به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ وزارت اطلاعات با انتشار گزارشی، به تحلیل سیاست خارجی دو نامزد ریاست جمهوری آمریکا یعنی میت رامنی و باراک اوباما در قبال جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
در این گزارش که در سایت وزارت اطلاعات منشتر شده، آمده است:
مقدمه
بدیهی است که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، ظاهراً امری داخلی بوده و مردم این کشور، رییس جمهور خود را از بین دو حزب حاکم، برای مدت چهار سال انتخاب میکنند. اما موضوعی که باعث اهمیت این انتخابات میشود، موقعیت سیاسی آمریکا در نظام بینالملل است. این موضوع باعث شده است تا جابهجایی احتمالی در مسئولان این کشور و البته تغییرات در سیاست خارجی آمریکا، برای سایر کشورهای جهان از اهمیت خاصی برخوردار باشد. در حال حاضر نیز در ششم نوامبر سال جاری میلادی، بعد از یکسال رقابت انتخاباتی، رئیس جمهور ایالات متحده از بین نامزدهای این دو حزب جمهوریخواه و دموکرات مشخص خواهد شد.
در میان کشورهایی که نتیجه انتخابات برای آنها حائز اهمیت است، جمهوری اسلامی ایران، به دلیل دشمنی پایدار و گوناگون ایالات متحده و رویکرد خصمانهشان، در رتبه خاصی قرار دارد. به همین دلیل و با توجه به مواضع مشخص آمریکا در مورد ایران، جهت کاهش آسیبها و خسارات ناشی از آن، بررسی دقیق رویکردها و سیاستهای آنان کاملا ضروری به نظر میرسد. اما در این میان، باید بتوان به این پرسش پاسخ داد که با انتخاب هر کدام از نامزدهای انتخاباتی این دو حزب، چه تغییراتی در سیاست خارجی آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران رخ خواهد داد؟ برای اینکه بتوان به این پرسش، پاسخ مناسبی ارائه کرد، باید مسائل و موضوعات مورد اختلاف ایران و آمریکا، رویکردها و نگرش دو حزب دموکرات و جمهوریخواه و نامزدهایشان نسبت به جمهوری اسلامی ایران، میزان تاثیر تغییر رییس جمهور در تغییر سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا و نهایتاً ، نگرشها، گفتارها و رفتارهای هرکدام از نامزدها را مورد بررسی قرار داد و در باره این مسائل به بحث و بررسی پرداخت.
تغییرات و تفاوتهای انتخابات آمریکا
با توجه به این موضوع که طبق قانون ایالات متحده آمریکا، وزیر امور خارجه بعد از انتخاب شدن توسط رئیس جمهور و گرفتن تاییدیه از مجلس سنا، کار خود را آغاز میکند و از لحاظ کلی هدایت سیاست خارجی کشور به عهده رئیس جمهور است، اما با تمام این قوانین، تغییر رییس جمهور و به تبع آن وزیر خارجه، تغییر سیاست خارجی آمریکا را در پی ندارد. در واقع، اختیارات رئیس جمهور و وزیر خارجه در تعیین سیاست خارجی، کاملاً متاثر از ساختار سیاسی و اقتصادی این کشور است. به این معنا که در این روند، افرادی که از لحاظ شخصیتی ضعیفترند، سعی میکنند تا در جهت به ثمر رساندن افکار خود، از ساختارهای اداری، انسانی، مادی و معنایی بهره ببرند. در مقابل افرادی که در این میان، شخصیت قویتری دارند، سعی میکنند تا سیاست خارجی را بیشتر به سمت نگرشها و سیاستهای مورد نظر خود تغییر دهند. با توجه به اینکه اهداف ملی و منافع حیاتی ایالات متحده در سیاست خارجی آمریکا تعریف شده است، تغییر کارگزاران و مسئولان، در این اهداف و منافع هیچ گونه تغییری ایجاد نمیکند، و چون در جهت رسیدن به این اهداف و منافع راهبردهای خاص نیز تعریف شده است، مسئولان و کارگزاران نمیتوانند به صورت جدی تغییراتی را در آن پدید آورند.
از موضوعاتی که به هیچ وجه با توجه به نتیجه انتخابات، تغییر نمیکند میتوان به مواردی چون، نقش تعیین کننده رسانههای گروهی در شکل دادن به افکار عمومی و روند امور، تاثیرات پایدار و ماندگار شرکتهای بزرگ و افراد ثروتمند در سیاست خارجی و تغییرات با نظام سرمایه داری در عرصه اقتصاد و نظام لیبرالی در حوزه سیاسی اشاره کرد. مواردی که در سیاست خارجی آمریکا بیشترین تاثیر را دارد، اولویت بندی اهداف و منافع حیاتی، تعیین منافع و اهداف مهم و راههای رسیدن به این منافع است. بیشترین اختلاف موجود، اساساً در حوزه اولویتها و راهکارهای رسیدن به اهداف مشاهده میشود که برای سایر کشورها، همین میزان میتواند باعث به وجود آمدن تهدیدها و فرصتهای در خور توجهی گردد. در این شرایط، هوشمندترین سیاستمداران، هرگز منتظر تغییرات بنیادینی که ممکن است هیچ گاه به وقوع نپیوندد نیستند و برای تامین منافع، سعی میکنند از همین فضاها و تغییرات بهره گیرند.
کنوانسیونهای ملی احزاب: تعیین کارگزاران و رویکردها
از تاریخ 28 تا 31 آگوست برابر با 7 تا 10 شهریور ماه، «تمپا» میزبان برگزاری کنوانسیون ملی حزب جمهوریخواه و در مقابل آن، «شارلوت» در تاریخ 3 تا 5 سپتامبر، میزبان برگزاری کنوانسیون ملی حزب دموکرات بود.
حزب دموکرات، پیش از آغاز کنوانسیون، نامزدهای خود را انتخاب کرده بود و در این مراسم «باراک اوباما» و «جو بایدن» تنها موافقت خود برای اعلام نامزدی را به صورت رسمی اعلام داشتند. اما در مقابل، کنوانسیون مربوط به جمهوری خواهان، در این مراسم نامزد خود را شناختند. «میت رامنی» به عنوان نامزد رسمی این حزب و «پال رایان» به عنوان معاون وی انتخاب گردیدند. این کنوانسیونها، امسال توسط توفان «ایساک» تغییراتی را پیدا کرده و در برنامههایشان تاثیر گذاشت. اما با این همه، در این مراسم، شخصیتهای مهم این حزب به همراه نامزدهای ریاست جمهوری، معاون رییس جمهور و همسر رئیس جمهور سخنرانی کردند.
در کنوانسیون حزب دمکرات، «باراک اوباما»، که در سخنرانی بسیار توانمند نشان میدهد، برنامه خود را با انتقاد شدید از برنامههای رقیب انتخاباتی خود آغاز کرده و به شدت به او حمله کرد. او سخنان خود را اینگونه بیان کرد: «میت رامنی، آمادگی لازم برای شروع دیپلماسی را ندارد. وقتی شما نمیتوانید بدون اهانت به نزدیکترین متحد ما از المپیک دیدار کنید، یعنی آمادگی لازم جهت دیپلماسی با پکن را ندارید. شما هنوز روسیه رو دشمن درجه یک آمریکا میدانید. شما هنوز ذهنیت جنگ را در سر دارید و از القاعده غافل هستید.» وی ادامه داد: «مردم ایالات متحده آمریکا، با دو دیدگاه روبرو هستند، یکی از آنها کشورشان را رو به جلو میبرد و دیگری رو به عقب هدایت میکند. با انتخاب دوباره من، یک گام به جلو بردارید.» بعد از این سخنان، معاون وی نیز در سخنرانیاش تمامی عملکرد «باراک اوباما» را در یک جمله خلاصه کرد، او گفت: «بن لادن مرده است و جنرال موتورز زنده است». در واقع شروع دوره ریاست جمهوری «باراک اوباما» تحت تاثیر دو موضع اصلی قرار داشت، جنرال موتورز، نماد بحران اقتصادی ایالات متحده بود و بن لادن نماد حملهها و تهدیدهای تروریستی علیه آمریکا. همچنین در این کنوانسیون، به غیر از رئیس جمهور و معاون آن، همسر رئیس جمهور، «میشل اوباما» و «بیل کلینتون» رییس جمهور سابق آمریکا که از نظر اقتصادی مورد قبول مردم کشورش است، نیز به ایراد سخنرانی پرداختند.
اما در مقابل، و در کنوانسیون حزب جمهوریخواه، «میت رامنی» سخنرانی خود را با حمله به سیاست خارجی و اقتصادی «اوباما»، شروع کرد و بعد از آن سیاست «اوباما» در برابر سوریه، ایران و روسیه را شکست خورده نامید، و به طرفداران خود قول داد تا در صورت پیروزی در انتخابات، از منافع آنان و سایر مردم کشور با قدرت و قاطعیت دفاع کند. در ادامه این انتقادات، معاون «میت رامنی» نیز در ادامه تمامی سیاستهای اقتصادی «اوباما» را به باد حمله گرفت و اعلام داشت که با ادامه روند موجود و عدم تغییر «اوباما»، دولت روز به روز بزرگتر خواهد شد، کسری بودجه بیش از پیش خواهد بود و بیکاری به طرز شدیدی در جامعه افزایش پیدا خواهد کرد. جمهوریخواهان با شعار «آینده بهتر» به میدان آمدهاند. آنها معتقدند: «ما این را ساختهایم، پس میتوانیم آن را تغییر دهیم و فردای بهتری بسازیم»؛ اما مشکلی که در پس این شعار و جملات مشاهده میشود این است که آنها، برای رسیدن به این هدف، یعنی رسیدن به آیندهای بهتر، هیچ توضیح یا برنامهای را ارائه نکردهاند.
به طور کلی با وجود اهمیت برگزاری این کنوانسیونها در آمریکا، میزان علاقه عمومی نسبت به آنها کم شده و نوعی بیتفاوتی نسبت به این کنوانسیونها در جامعه آمریکا شکل گرفته و حتی شبکهها و رسانههای آمریکا نیز، این مراسم را به طور کامل پوشش نمیدهند. با این وجود، در این دوره برگزاری این کنوانسیونها در رسانههای عمومی بازتاب خوبی داشت و سخنان «اوباما» به سرعت در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی پخش شد و مورد استقبال جوانان قرار گرفت. به همین دلیل با نظر سنجی که انجام شد، مشخص گردید که بعد از برگزاری این کنوانسیون، میزان استقبال از نامزد حزب دموکرات، 3 تا 5 درصد از رقیب خود پیشی گرفته است لذا نقش این کنوانسیونها را در نتیجه نهایی انتخابات به هیچوجه نمیتوان نادید گرفت. در واقع نتیجه اصلی انتخابات، در گرو چند رقابت اصلی است که عبارتند از رقابتهای مقدماتی درون حزب و روند تحولات بعدی، چهار مناظره انتخاباتی میان نامزدهای اصلی دو حزب و نتیجه کنوانسیونهای ملی. نامزدها باید سعی کنند تا روند رقابتهای خود به مردم نشان دهند که برای اداره بهتر جامعه آمریکا توانایی داشته و در شناخت مسائل و مشکلات جامعه و در عین حال ارائه برنامههای کار آمد توانمند هستند.
در بررسیهای اولیه از مواضع و رویکردهای دو حزب و نامزدهایشان، مشخص شده است که از دید آنها مهمترین معضل و مشکل آمریکا، مشکلات و مسائل اقتصادی است. هر دو نامزد در تلاش هستند تا به مردم نشان دهند که در شناخت مسائل و مشکلات جامعه، و در کنار آن ارائه برنامههای کارآمد و اداره بهتر جامعه آمریکا توانایی بیشتری دارند، به همین دلیل، به این نتیجه رسیدهاند که مهمترین موضوع حال حاضر برای رای دهندگان آمریکا، توانایی پرداخت اجاره منزل، پرداخت اقساط وام مسکن و شهریه دانشگاه فرزندشان است. در واقع مهمترین عاملی که باعث شده است تا اقتصاد نقش بسیار تعیین کنندهای در نتیجه انتخابات آمریکا داشته باشد، تداوم دوره رکود و طولانی شدن مدت لازم برای خروج از بحران اقتصادی بوده است. در حوزه اقتصادی، جمهوریخواهان سعی کردند تا با انتخاب فردی که دارای سابقهای موفق در اقتصاد و تهیه برنامههای اقتصادی است، نشان دهند که به این موضوع بسیار توجه میکنند و با همین ترفند رای دهندگان را به سمت حزب خود متمایل سازند. این فرد، «پال رایان» بود که به سمت مع