به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ این روزها ترافیک سنگین در اطراف مدرسه علمیه معصومیه قم حکایت از حرارتی در دلهای مومنین دارد که هیچ گاه سرد نخواهد شد. کافی است خود را داخل مدرسه برسانی تا ببینی زن و مرد، پیر و جوان خودشان را به ضریح جدید اباعبدالله رسانده اند تا با چشمانی بارانی بگویند:
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم/تو می روی به سلامت سلام ما برسان
این روزها، قم کربلایی شده است و کربلا در انتظار کاروانی است که از قم حرکت خواهد کرد. کربلایی ها نیز منتظرند ضریح جدید اباعبدالله را در آغوش بگیرند، ضریحی که بند بند آن با شور و شعور و عشق همراه بوده است و برای ساخت آن حتی یک مثقال طلا خریداری نشده است. یک ضریح جدید با وِیژگی های بعضا منحصر بفرد که حجت الاسلام والمسلمین تکیه ای سخنگوی هیات امنای ساخت ضریح، برایمان تشریح کرد و از حال و هوای معنوی در این 5سال سخن گفت:
* خاطرم هست که حدود 5 سال قبل با مراجع دیدار می کردید و از ساخت ضریح جدید اباعبدالله(ع) سخن می گفتید. نقطه آغازین این جریان مقدس چه بود؟
این اتفاق مبارک، ریشه جالبی دارد. آقای دانش از دلباختگان اهل بیت به افراد فعال در چراغانی نیمه شعبان گفت: "شما که خیابان های قم را اینطور نورباران می کنید، ای کاش میرفتید کنار قبر مطهر عسکریین و در زادگاه حضرت مهدی چراغانی می گردید" این باعث شد عده ای از بروبچه های چهارمردان(یکی از محله های قدیمی قم)، به سرپرستی آقای دانش بروند سامرا.
* این ماجرا مربوط به چه سالی است؟
مربوط به اوایل دهه هشتاد، حدود سال 82 و 83 است. آن بزرگوار با این افراد فعال رفتند، ولی به دلیل مسائل امنیتی و کم لطفی مجاورین سامرا اجازه فعالیت ندادند که در نهایت وسایل شان را بردند کاظمین و در چراغانی حضرت مهدی سلام الله علیه استفاده کردند. از همانجا رشته ارتباط آقای دانش با عتبات عالیات برقرار شد. و مسئولین عتبه کاظمین علیهما السلام از ایشان حسن استفاده را کردند و این برادر به عنوان یک رابط ارزشمند جا افتاد.
* آن موقع حاج فاضل انباری تولیت کاظمین بودند؟
بله، همین حاج فاضل بود که خوب جذب کرد و به کار گرفت. بعد آقای دانش بتدریج به نیازهای اعتاب مقدسه اشراف پیدا کرد و در این رفت و آمدها، به هر کاری که نیاز بود دست می زد برای یکجا سنگ تهیه میکرد برای یکجا دنبال لوستر بود، یکجا دنبال جذب طلا بود جای دیگری معماری و همینطور خودش بصورت خودجوش کار می کرد تا اینکه متوجه شد ضریح مطهر امام حسین سلام الله علیه نیاز به تعویض دارد و جلسه چهار نفره ای در خصوص نیاز اعتاب مقدسه تشکیل داد.
* با حضور چه افرادی؟
بنده بودم، حاج آقای پارچه باف، حاج آقای خلج و خود آقای دانش. دور هم نشستیم و ایشان پیشنهاداتش را مطرح کرد که این نیازهای فزاینده وجود دارد اما چند گل سرسبد وجود دارد، یکی اش ضریح مطهر امام حسین است که لازم التعویض است و از همین جا استارت این جریان سال 84 خورد.
* با توجه به موضوع چراغانی نیمه شعبان که فرمودید، میتوانیم بگوییم جرقه اولیه ساخت ضریح را خود صاحب الزمان زدند.
احسنت، برداشت خوب و لطیفی کردید. صاحب الزمان یعنی بزرگواری که اشراف قطعی روی عالم امروز دارد و مدیریت عالی جهان را به عهده دارد هدایت کرد. همانجا فی المجلس زنگ زدیم به حاج آقای نظری منفرد، زیرا میخواستیم ایشان اشراف داشته باشد تا از نظر دینی و مکتبی با اطمینان بیشتری پیش برویم. ایشان آن زمان برای تبلیغ به کویت رفته بودند. وقتی موضوع را به ایشان اطلاع دادیم، گفتند "با وجود اشتغالات و گرفتاری هایم، راجع به حضرت اباعبدالله الحسین خاضعم، هرچه باشد در خدمتم". ایشان که موافقت کردند همانجا نفرات دیگری پیشنهاد شد و در نهایت 12 نفر هیات امنای ساخت ضریح را تشکیل دادند.
* وجه انتخاب اعضای امناء چه بود؟
توانمندی از نظر علمی و فرهنگی، فعال بودن، کارآمدی، اشراف بر امور اعتاب مقدسه، معتمد مردم و مورد احترام مراجع و بیت مقام معظم رهبری بودن مد نظر بود. بعد از تشکیل امناء، اولین سفر را به کربلای معلا رایزنی کردیم.
* چه سالی؟
سال 85 رفتیم برای آغاز کار و یکسال رایزنی ها به طول انجامید.
* قبل از پرداختن به فعالیت هایی که طی این چند سال داشتید، بفرمایید که ضریح فعلی مربوط به چه سالی است؟
ضریح فعلی ساخته پرداخته بُهره های هندی که شیعیان واقفی هستند میباشد و مربوط به حدود 80 سال قبل است. اتفاقا شیعیان «بُهره» نیز به دلیل اینکه ضریح فعلی را ساخته بودند، اشتیاق زیادی برای ساخت ضریح جدید داشتند، اما ما نیز تلاش زیادی کردیم و نهایتا با انگشت اشاره حضرت آیت الله سیستانی و همت دفتر مبارک ایشان در قم بود که به قم واگذار شد و پشتیبانی بسیار خوبی شد و نتیجتا به لحاظ همین تزاحم ها یکسال طول کشید. چندین نوبت ما رفتیم و مسئولان عتبه حسینی نیز به قم آمدند و اعتماد مراجع و بزرگان را که دیدند نهایتا سال 86رسما از طرف آقای شیخ عبدالمهدی کربلایی تولیت عتبه مقدسه حسینی این پروژه به امنای قم واگذار شد.
* اصلا چرا باید ضریح عوض می شد؟
ضریح به دلیل قدمت و به لحاظ هنری کاملا کهنه شده بود. چوب ها پوسیده شده بود و مقداری هم حشرات آسیب رسانده اند و مهمتر اینکه در جریان انتفاضه عراق که مردم به حرم پناه آوردند، ضریح مورد اصابت گلوله صدامیان واقع شده بود و ضریح فعلی تعمیر شده است. تعویض ضریح جزو اولویت های اصلی عتبه مقدسه حسینی بود که ما دست روی آن گذاشتیم.
* ضریح فعلی شش گوشه است و ضریح جدید نیز شش گوشه است. آیا خبر دارید که قبلا ضریح به چه شکلی بوده است؟
ضریح قبلی، فولادی بوده و توسط قاجاریه نصب شده بوده و شش گوشه بوده، قبل از آن را هم من نمیدانم ولی از حدود سال 370 اینجا قبه و گنبد و بارگاه ولو مختصر داشته و به تدریح توسعه یافته است. جالب است بدانید حضرت آیت الله بهجت در ملاقاتی که اعضای امناء با ایشان داشتند، فرمودند "حتما شش گوشه را حفظ کنید". چون برخی از متخصصین طرحی داشتند که 4 گوش بشود، اما بزرگتر شود ایشان فرمودند: "شیخ مفید فرموده که حضرت علی اکبر پیوسته به امام حسین است و پایین پا است و این ذوقی که شش گوشه کرده ذوق مقدسی است این را حفظ کنید".
* بسیارخوب، بعد از واگذاری طرح به امنای قم، چگونه کارها را ادامه دادید؟
طرح خیلی مهم بود و لذا فراخوان دادیم و با متخصصین، هنرمندان و دانشگاهیان که خودشان صاحب نظر بودند ارتباط برقرار کردیم، طرح های متعددی را جمع کردیم. طرح آقای فرشچیان زمانی دریافت شد که طرح اول تصویب شده بود ولی آن طرح که آمد با انگشت اشاره مقام معظم رهبری، این طرح مورد توجه قرار گرفت و در نهایت طرح جناب آقای فرشچیان به تصویب رسید و اجرایی شد.
* ویژگی طرح ایشان چیست؟
همین است که دارید می بینید. البته آقای فرشچیان هم به همکاران و شاگردان خود احترام گذاشتند و هم درخواست های عتبه مقدسه را لحاظ کردند و تغییراتی در طرح ایجاد کردند. مقدار زیادی درخواست های عتبه مقدسه را لحاظ کردند آنها میخواستند اشکال و آثاری باشد مثلا در اشعار، مقید بودند شعر سید رضی منظور بشود. یا مثلا فرض بفرمایید در ابعاد، ابعاد ضریح و محیط ضریح دقیقا باندازه ضریح فعلی است، یعنی نه بزرگتر شد چون رواق اجازه نمیداد و نه کوچکتر شد چون صندوقچه مبارک اجازه نمیداد. نهایتا از چهاردهم خرداد 87 این کار در کارگاه آغاز به کار کرد.
* چه شد که مدرسه علمیه معصومیه را به عنوان محل کارگاه انتخاب کردید؟
مدتی فقط دنبال این بودیم که چه جایی را برای ساخت ضریح در نظر بگیریم، جاهای مختلف را دیدیم حتی به فکر یک کارخانه تعطیل شده بودیم، بعد دیدیم جای مناسبی نیست حتی به فکر احداث سوله افتادیم تا اینکه در یک جلسه رمضانیه سر سفره افطار با آیت الله حسینی بوشهری که مدیر وقت حوزه علمیه قم بودند و جناب حجت الاسلام والمسلمین شهرستانی تشریف داشتند و امناء هم بودند و نوعی تبادل نظر در خصوص محل کارگاه صورت گرفت که یکمرتبه پیشنهاد مدرسه علمیه معصومیه مطرح شد آقای حسینی بوشهری گفتند "اگر منع مدرسه ای و درسی نباشد، دریغ ندارم" همانجا فی المجلس زنگ زدند و فردای آنروز الحمدلله خبر مثبتش را دادند. میخواهم بگویم که میزبانی با حضرت معصومه است. حضرت میزبان بودند. زیرا مدرسه موقوفه آستانه و بنام حضرت معصومه است. وقتی قرار بود کارگاه در سالن نمازخانه مدرسه معصومیه احداث شود، برخی از آقایان فضلا و طلاب تردید داشتند که مانع درس و بحثشان شود، بالاخره نمازخانه و مرکز جلسات و مباحثه ها بود، من از طرف امناء بین نماز ظهر و عصر چند جمله صحبت کردم که یکی از طلاب بلند شد و گفت: "آقای تکیه ای! ما نه وهابی هستیم نه طرفدار وهابیت، شما یک طوری حرف می زنید خیال میکنید ما مانع هستیم"، گفتم: "تمام شد، همه حرف را این برادر عزیز زدند و رقم خورد". خیلی عجیب بود. در پایان کار و بازدید عمومی هم که رفت و آمدها و تدابیر امنیتی زیاد شد و ما تقریبا یک چهارم مدرسه را اشغال کردیم، نماز ظهر و عصر با حضور طلاب و مدیریت مدرسه و امامت آیت الله حسینی بوشهری برگزار شد، در همین فضا آقای حسینی بوشهری مثال زیبایی زدند و گفتند، کسانی که اربعین رفته اند از نجف تا کربلا را دیده اند و استقبال کنندگان از زائران امام حسین، تا آنجا پیش میروند که پاشویی و پانسمان می کنند و به زائر رسیدگی میکنند، این گفته آقای بوشهری انقلاب ایجاد کرد به حدی این انقلاب بالا گرفت که بعد از سخنان ایشان، حاج آقای ملکی مدیر مدرسه فرمودند نه فقط استقبال و پاشویی، ما صورت می گذاریم مردم بیایند. اینها بچه های حضرت معصومه اند، اینها سرکلاس حضرت معصومه هستند.
بگذارید بگویم قداست اینجا روزانه بود، قلم زن، خطاط، تراشکار، زرگر، طراح، خدمتگزار، جاروکش، نگهبان، انتظامات، هرکسی در فضاهای متفاوت بهره های خاص خودش را داشت.