به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ بحث موضع گیریهای جنبش حماس و به ویژه «خالد مشعل» رئیس دفتر سیاسی این جنبش، اخیراً به یکی از موضوعات مورد توجه رسانهای و تحلیلی تبدیل شده است؛ به ویژه پس از موضع گیریهایی که وی اخیراً در همسویی با دولتهای ترکیه و مصر انجام داده است.به این ترتیب، سوال اینجاست که موضع گیریهای وی در نهایت بخشی از جنبش حماس را که همراه وی است به کدام سمت و سو رهنمون خواهد شد؟
«رجب طیب اردوغان» نخست وزیر این کشور، تازهترین نمود جهتگیری جدیدی بود که «خالد مشعل» و طیف همسو با وی در حماس، طی ماههای اخیر به سمت آن حرکت کرده است.
مشعل در این کنگره ضمن تمجید از اردوغان، وی را نه فقط رهبر ترکیه، بلکه یک رهبر اسلامی (یکی از رهبران جهان اسلام) خواند. وی همچنین همراهی خود را با مواضع ترکیه و نیز مصر در قبال بحران سوریه اعلام کرد و در مقابل، مورد استقبال و نوازشهای گرم اردوغان و هم حزبیهایش قرار گرفت.
به این ترتیب، آن گونه که مشخص است، خط سیر مدنظر مشعل طی ماه های اخیر – که در این اواخر به اوج نمود خود رسیده – براساس همراهی با سیاست های ترکیه و مصر و تلاش برای نزدیک کردن خود به این دو کشور، و فاصله گرفتن از «محور مقاومت» در منطقه است.
با این حال، به نظر میرسد مشعل در این جهت گیری خود چند عامل را مدنظر قرار نداده که نقش آفرینی آنها میتواند در نهایت حتی به بهای بینتیجه ماندن تمام راهبرد وی تمام شود. این عوامل، در حقیقت ملاحظاتی است که در رابطه با کشورهای جدید مورد اتکای مشعل مطرح میشود.
نخستین ملاحظه درباره دولت «عدالت و توسعه» ترکیه است که به تازگی اقبال متقابلی میان آن و مشعل شکل گرفته است. اما آنچه باید توجه داشت این است که در حال حاضر و با توجه به شرایط سیاسی داخلی ترکیه، هیچ تضمینی برای روی کار ماندن این حزب در بلندمدت وجود ندارد و ممکن است انتخاباتهای بعدی به روی کار آمدن دولتی منجر شود که با فاصله گرفتن از سیاستهای فعلی دولت اردوغان، نقطه اشتراکی با مشعل و همفکرانش باقی نگذارد.
ملاحظه دوم، در رابطه با مصر مطرح می شود که افتادن سکان هدایت آن به دست اخوانیها و مرسی، امیدی تازه را در دل مشعل زنده کرده است تا با تجدیدنظر در قرارداد صلح با رژیم صهیونیستی یا هرگونه اقدام دیگری خلاف جهت منافع این رژیم، زمینه را برای تأمین خواستههای فلسطینیها فراهم نماید.
در این رابطه نیز باید توجه داشت که رویهای که تاکنون مرسی در عرصه سیاست خارجی از خود نشان داده، بیانگر آن است که هرچند وی به یک سیاست کم و بیش مستقل پایبند است، اما به دلایل متعدد عملی، هنوز از قابلیت و نیز اراده لازم برای نقش آفرینی مستقل در موضوع رژیم صهیونیستی بدون حمایت ضمنی آمریکا برخوردار نیست.
به این ترتیب، مشعل، حداقل در کوتاه مدت نخواهد توانست از پتانسیل اخوانیهای مصر به منظور تغییر جهتبازی به نفع خود بهره جوید.
بر این اساس، میتوان استدلال کرد نتیجهای که مشعل از پشت کردن به متحدان قدیمی و روی آوردن به بازیگران جدید منطقهای کسب خواهد کرد، چندان باب طبع وی نخواهد بود. به طور خاص، در شرایط بیثبات کنونی در منطقه، رها کردن تکیه گاهها و همراهان پیشین به قصد سوار شدن بر موجی که مقصد نهایی آن هنوز مشخص نیست، نمیتواند راهبردی منطقی و اندیشمندانه به شمار رود.
..................پایان پیام/ 218