و تحمیلی نیست که میراث موالی عظام ماست و عمل به حقوق بشر را نه برای تقابل و دفع خرده گیری‌ها و اسکات خصم که برای برخورداری از برکات آن و در نهایت جلب رحمت و رضوان حق تعالی سرلوحه خود قرار دهیم. البته این بدان معنا نیست که پرونده منادیان حقوق بشر در دنیای امروز هیچگونه نقطه سیاهی ندارد، مع الاسف حقوق بشر هم مانند بسیاری از دیگر ارزش‌های انسانی و حتی الهی ابزار و دستاویز زیاده خواهی و غلبه جویی شده است. برخورد گزینشی و تبعیض آمیز با موضوعات و اصول حقوق بشری تلخ است و درد آور.

هر انسانی حق دارد در هر جای سرزمین خود که مایل است زندگی کند و از حقوق اولیه معیشتی و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی برخوردار باشد اما بیش از نیم قرن است که مردم فلسطین از خانه و کاشانه خود رانده شده‌اند و در بسیاری از موارد در مناطقی نامناسب و گاه با عدم برخورداری از حداقل امکانات زندگی روزگار را سپری می‌کنند. رژیمی زیاده خواه، غاصب و افزون طلب به هیچ انضباط جهانی منضبط نیست، قطعنامه‌های شورای امنیت را نادیده می‌گیرد، رسما و علنا تهدید به ترور می‌کند و آن را عملی می‌سازد، به خاک کشورهای مجاور ‌تجاوز می‌کند و کشورهایی را در دوردست تهدید می‌کند، گروگان می‌گیرد، می‌کشد، می‌کوبد، جنایت می‌کند و حقوق بشر را نقض می‌کند چنانکه نه تنها مجامع آزاد و افکار عمومی جهان بلکه حتی گزارشگران حقوق بشر و شورای حقوق بشر بارها او را محکوم می‌کنند اما مدعیان جهانی حقوق بشر در میان کشورهای قدرتمند و سلطه طلب نه تنها برنامه‌ای برای برخورد با این جرثومه فساد ندارند بلکه رعایت امنیت و اقتدار آن را از مسلمات برنامه‌ها و وظایف خود تلقی می‌کنند.

آزادی بیان ارزشمند است و گرامی، بر آن تاکید می‌شود و به نفع آن شعار می‌دهند و در واهمه نقض آن سوگواری می‌کنند اما در عین حال در کشوری که منادی آزادی و حقوق بشر است در مورد یک مسئله تاریخی نباید بحث و گفتگویی صورت گیرد چرا که موجب آزرده شدن عواطف یک قوم یا برخی از پیروان یک دین می‌شود و می‌تواند موجبات یهودی ستیزی شود و اسباب شرمندگی مجدد غربیان را فراهم آورد؛ اما در عین حال بی خردانی سیاه دل از س