خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

دوشنبه ۸ مرداد ۱۴۰۳
۲:۱۹
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
یکشنبه
۳ دی
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
مهر
کد خبر:
375052

وظیفه اصلی حوزه های علمیه ارائه سبک زندگی اسلامی است

یک عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، صبح امروز 4 دی ماه در نشست ما و مسأله سبک زندگی با بیان اینکه سبک زندگی اسلامی، اجرای اسلام با همه ابعاد آن است، گفت: وظیفه اصلی حوزه های علمیه و خصوصا حوزه علمیه تهران ارائه سبک زندگی اسلامی است.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ «حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر رشاد» عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی صبح امروز 4 دی ماه در نشست "ما و مسأله سبک زندگی" که به همت کانون اندیشه جوان در حوزه علمیه امام رضا(ع) برگزار شد، درباره مبانی سبک زندگی اسلامی به ارائه سخن پرداخت.

وی در ابتدای سخنانش با اشاره به اینکه مسأله سبک زندگی به معنای این است که با چه مایه در مقام عمل و عینیت آیات، دین را محقق کرده باشیم، گفت: تحقق بخشیدبن به دین در حیات عینی، رسالت حوزه های علمیه است. اولین وظیفه حوزه های علمیه این است که دین را در زندگی مردم عینی کنند.

رشاد با تأکید بر اینکه حوزه علمیه استان تهران با توجه به واقع شدن در خطه جغرافیایی خاص نسبت به دیگر حوزه ها از این حیث دارای مسئولیت مضاعفی است، اظهار داشت: چون این حوزه در متن مردم و در پایتخت مستقر است. از حیث اهمیت آنچه در پایتخت رخ می دهد در سایر شهرها هم اثر می گذارد. علاوه بر این کلان شهر تهران بیشتر مورد تهاجم دشمن است و دشمن در تحمیل سبک زندگی غربی بیشتر بر روی مردم شهر تهران متمرکز شده است.

وی با بیان اینکه تهران از حضور دو شخصیت بزرگوار در حوزه های علمیه برخوردار است که اهتمام خاصی به سبک زندگی داشتند، بیان کرد: آیت الله مجتبی تهرانی و آیت الله مهدوی کنی در قالب کلاس ها و درسهای اخلاقی، کتابهای متنوعی را تهیه کردند و به جامعه تقدیم کردند که در واقع فعالیت در زمینه ارائه سبک زندگی اسلامی است.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: مسأله سبک زندگی را اولین بار شخصی بنام «آدلر» در سال 1922 مطرح و تعریف کرده است و بعدا پیروان و شاگردان او این مسائل را ادامه دادند. این نگاه بشر به اینکه زادگاه و خاستگاه هر چیزی را غرب مدرن معرفی می کند، بشر را بی اعتبار و بی پیشینه می انگارد و غرب مدرن را آغازکننده می داند و برای هر چیز در غرب مدرن، «پدر» می تراشد و پدرخوانده معرفی می کند.

وی افزود: با این نگاه برای هر چیزی مبدأیی در تاریخ جدید غرب پیدا می کنند. سبک زندگی با تاریخ بشر ارتباط دارد و هر ملتی سبک زندگی خاص خود را داشته و مسائل زندگی مطرح بوده است. در جهان اسلام هم آثاری در این باب نوشته شده است؛ اگرچه این اصطلاح استفاده نشده باشد. بحث «سنن نگاری» که ریشه در تاریخ ما دارد همان سبک زندگی است و در این رابطه کتابهایی مانند «سنن النبی(ص)» نگارش یافته است.

رئیس حوزه علمیه امام رضا(ع) با تأکید بر اینکه چگونه زیستن همان سبک زندگی است که از دیرباز مطرح بوده است، گفت: اما مسأله سبک زندگی دچار تطوراتی شده و گاه مفهوم سبک زندگی را تا ضلع و بخشی از فرهنگ فروکاسته اند.

وی با تأکید بر اینکه به یک معنا، سبک زندگی تحقق اسلام است، اذعان کرد: سبک زندگی اسلامی، اجرای اسلام با همه ابعاد آن است. برخی از بزرگان ما، دین را به سبک زندگی آنچنان که متداول است تعریف کرده اند. علامه طباطبایی دین را شیوه زندگی تعریف می کند. وقتی دین را پیاده کنیم، نوعی از سبک زندگی را دنبال می کنیم.

رشاد تصریح کرد: به نظرم سبک زندگی عبارت است از منظومه ای از شیوه مواجهه جوارحی و جوانحی با عرصه های حیات و هستی مبتنی بر مبانی معرفتی ارزشی برآمده از منابع معتبر(کتاب، سنت، عقل) با کاربست روش شناسی موجه اسلامی. مبانی سبک زندگی اسلامی هم یعنی بنیادهای نظری تکون بخش مؤلفه ها و مختصات سبک زندگی اسلامی.

وی با بیان اینکه تعریف تفصیلی مبنای سبک زندگی اسلامی یعنی مجموعه قضایای تعقلی با کاربست منطق موجه از منابع دینی به دست آمده و تحلیل و عینی انگاره های هستی جهان شناختی ـ انسان جهان شناختی، معرفت، فرهنگ و موضوع گفت: سبک زندگی اسلامی دارای عناصر ثابت و عناصر متغیر است که بر حسب تاریخی تغییر می کند.

وی با اشاره به اینکه با الهام از حدیثی از امام جعفر صادق(ع)، علامه جعفری و شهید صدر بنیادها و اصول تعامل را به چهار گروه رب، نفس، غیر و دنیا تقسیم کردند، گفت: این تقسیم برای عرصه های زندگی و مؤلفه های سبک زندگی مناسب است. در مبانی باید زیرساختهایی را بررسی کنیم که در این چهار عرصه به ما بینش، کشش و کنش می دهد. بنابراین باید اول عرصه های حیات را مشخص کنیم.

رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی تصریح کرد: عرصه های اصلی ارتباط انسان چهار مرتبه است: رابطه عبد را رب، رابطه عبد با نفس، رابطه عبد با مخلوقات دیگر و رابطه عبد با دیگر انسانها. منتها این چهار بعد می تواند تفصیل پیدا کند و مسلما با این کلیت، کاربردی نیستند. انسان در تعامل، ترابط و مواجهه با آن چیزهایی است که پیرامون او هستند و قلمداد می شوند.

وی در پایان سخنانش با بیان اینکه چهار رابطه مذکور، کلان نظامهای معطوف به شیوه زندگی هستند، بیان کرد: مسأله سبک زندگی پیوند مستقیمی با فرهنگ دارد. در واقع باید بیشتر مسأله فرهنگ، فلسفه و سبک زندگی را تبیین کرد.

.................پایان پیام/ 218