به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ «تیری میسان» روزنامه نگار فرانسوی که با کتاب «فریب بزرگ» از واقعه 11 سپتامبر رمز گشایی کرد و مورد غضب دولت فرانسه واقع شد، در گفتوگویی با سید محمد جواد هاشمی نژاد، دبیرکل بنیاد هابیلیان که در حاشیه اجلاس بیداری اسلامی و اساتید مسلمان در تهران صورت گرفت با بیان پیشینه شناخت خود از منافقین و تحرکات آنان در غرب، آنها را بازیچه دست سرویسهای اطلاعاتی غرب دانست.
این روزنامه نگار فرانسوی با اشاره به شناخت سی و دو ساله از منافقین بیان داشت: اولین مرتبه در سالهای 1980 با سازمان مجاهدین(منافقین) آشنا شدم. درست در زمان جنگ ایران با عراق. در آن زمان هیچ شناختی نه از ایران داشتم و نه عراق و فکر میکردم که ایران همان کشور بدی است که فرانسه قصد مهار آن را توسط عراق دارد. در آن زمان ژورنالیستی بودم که در زمینههای تاریخی کار میکردم و تحقیقی در دست انجام داشتم با عنوان «بدون سرایت و آلودگی»، در مورد اینکه چگونه و بدون آلودگی میتوان خون را در مراکز انتقال خون منتقل کرد. در این راستا با اخبار بسیار حیرت آوری مواجه شدم که در مورد ویروس ایدز بود و دستوری مبنی بر انهدام خونهای دریافتی صادر شد و بایستی تمام آنها منهدم میشد.
وی ادامه داد: در همین اثناء انهدام این خونهای آلوده متوقف و سپس توسط سازمان مجاهدین خریداری شد که من از این موضوع بسیار تعجب کردم که این خونهای آلوده که باعث بیماری میشدند، چرا توسط سازمان خریداری شده است. حال آنکه اظهار میشد؛ این خونها را برای رزمندگان نیاز داریم تا در زمان جنگ و مجروحیت به آنها تزریق کنیم در حالیکه این خونها موجب بیماری میشد و آنها با دریافت این خونها میمردند و این یعنی اینکه آنها بالاخره بایستی بمیرند چه در جنگ و چه در غیر جنگ!
این روزنامه نگار فرانسوی با بیان اینکه خرید این خونها ممنوع بود و اینکه چطور آنها توانسته بودند این خونها را خریداری کنند خیلی عجیب بود، خاطرنشان کرد: بعدها متوجه شدم که همسر فرانسوا میتران (رئیس جمهور فرانسه) دستور فروش این خونها را به منافقین داده و در این موضوع به آنها کمک کرده است.
میسان این موضوع را حیرت آور خواند و گفت: این افراد و سازمان کم کم برای من چهرهای وحشتناکی پیدا کرده بودند. از این جهت که در هر صورت و به هر شکلی مبارزین و افراد خودشان را در مسیر کشته شدن قرار میدادند.
میسان در ادامه با بیان خاطرهای از یکی از همکاران روزنامه نگارش افزود: بعدها در حوزه کار ژرونالیستی با یکی از همکارانم آشنا شدم که به صدام حسین نزدیک بود و در حال تهیه گزارشی از اشرف. ولی پس از رفتن به آنجا گزارش را تهیه نکرد چون بسیار ترسیده بود. وی به من گفت که وارد محوطهای شده بوده که کاملاً ساکت بوده و سکوت در آنجا حکم فرما بوده و احساسی حاکی از منطقهای جنایت خیز به من دست داده بود. تعدادی زن را در حال غذا خوردن و تعدادی را در حال انجام حرکات نظامی مشاهده کرده بود. چون وی به صدام نزدیک بوده میدانست که بسیاری از جنایات صدام را این گروه مرتکب شدهاند.
................پایان پیام/ 218