به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «غالب قندیل» تحلیلگر مسایل راهبردی لبنان در تازهترین مقاله خود در پایگاه خبری-تحلیلی الشرق الجدید نوشت که طرحهای استعماری غرب از 30 سال پیش تاکنون به دنبال تغییر دادن افکار مردم و شعارهایی نظیر دموکراسی و حقوق بشر و آزادی مطبوعات و آزادیهای سیاسی به ابزاری برای فعالیتهای امنیتی تبدیل شده است تا به این ترتیب بتواند سندیکاها و احزاب و شخصیتهای مختلف را با سازمانهای اطلاعاتی غربی ارتباط دهد و در این زمینه مناطق زیادی از دنیا را میدان اصلی این تجربه قرار داده است.
وی در این زمینه به بیان نکاتی پرداخته و مینویسد: نخست اینکه آمریکا از این تبلیغ متمرکز برای عبور نخبهها و نسلهای جوان از کشورهای جهان سوم و قدرتهای اردوگاه سوسیالیستی سابق استفاده میکند، بعد از فروپاشی شوروی این طرحها که از سوی نومحافظه کاران آمریکا در سیاست مدیریتی رونالد ریگان به استراتژی برتر آمریکا تبدیل شده بود، نقش مهمی در ترسیم ساختارهای تفکراتی کاندولیزا رایس داشت که طرح ارتباط و شراکت با جنبش طالبان را رهبری می کرد، وی همچنین موج تبلیغ دموکراسی و حقوق بشر را نیز برای از بین بردن نظام های سیاسی مخالف سیطره آمریکا بر جهان دنبال میکرد.
دوم: انباشت بهانه های استعمار غربی در این راستا مواضع ضد و نقیضی را ایجاد کرده است، اما نکته مهم ایجاد خطوط تسلط و استفاده از این طرح در راستای برنامههای غرب است، هدف وسیله را توجیه می کند و به همین علت است که امروز در آن واحد می بینیم که این کشور گروه های تکفیری را در خود جای می دهد و از برخی دولتها که با پول و سلاح برای ضربه زدن به ساختار اجتماعی سوریه و از بین بردن خواستگاههای دولتی این کشور تلاش می کنند، حمایت کامل به عمل می آورد، این کشور سیاست رسمی را مبتنی بر دموکراسی و تعدد گرایی سیاسی و رسانه ای معرفی می کند و در عین حال مجموعه تحریم هایی را علیه رسانه های ملی سوریه اعمال می کند و به شرکت های ماهوارهای دستور میدهد تا این رسانهها را از لیست خود خارج کنند، این در حالی است که رسانههای تکفیری و انتشار دهندگان کشتار مستقیم مردم همچنان در حال ادامه پخش برنامه های خود هستند.
این سخن در مورد اتفاقات 11 سپتامبر و شراکت آمریکایی سعودی برای ایجاد گروههای تروریسم تکفیری و استفاده از آنها در راستای سیاستهای خود نمود پیدا می کند، همانطور که تیم های ترور در آمریکایی لاتین پیش از این به کار گرفته شده بود.
سوم: در 10 سال گذشته آمریکا به صورت مستقیم از طریق آژانس توسعه آمریکا و برنامههای همکاری و کمکهای دولتی و از طریق سازمان ملل که از زمان فروپاشی اتحادیه جماهیر شوروی سابق به مستعمره آمریکا تبدیل شده است، تحرکات گستردهای را برای ایجاد شبکههای ملی تحت عناوین سازمانهای غیر دولتی و هیئت های جامعه مدنی و دیگر اصطلاحات مختلف انجام داده است، آمریکا به این ترتیب ابزارهایی را برای خود ایجاد کرده تا کم کم وارد صحنه شوند، واشنگتن در این راستا اتحادیه اروپا را نیز به همراه سازمان ها و آژانس های فعال آن به این مسیر کشانده است.
شبکههای آمریکایی و اروپایی و سازمان ملل از عناوین عمومی توسعه ای و اجتماعی برای ساختن سازمانها و پروژه های کاری خود استفاده میکنند و کمکهای مالی سخاوتمندانه را در این راستا به این موسسات میدهند و آن را در شبکه های منطقه ای و بینالمللی خود وارد می کند.
چهارم: این طرح غربی که برای ایجاد و کمک به گروه های نوپا در بسیاری از کشورهای عربی به کار گرفته شده، آنها به فعالیت های سیاسی و جذب جاسوس برای خود ترغیب می کند ،این تلاش ها در فضایی دنبال می شود که هیچ سازمان داخلی و جنبش سندیکایی و جمعیت جوانان و زنان در این کشور وجود ندارد و نیروهای ملی مخالف با هیمنه استعماری نیز عملکرد بسیار منفی در قبال اهتمامات و مسایل اجتماعی از خود نشان می دهد، اولویت هایی که برنامه ریزان غربی روی آن کار می کنند و هزاران نفر را در این زمینه به کار می گیرند تا در زمان مناسب از آنها در راستای برنامه های سیاسی خود استفاده کنند، این همان کاری بود که در شوروی و اردوگاه سابق سوسیالیستی نیز به کار گرفته شد، البته در دوره کنونی تجربه های این فعالیت ها بیشتر شده و ابزارهای مورد استفاده آنها نیز بسیار توسعه یافته تر هستند.
پنجم: اخیرا برخی از اطلاعات و آمارهای موجود نشان می دهد که بیش از ده هزار فرد سوری که بیشتر آنها از جوانان دانشگاهی و حتی روزنامه نگاران و علمای دینی و نویسندگان و افراد فرهنگی هستند، در ده سال اخیر در دوره های کوتاه و میان مدت و حتی دوره های طولانی مدت در آمریکا و اروپا تحت عناوین مختلف نظیر طرحهای همگرایی و تبادل اطلاعات و تجربه های فرهنگی شرکت کرده اند. همچنین بر اساس اطلاعات به دست آمده بسیاری از این افراد در حوادث اخیر در راستای فعالیت های اطلاعاتی به کار گرفته شده اند و به مأموریت های اطلاعاتی و سیاسی و لجستیکی متعددی در راستای پروژه های غربی گمارده شدهاند. شبکه الجزیره در همین راستا سالها قبل پیشنهاد خدمات آموزشی را داد، اما بعد مشخص شد که این اقدام در راستای ایجاد مجموعه ای از "شاهدان عینی" بوده که قرار بوده در راستای فعالیت های خصمانه اطلاعرسانی و ترویج شایعات و دروغ پردازی های مختلف در سوریه برای خشونتآمیز و هرج و مرج نشان دادن سوریه از آنها استفاده کند.
ششم: آیا مسایلی که گفته شد، به معنی این است که باید به تمام فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی داخلی و عنوان های توسعه ای و فعالیتهای حقوق زنان و محیط زیست و هر گونه همکاری با خارج پشت کرد؟ قطعا نه، اما چیزی که در این راستا باید انجام داد، این است که از حالت خلأ و بیکاری سیاسی در جوامع خود که غرب از آن برای نفوذ در جامعه ما و تخریب افکار نخبه های جوان ما استفاده می کند، خارج شد. ما چرا نباید جمعیت ها و سازمان ها و چارچوب های اجتماعی کافی داشته باشیم که بتواند انرژی جوانان را در راستای فعالیت های ملی به کارگیری کنند؟ چرا ما نباید مبانی ملی مشخصی حتی در تعامل با دنیای خارج داشته باشیم؟ چرا ما نباید به همکاری و تبادل اطلاعات با چین و هند و روسیه و آفریقای جنوبی و آمریکای لاتین و هیئتهای مخالف سیطره طلبی آمریکا و اروپا روی آوریم؟
قندیل در پایان تاکید می کند که اگر بیکاری فکری و سیاسی و خلأ موجود در این راستا ادامه پیدا کند، غرب همچنان از گروه هایی از نخبه های ما استفاده خواهد کرد تا گروه های دیگری از مزدوران و وابستگان فکری خود را ایجاد کند، البته در میان آنها، افراد نیمه بی سوادی نیز هستند که نمیدانند چکار می کنند و تنها به طوطی هایی تبدیل شده اند که یاوه های خود را در سایت های اجتماعی منتشر می کنند تا از طریق سفرهای مختلف و تامین هزینه های آنها در هتل های کشورهای دیگر، منبع درآمدی برای خود کسب کنند. بعضی از آنها نیز به ستارههای جامعه دنیای سطحی نگری و ابتذال رسانه ای تبدیل میشوند.
پروژه سایت های اجتماعی همان روشی بود که برای تحرک آن چیزی که به نام انقلاب سبز در ایران نامیده شد، به کار رفت، نمونهای از کارکردهای تخریبی آن را امروز در سوریه میبینیم و فردا این پروژه استعماری با تجربه های بیشتر و با پوشش های جدیدتر در جای دیگری فرود خواهد آمد.
...............پایان پیام/ 218