به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ نتایج اولیه انتخابات پارلمانی کویت حکایت از این دارد که با وجود تحریم انتخابات پارلمانی کویت از سوی معارضان به دلیل اصلاحیه امیر این کشور در قانون انتخابات، اقلیت شیعیان کویت تاکنون، یک سوم کرسیهای مجلس امت را به خود اختصاص دادهاند.
بنا بر نتایج رسمی اولیه اعلام شده در بامداد امروز، شیعیان کویت 17 کرسی از مجموع 50 کرسی را به خود اختصاص دادهاند.
این موضوع بهانهای شد تا نگاهی به ساختار قدرت و حکومت در کویت و جایگاه شیعیان در این کشور داشته باشیم.
کویت
کویت کشوری کوچک در خاورمیانه است که با کشورهای عراق و عربستان سعودی دارای مرزهای خاکی و با ایران از طریق خلیج فارس دارای مرزهای آبی و پایتخت آن، شهر کویت است.
تاریخ تاسیس کشور کویت به شیخ «براک بن غریر آلحمید»، شیخ قبیله بنیخالد و حاکم امارت «احسا» بازمیگردد که در اواخر سال 1110 هجری قلعهای به نام «کوت» برای ذخیره آذوقه و همچنین انبار اسلحه بنا کرد که بعدها نام «کویت» از آن گرفته شد و سپس این شهر در عهد شیخ «سعدون بن محمد آلحمید» به خاندان آل صباح بخشیده شد.
در یک نگاه کلی باید گفت، مساحت کویت حدود 17 هزار کیلومترمربع؛ منابع طبیعی آن نفت، ماهی و میگو، گاز طبیعی؛ آب و هوای آن بسیار گرم؛ جمعیت آن 3.4 میلیون نفر؛ زبان رسمی آن عربی و مذهب آن اسلام است.
بخش قابل توجهی از جمعیت 3.4 میلیون نفری کویت (حدود 60 درصد) را غیرکویتیها و افراد فاقد تابعیت که به آنها «بدون» میگویند تشکیل میدهند.
این کشور متشکل از 5 منطقه است، که در تقسیمات کشوری از آنها تحت عنوان العاصمه (پایتخت)، حولی، الاحمدی، الجهراء و الفروانیه یاد شده است.
کویت در 14 اوت 1962 به عضویت سازمان ملل درآمد. در دسامبر 1961 اولین انتخابات در کویت تشکیل «مجلس موسسان» در این کشور را به دنبال داشت که وظیفه بررسی و تصویب قانون اساسی کویت را برعهده داشتند.
مجلس ملی کویت یا پارلمان با 50 نماینده در ژوئیه 1963 تشکیل و شیخ «صباح سالم الصباح» به نخست وزیری کویت منصوب شد. با فوت شیخ صباح سالم الصباح در سال 1977 شیخ «جابر الاحمد الجابر الصباح»، حاکم کنونی کویت به قدرت رسید.
براساس قانون اساسی کویت، قدرت در خاندان آل صباح موروثی و حکومت متشکل از قوای سهگانه مقننه، قضائیه و مجریه است که از یکدیگر مجزا بوده و یک شورای مشورتی امیر کویت را در امور مملکتی یاری میکند و پارلمان بر قوه مجریه یا دولت نظارت میکند.
با این حال باید تاکید کرد، در جوامعی که از حیث جغرافیایی و جمعیت از فراوانی چندانی برخوردار نیستند، اقتدار سیاسی و دولتمداری بر پایه خویشاوندی قبیلهای استوار است و حکمرانی سیاسی در این جوامع مبتنی بر حاکمیت عرف و عادتهای دیرینه و برآمده از فرهنگ خاصشان است. براین اساس حاکمیت از آن یک نفر و به طور معمول مطلق و غیر قابلاجتناب و مهمترین ویژگی این دولت رخنهناپذیری دولت حاکم است.
کویت به عنوان یکی از میراثداران نظامهای قبیلهای امروزه در مقابله با مدرنیته شدن از یکسو و موج دمکراسیخواهی و آزادیطلبی که این کشور و منطقه را دربرگرفته از سوی دیگر با چالشهای فراوانی مواجه شده است.
بافت و ساختار اجتماعی کویت - شیعیان
جامعه کویت متشکل از بدوها یا همان صحرانشینان، شهرنشینان، شیعیان و اهل تسنن است. شیعیان حدود 30 درصد از جمعیت 3 میلیونی کویت را تشکیل میدهند.
عمده آنچه که امروزه شیعیان اصیل کویتی به شمار میآیند، از عربستان (حساویها)، بحرین (بحارنه) و ایران (عجمها) به کویت مهاجرت کرده و تقریبا در همه جای کویت پراکنده شدهاند، بگونهای که در بسیاری مناطق، تفکیک آنان از اهل تسنن دشوار است، با این حال تراکم شیعیان در مناطق منصوریه، دعیه، سالمیه، صلیاخات، دسمه، صباح السالم، بنیة القار و شرمه بیشتر است.
حدود نیمی از جمعیت کویت، مهاجر و غیرکویتی و بدون تابعیت رسمی هستند که در کویت به «البدون» معروف شدهاند و در این بین نیمی از شیعیان نیز دارای چنین وضعیتی هستند.
درآمد سرانه بیش از 30هزار دلار در سال موجب شده تا شهروندان کویتی از ثروتمندترین مردم دنیا به شمار آیند و در این بین اگرچه اهل سنت بهره بیشتری از ثروت و امکانات کشور داشته و از حمایتها و تسهیلات وسیعتری برخوردار بودهاند، اما وضعیت رفاه اقتصادی شیعیان نسبت به سایر شهروندان کویتی قابل قبول و نسبت به دیگر کشورها بسیار مناسبتر است. چهره خشن فقر در کویت، چه در میان شیعیان و اهل سنت و حتی مهاجران، به ندرت دیده میشود.
این وضعیت مناسب اقتصادی موجب شده تا شیعیان در فعالیتهای گوناگون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و دینی حضور داشته باشند. وجود بیش از 30 مسجد، 60 حسینیه رسمی (و دهها حسینیه غیررسمی) و صدها دیوانیه، بستر مناسبی برای فعالیتهای فرهنگی و تبلیغی برای شیعیان کویت فراهم کرده است.
علاقه کویتیها به شبنشینی و دورهم نشینی از سویی و وجود دیوانیهها (مکانهایی که به این امر اختصاص یافتهاند) از سوی دیگر، نقش ویژه و متمایزی برای دیوانیهها رقم زده که در بسیاری از مناسبات کشور کویت، اعم از مناسبات فرهنگی، سیاسی، تبلیغی و اجتماعی نقش ایفا میکند. در برخی از دیوانیههای شیعیان کویت به صورت ثابت و مستمر در طول سال جلسات مذهبی و ذکر مصائب و معارف اهل بیت برگزار میشود و بعضی از دیوانیهها مخصوص دانشگاهیان است که از جایگاه و اهمیت بیشتری برخوردارند و بالطبع نقش بسزایی در رشد شعور سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شیعیان کویت دارد.
وضعیت سیاسی و اجتماعی شیعیان کویت
اگرچه در گذشته وضعیت سیاسی و اجتماعی شیعیان کویت چندان مناسب به نظر نمیرسید، اما چند سالی است که این وضعیت از چند جهت نسبت به سالهای قبل بهتر شده است، به ویژه پس از اشغال کویت توسط عراق، آشکار شدن نقش مثبت و مؤثر شیعیان در دفاع و حمایت از کشور و دولت کویت، جایگاه آنان را بهبود بخشیده و دیدگاه دولت را نسبت به آنان مثبت ساخته است. تا پیش از انحلال پارلمان و دولت کویت شیعیان دو وزیر، پنج کرسی نمایندگی مجلس (از 54 کرسی) و چند منصب حکومتی دیگر را در دست داشتند.
«احقاقیها» (شیخیه) از جمله گروههای مطرح شیعی کویت به شمار میآیند. این گروه، از خانواده احقاقیهای شیخیه آذربایجان هستند که یکی از 3 فرقه مهم شیخیه است و منتسب به «میرزا موسی احقاقی» هستند.
کانون تجمع و حضور احقاقیها در کویت هم اکنون شهر کویت، پایتخت این کشور است و ریاست آن را «میرزا حسن احقاقی» برعهده دارد.
شیخیه کویت دارای پشتوانه اقتصادی گسترده، نفوذ در میان شیعیان و دولتمردان و برخوردار از حمایتهای دولتی است و در زمینه احداث حسینیهها و کمک به ایتام فعالیت زیادی دارد.
شیعیان کویت، همانند شیعیان دیگر مناطق جهان پس از موفقیتهای ایران، عراق، بحرین و لبنان، به ویژه پس از پیروزی حزب الله در جنگ 33 روزه با اسرائیل در کویت موقعیت ویژهای یافتهاند.
این موضوع موجب شده تا شیعیان کویت به شدت از سوی جریانهای ضد شیعی تحت نظر قرار گیرند و با حساسیت با آنان برخورد شود و حکومت کویت نیز با دقت بیشتری بر فعالیتهای آنان نظارت دارد.
بحرانهای اقتصادی و اجتماعی
بیتفاوتی نسبت به جامعه و مطالبات آن از جمله مهمترین خصوصیات دولتها در بسیاری از کشورهای عربی بوده است. در این کشورها به این دلیل که جامعه نقش ضعیف و نامحسوسی در عرصه سیاست دارد، عملا مورد بیتوجهی دولتها نیز قرار میگیرد، بازتاب این عملکرد در بحران کشورهایی مانند لیبی، یمن، تونس و مصر که مردم علیه قدرت حاکم قیام کردند، قابل ملاحظه است که به نظر میرسد، این اعتراضها هم اکنون به کویت هم رسیده اما به شکلی متفاوتر از این کشورها.
حکومت موروثی و بحرانهای سیاسی
حکومتهای موروثی حکومتهایی هستند که در آن بزرگترین فرزند پس از مرگ پدر جایگزین وی میشود. هرچند با خواستههای دمکراسیخواهانه جدید در ابتدای دهه 90، بسیاری از حکومتهای پادشاهی فرو پاشیدند، اما همچنان در قالب کشورهای عربی به حیات خود ادامه میدهند.
دولتها در این حکومتها، فرمانبردار و در خدمت بوده و به طور غیرمستقیم کنترل اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی کشور را به رئوس بالاتر قدرت واگذار میکند. در کشورهای عربی کنترل ساختار دولت باعث برهم خوردن تعادل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شده و ساختار قدرت سیاسی را به میدانی برای مبارزه تبدیل کرده است، مثال عینی در این رابطه کشور کویت است.
این کشور در چند سال گذشته بارها شاهد انحلال پارلمان به عنوان یکی از ارکان اساسی پیشرفت سیاسی بوده است. در جامعه کویت مانند دیگر کشورهای عربی، دولت و پارلمان سمبلی از روابط مبتنی بر اقتدار توسط رأس حاکمیت یا سایر گروههای ذینفوذ است. این فرآیند تحولات اجتماعی را درپی داشته که ارتباطی مستقیم با وضعیت اجتماعی و اقتصادی جامعه دارد.
ساختار قدرت در کویت
بر اساس قانون اساسی، نظام حکومتی کویت از سه قوه مجریه، مقننه و قضائیه تشکیل یافته است. همچنین یک شورای مشورتی، امیر کویت را در امور مملکتی یاری میکنند.
قانونگذاری در کویت بر عهده پارلمان (مجلس الامه) است که با 65 عضو (50 عضو با رأی مردم به مدت 4 سال انتخاب میشوند و 15 عضو دیگر از اعضای دولت هستند) در طول 8 ماه از سال به قانونگذاری مشغول هستند.
قانون اساسی کویت می گوید، امیر حق برکناری رئیس شورای وزیران و در نهایت انحلال مجلس را دارد و همین موجب شده تا در طول تاریخ بارها از این اختیار خود استفاده و پارلمان و دولت را منحل کند.
تابستان گذشته، در پی تنشهای سیاسی، امیر کویت تصمیم گرفت مجلس را برای یک ماه معلق کند، اما این تصمیم دو روز بعد با حکم دادگاه قانون اساسی