خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

پنجشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۳
۸:۰۴
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
دوشنبه
۲۷ آذر
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
العالم
کد خبر:
373372

عبدالقدیر خان: برادعی مزدور آمریکاست/ ایرانی ها "خوش شانس" هستند

دانشمند مشهور پاکستانی که به عنوان "سازنده نخستین بمب هسته ای اسلامی" شناخته می شود و در صدر فهرست افراد تحت پیگرد آمریکا جای دارد، در مقاله ای به تحلیل و بررسی انقلاب های سه دهه اخیر در جهان اسلام پرداخت و نوشت: بزرگ ترین خطری که انقلاب مصر را تهدید می کند، به قدرت رسیدن خائنان است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ روزنامۀ پاکستانی "نیوز" در مقاله ای به قلم «عبدالقدیر خان» دانشمند مشهور پاکستانی نوشت: غرب وقتی در حمله نظامی به مصر شکست خورد، تصمیم گرفت خائنانی وابسته به خود را در مراکز قدرت و پست های حساس منصوب کند و این کار را از سال ها پیش آغاز کرد تا در طولانی مدت، این افراد بتوانند تاثیر لازم را بگذارند. تازه ترین دست نشانده آمریکا در مصر، دکتر محمد البرادعی، مامور مخلص و فداکار سازمان اطلاعات آمریکا "سیا" است.

به عقیدۀ دانشمند پاکستان، سیاست غرب بر پایه آماده سازی خائنان برای رسیدن به قدرت استوار است تا از آن ها در زمان مناسب بهره برداری کرده و از تجاوز مستقیم به این کشورها نظیر مصر و ایران و دیگر کشورهای راهبردی منطقه بی نیاز شود.

این دانشمند هسته ای در ادامه نوشت: در ایران با کمک دکتر مصدق و دکتر فاطمی شاه سرنگون شد، آن گاه شاه یا حمایت "سی آی ای" برگشت و فاطمی ترور شد و دکتر مصدق به زندان رفت و ایرانی ها ناچار شدند 25 سال صبر کنند تا رهبری مخلص نظیر امام خمینی برسد و آن ها را از فساد و طغیانگری و کشتار و شکنجه نجات بخشد.

تحلیلگر روزنامۀ نیوز افزود: ایرانی ها خوش شانس بودند که رهبری امین داشتند و مردمی هوشیار و آگاهند. این در حالی است که در پاکستان، پرویز مشرّف و سایر همدستانش از او حمایت کردند، تا جایی که دوره خدمتگزاری او به آمریکا تمام شد و او توانست در این مدت بیش از هر آمریکایی، به آمریکا خدمت کند، و اکنون نوبت به آصف علی زرداری رسیده است.

به نوشته این روزنامه، کشورهای غربی دست نشاندگان خود را در کشورهای عربی در پست های بالا می گمارند. آمریکا این افراد را به کار می گیرد تا در صورت لزوم از آن ها استفاده کند. در همین راستا، آمریکا در مصر از دست نشانده ای به نام پتروس غالی استفاده کرد و توانست در دوره 1992 تا 1996 او را بر سر کار نگه دارد تا جایی که در این سال ها وی را برای حفظ منافع اسرائیل و غرب در منطقه به سمت ششمین دبیر کل سازمان ملل به قدرت رساند، تا از او برای حفظ منافع اسرائیل و غرب در منطقه بهره کشی کند. در این میان، محمد البرادعی تازه ترین و آخرین دست افزار غرب به شمار می رود که به حمایت از منافع غرب و اسرائیل در منطقه توجه دارد.

این روزنامه انگلیسی زبان نوشت: مصری ها نیز مانند ایرانی 60 سال رنج حکومت دیکتاتوری را تحمل کردند و جنایت های بی شمار و غیر قابل شمارش مبارک را از سر گذراندند و اکنون رهبری دارند که همانند رهبران ایران، از خدا می ترسند. در مصر همان نقش سختی که باید بازی شود آغاز شد و رهبر اخوان المسلمین پس از درگیری های فراوان توانست عهده دار ریاست جمهوری شود و با وجود بازی های شورای نظامی، انتخاباتی پاک برگزار شد که سبب پیروزی مرسی گردید.

دانشمند مشهور پاکستانی در تحلیل وقایع انقلاب مصر آورده است: به قدرت رسيدن مرسي و اخوان المسلمين در مصر، نگراني هايي را در پايتخت هاي غربي و به خصوص اسرائيل ايجاد كرده است. آنها مي ترسند مرسي ضمن حفظ روابط خارجي متوازن و ايجاد توافقنامه هاي مبتني بر احترام متقابل ، اقدام به احياء ميراث و ثروتهاي كشورش كند. در واقع آنها از مصر بزرگ مي ترسند؛ كشوري كه ثروتهايش پيش از اين غارت مي شد و در زمان حكومت ديكتاتوري انورسادات و حسني مبارك جايگاه ويژه اش را از دست داد و تبديل به باتلاق و مستعمرۀ غربي ها شده بود.

تحلیلگر "نيوز" معتقد است، شكل گيري انقلاب مصر و عزم واراده مصري ها در سرنگوني رژيم سابق، كشورهاي غربي را بر آن داشت تا مجرب ترين مزدوران مصري خود را در اين كشور فعال کنند؛ از اين رو البرادعي اعزام شد تا با نامزد شدن براي انتخابات رياست جمهموري انقلاب مردم را "بدُزدد"؛ كه البته نقشه وي به سختي شكست خورد. هرچند او دست از تلاش برنداشت و بلافاصله با تشكيل يك حزب سياسي جديد تلاش كرد انتخابات مجلس را به نفع خود رقم بزند كه باز هم شانس با مصري ها يار بود و اين نقشه او هم نتيجه اي نداشت. نشريه مذكور به ملت مصر هشدار داد، مراقب باشند بازيچه دست مزدوران غربي قرار نگيرند زيرا غرب هرگز عقب نخواهد نشست و به تلاش خود ادامه خواهد داد.

عبدالقدیر خان همچنین درباره البرادعي گفت: او با داشتن 70 سال سن هنوز فعال است و مي تواند تا 10 سال آينده نيز خطري براي انقلاب محسوب شود. وي دانش آموخته حقوق در قاهره و بعد از آن در ژنو و نيويورك است. درسال 1964 به عضويت هيات مصري در سازمان ملل متحد درآمد و وقتي واشنگتن توانست به او اعتماد كند، وي را به رياست مركز جهاني آموزش و پژوهش گماشت . البرادعي پس ازآن مدتي دانشيار دانشكده حقوق نيويورك بود و بالاخره به عنوان رئيس آژانس بين المللي انرژي (IAEA) منصوب شد.

عبدالقدیر خان تاكيد كرد: واشنگتن به البرادعي به عنوان "عنصر وابستۀ غربي ها" اعتماد دارد، وگرنه اجازه نمي داد او به رياست آژانس بين المللي انرژي منصوب شود. البرادعي جانشين دكتر هانس بيليكس وزير خارجه اسبق سوئد شد كه او هم جاسوس فعال امريكايي ها بود و با نگارش گزارش هاي پيچيده و مبهم نقش اساسي در آغاز جنگ نامشروع عراق بازي كرد. جنگي كه باعث كشته شدن بيش از 100 هزار شهروند بي گناه شد و هنوز هم اين كشتارها درعراق و نيز افغانستان ادامه دارد. جالب تر اين است كه اوباما به البرادعي جايزه صلح نوبل هم اعطا كرد!

پدر بمب اتمی پاکستان مي افزايد: "هربار تيم آژانس از بازرسي فعاليت هاي مرتبط با توليد سلاح هسته اي در عراق باز مي گشت بيليكس در گزارش خود مي گفت:"بازرسان هيچ نشانه اي دالّ بر وجود برنامه اي براي توليد سلاح هسته اي در عراق نيافتند اما اين نمي تواند بدان معنا باشد كه چنين برنامه اي وجود ندارد." كه صد البته اين كار او براساس سياست هاي امريكا انجام مي شد.

به عقیدۀ عبدالقدیر خان، البرادعي كه در آژانس بين المللي به مدت 8 سال به منافع امريكا خدمت كرد، پس از نشستي با كاندوليزا رايس وزير خارجه وقت امريكا، و پس از آن كه با طرح هاي امريكا علیه پاكستان و ايران به بهانه برنامه هاي هسته اي آن ها موافقت كرد، چراغ سبز رياست سوم آژانس را دريافت كرد.

اين روزنامه البرادعي را متهم كرد كه اظهارات دروغيني درباره برنامه هسته اي پاكستان مطرح كرده و در روزهاي پایانی رياست خود بر آژانس، ايران را به عدم پايبندي به تعهداتش در قبال معاهده منع گسترش سلاح هسته اي و قطعنامه هاي شوراي امنيت سازمان ملل متهم كرد، در حالی که ايران اين معاهده را امضا كرده و به بازرسان آژانس اجازه بازديد از همه تاسيسات هسته اي خود را داده بود؛ و اين بازرسان حتي يك دلیلی كه ايران را محكوم كند، نيافتند.

در مقالۀ "نيوز" تاكيد شده است كه البرادعي به طور عمد همكاري با ايران را ناديده گرفت و بارها در اظهارات خود به غلط پيش بيني كرده بود كه برنامه هسته اي مسالمت آميز ايران به برنامه سلاح هسته اي مبدل گردد، چرا که وی مزدور امريكا بود و نقش تحقيرآميزی در عراق و پاكستان و ايران داشت. اما خيانت البرادعي فقط محدود به اين كشورها نبود بلكه به ملت مصر نيز خيانت كرد.

اين روزنامه و نويسندۀ پاكستاني آن از ملت مصر خواستند تا از وضعيت ننگيني كه كشورشان در زمان حكومت پرويز مشروف، مزدور امريكايي، و نيز سال هاي پس از كنار رفتن وي از قدرت گرفتار آن بوده است، درس عبرت بگيرند؛ چرا كه در آن دوران پاكستان به مستعمره اي براي غربي ها مبدل شد و ملت آن در معرض ذلت و خواري و عقب ماندگي قرار گرفتند و پیوسته در معرض حملات هواپيماهاي بدون سرنشين قرار داشتند؛ و به رغم تمام اين مسايل، رهبري پاكستان با آغوشي باز با غرب برخورد مي كند.

به نوشتۀ اين روزنامه، پيامي كه البرادعي حامل آن است و سعي در تثبیت آن دارد، در واقع حفظ منافع اسراييل از طريق ابقاي مصر در "مسير درست" همسو با محدوده كمپ ديويد و اوسلو است كه اين امر با خواسته هاي ملت مصر همسويي و همخواني ندارد.

نقشه البرادعي همچنين با منافع ملت محاصره شده فلسطيني نيز مغاير است و متاسفانه كشورهاي عربي نفت خير نيز به دنبال منافع ويژه خود هستند و به منافع ملت ها توجهي ندارند، به رغم آن كه قدرت لازم براي وادار كردن غربي ها به اعمال فشار بر اسراييل براي متوقف كردن اقدامات وحشيانه اش عليه فلسطيني ها را دارند.

عبدالقدیر خان، مقاله خود را اين گونه به پایان برده است: "مصر مركز فرهنگي جهان عرب است و هر حادثه اي در قاهره بر تمام جهان عرب تاثير مي گذارد، انقلاب مصر زنگ خطر را در اسراييل و همه جهان غرب به صدا در آورده و اميدواريم كه محمد مرسي هم سطح با خواسته ها و آرزوهاي ملت مصر عمل كند".

.................پایان پیام/ 218