خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

چهارشنبه ۷ آذر ۱۴۰۳
۲۰:۱۲
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
یکشنبه
۳ دی
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
ابنا
کد خبر:
375209

پاسخ آیت‌الله ‌العظمی مظاهری به شبهه ای درباره قیامت

منکران معاد تعجّب مي‌کنند از اينکه چگونه معاد جسماني واقع مي‌شود؟ سپس پاسخ مي‌د‌هد که خداوند قادر متعال، نه تنها مي‌تواند همۀ موجودات را پس از مرگ زنده کند، بلکه خط‌ هاي سر انگشتان انسان را نيز زنده مي‌کند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ «آیت‌الله العظمی مظاهری» در ادامه سلسله مباحث اخلاقی خود، گمان به وقوع قیامت را نیروی کنترل کننده انسان و مانع سقوط او دانسته و گفتند: کمي تدبّر در وضعيّت انسان و اين که او به عنوان يک موجود بسيار ضعيف مي‌تواند در ذهن خود چيزي را خلق و سپس نابود و مجدّداً آن را بسازد، مي‌تواند راهي به سوي شناخت قدرت مطلق حق تعالي باشد.

ایشان ادامه دادند: وجود ضعيف انسان، تصوير موجودي ضعيف را ايجاد مي‌کند، ولي پروردگار عالم وجودي قوي و قدرمند و به عبارت قرآن کريم، «ذُو الْقُوَّةِ الْمَتينُ (ذاريات/ 58)» است.

مرجع تقلید شیعیان با بیان این که گمان به قيامت انسان را کنترل مي‌کند، چه رسد به آن که يقين داشته باشد، حقيقتاً عالم قبر و برزخ و قيامت وجود دارد، یادآور شدند: علماي اخلاق همواره به زنده نگه داشتن ياد معاد تأکيد داشته و دارند و توصيۀ ايشان اين است که انسان بايد در شبانه روز، چندين مرتبه به ياد مرگ، قبر و قيامت باشد.

ایشان با اشاره به این که قرآن کريم با عباراتي موجز بسياري از مشکلات علمي، فلسفي و اعتقادي را پاسخ داده است، خاطرنشان کردند: تفاوت قرآن با کتاب‌ هاي ديگر در آن است که مثلاً صدرالمتألهين وقتي مي‌خواهد در کتاب اسفار، معاد را با حرکت جوهري اثبات کند، يک کتاب قطور دربارۀ آن مي‌نويسد، ولي قرآن کريم با يک کلمۀ «مِثْلَهُمْ» کار را تمام مي‌کند. اين نحوۀ بيان از معجزات بزرگ قرآن کريم است.

حضرت آیت الله مظاهری تاکید کردند: گرچه بين عالم مادّي دنيا و عالم آخرت، تفاوت‌هاي فراواني وجود دارد، امّا در خلق دوبارۀ عالم در قيامت، همه چيز «مِثل» عالم در دنيا است و قرآن کريم تمام شبهات را با کلمۀ «مِثْلَهُمْ» جواب داده است.

ایشان همچنین تصریح کردند: وقتي خداوند قادر اراده کند، عالمي که به طور کلي نابود شده است، باز همان عالم به تمام معنا و به طور کلّي زنده مي‌شود؛ اين زنده شدن مجدّد، به معناي معاد است. قرآن کريم مي‌فرمايد«يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَ السَّماواتُ»( ابراهيم / 48)

آیت الله العظمی مظاهری با تاکید بر این که انسان باید مرتّباً به ياد قيامت و معاد باشد و با اصلاح کارها و امور روزمرّه، خود را براي آن شرايط دشوار و سخت آماده کند، ابراز داشتند: اگر کسي با اعتقاد کامل، به اصلاح امور دنيا و آخرت بپردازد و خود را در مسير ولايت اميرالمؤمنين(ع) و حضرات معصومين(ع) قرار دهد، در قیامت با شفاعت اهل بيت(ع) نجات خواهد يافت، ولي اگر کسي خود را در مسير آنان قرار ندهد، چگونه انتظار دارد در روز محشر، در مسير شفاعت ايشان واقع شود؟

این مرجع تقلید با اشاره به این که پربار کردن نعمت‌هاي بهشتي يا برافروختن آتش جهنّم، به دست خود انسان و در دنياست، گفتند: انسان‌ها با اعمال و رفتار خود، مانند نماز، روزه، صدقات، نيکي به مردم، انجام امور خير، خدمت به خلق، رابطۀ مداوم و توجّه هميشگي به خداوند و ... مي‌توانند بهشت را براي خود فراهم آورند که در سايۀ شفاعت اهل بيت(ع) به آن دست يابند و يا با ظلم و ستم و ترک اوامر الهي و ... جهنّمي را براي خود بسازند که شنيدن سختي و عذاب آن نيز انسان را دچار ترس و وحشت مي‌کند.

 متن کامل سخنان آیت الله مظاهری  در پی می آید:

بسم‌الله الرّحمن الرّحيم

«رَبِّ اشْرَحْ لي‏ صَدْري، وَ يَسِّرْ لي‏ أَمْري، وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِساني‏، يَفْقَهُوا قَوْلي‏»

از منظر قرآن کريم، نه تنها يقين، بلکه ظن و گمان به وقوع قيامت نيز، يک نيروي کنترل کننده براي انسان و مانع سقوط او است:

«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ ، وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ ، الَّذينَ إِذَا اكْتالُوا عَلَى النَّاسِ يَسْتَوْفُونَ ، وَ إِذا كالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ يُخْسِرُونَ ، أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ ، لِيَوْمٍ عَظيمٍ»[1]

واي به کم فروش! واي به کسي که به حقّ خودش قانع نيست و زياده طلب و کم دهنده است. مگر آنان گمان نمى‏کنند كه در روزى بزرگ برانگيخته خواهند شد؟ آيا گمان ندارند که روز قيامتي هست؟

خطاب اين آيات شريفه، منحصر و مختص به کسبه و بازاريان نيست، بلکه شامل تمام کساني مي‌شود که به حقّ خود قانع نيستند. مثلاً کارمندي که انتظار دارد حقوق او زيادتر باشد و هميشه از کمبود حقوق گله مي‌کند، ولي در هنگام کار، کم کاري و بيکاري و بدکاري دارد، مشمول اين آيات خواهد بود.

قرآن شريف مي‌فرمايد: گمان به قيامت، انسان را کنترل مي‌کند، چه رسد به آن که انسان يقين داشته باشد حقيقتاً عالم قبر و برزخ و قيامت وجود دارد. اعتقاد به معاد، يکي از مؤثرترين و کاربردي‌ترين نيروهاي کنترل کننده براي انسان است؛ لذا علماي اخلاق و بزرگان دين، همواره به زنده نگه داشتن ياد معاد تأکيد و پافشاري داشته و دارند و توصيۀ ايشان اين است که انسان بايد در شبانه روز، چندين مرتبه به ياد مرگ، قبر و قيامت باشد.

 نابودي عالم هستي، پس از نفخ صور اوّل

در جلسات قبل، راجع به مرگ، احتضار، قبر و برزخ مطالبي بيان شد و در اين جلسه، در مورد عالم پس از برزخ سخن خواهيم گفت.

از آيات قرآن کريم و نيز از روايات، استفاده مي‌شود که روزي عالم هستي نابود و عالم برزخ، تمام مي‌شود. در آن زمان، که معلوم نيست چند سال يا چند ميليون سال تا وقوع آن طول بکشد، به جز خداوند سبحان، هيچکس وجود ندارد و حق تعالي مي‌فرمايد:

«لِمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْواحِدِ الْقَهَّارِ»[2]

خداوند متعال خطاب مي‌کند: کساني که گردن کشي مي‌کردند و خود را قدرت محض مي‌دانستند، کجايند؟ فرعون منش‌ها و کساني که مي‌گفتند: خانه‌ام و سلطنتم، کجا هستند؟ سپس خود خداوند پاسخ مي‌دهد: احدي جز خداوند يگانۀ قهّار وجود ندارد.

به اين واقعه، نفخ صور اوّل مي‌گويند و در روايات اهل بيت«سلام‌الله‌عليهم» آمده است که اسرافيل در صور يا شيپور خود مي‌دمد و تمامي عالم نابود مي‌شوند. قرآن کريم، نابودي عالم هستي پس از نفخ صور را چنين بيان مي‌فرمايد:

«وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ»[3]

با نفخ صور، همۀ هستي مي‌ميرند، الاّ کساني که خداوند سبحان مي‌خواهد. يعني کساني هستند که خداوند سبحان اراده فرموده است، در آن زمان نابود نشوند. در آيۀ ديگر مي‌فرمايد:

«كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَهُ»[4]

امام صادق«سلام‌الله‌عليه» در تفسير اين آيۀ شريفه مي‌فرمايند:

«‏نَحْنُ‏ وَجْهُ‏ اللَّهِ الَّذِي لَا يَهْلِكُ‏»[5]

آن چهارده نور مقدّس، در ازل، تجلّي ذاتي خداوند متعال بوده و تا ابد باقي خواهند بود و با نفخ صور نابود نمي‌گردند. امّا ساير انسان‌ها و نه تنها انسان‌ها، بلکه تمام مخلوقات و موجودات و نيز عالم هستي يکپارچه نابود مي‌شوند.

«الْأَرْضُ جَميعاً قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ السَّماواتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمينِه»[6]

طبق اين آيۀ شريفه، در روز قيامت، زمين، يكسره و يکپارچه در قبضۀ قدرت‏ خداوند تعالي است و آسمان‌ها به دست پراقتدار او در هم پيچيده مي‌شوند؛ يعني عالم هستي نابود مي‌شود.

سپس، مدّت زماني طول مي‌کشد و نفخ صور ديگري واقع مي‌شود. فاصلۀ زماني بين اين دو نفخ صور، نزد ما معلوم نيست، امّا معلوم است که در آن مدّت، به جز خداوند متعال و اهل بيت«سلام‌الله‌عليهم»، هيچ موجودي وجود ندارد و پس از گذشت هزاران يا ميليون‌ها سال، ميکائيل در شيپور خود مي‌دمد و عالم هستي زنده مي‌گردد:

«وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَجَمَعْناهُمْ جَمْعاً»[7]

پس از به وجود آمدن مجدّد عالم هستي و موجودات آن، قيامت بر پا مي‌شود. يعني عالَم و موجودات آن که نابود شده بودند، دوباره موجود و احياء مي‌شوند.

 ماهيّت نابودي و احياي مجدّد عالم هستي

براي روشن شدن ماهيّت نابودي و احياي موجودات و عالم هستي در آستانۀ قيامت، ناچاريم از يک مثال استمداد کنيم.

از منظر قرآن کرم، انسان خليفة الله است و از اين‌رو همان‌گونه که خداوند متعال، خالق است، انسان نيز مي‌تواند خالق باشد، با اين تفاوت که انسان، تنها در ذهن خود مي‌تواند چيزي خلق کند که به آن وجود ذهني گفته مي‌شود. هيچ انساني خالي از اين قوّه نيست و کسي نيست که نتواند در ذهن خود چيزي خلق کند، حتّي اگر بي‌سواد يا از کارافتاده باشد. خداوند متعال، وقتي اراده کند، با آن اراده، هرچه بخواهد مي‌شود، لذا حضرت باري‌تعالي خلاّق العليم است و هرچه بخواهد، فوراً خلق مي‌کند:

«وَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَليمُ، إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ»[8]

انسان‌ نيز به عنوان خليفة الله مي‌تواند در ذهن خود، هرچه اراده کند، خلق نمايد و مخلوق ذهني، وابسته به انسان است که خالق آن مي‌باشد. يعني اگر کسي چيزي را در ذهن خود خلق يا تصوّر کند، به محض انصراف از آن، به طور کلّي آن را نابود مي‌سازد. و هنگامي که دو مرتبه به آن چيز توجّه پيدا کند، مجدّداً در ذهن او خلق و ساخته مي‌‌شود.

مثلاً اسم کسي احمد است و شما او را مي‌شناسيد؛ حال اگر احمد را تصوّر ‌کنيد، وجود ذهنيِ احمد به تمام معنا در ذهن شما شکل مي‌گيرد. تا وقتي به او توجّه داريد، احمد هست، ولي به محض اينکه از او صرفنظر کنيد، احمدِ در ذهن، به طور کلّي نابود مي‌‌شود و با توجّه مجدّد، احمدِ در ذهن، موجود مي‌شود.

نکتۀ قابل توجّه آنکه، وجود ذهني احمد، همان احمد است، در حالي که خود احمد نيست، زيرا با صرفنظر از او، نابود مي‌شود. غير از احمد هم نيست، زيرا در لحاظ دوّم، همان احمد، به تمام معنا در ذهن مي‌آيد. پس ماهيّت احمدِ در ذهن چيست؟ بايد بگوييم: «مثل» احمد است.

همين جريان که در ذهن انسان اتفاق مي‌افتد، در رابطه با خداوند متعال، در عالم وجود اتفاق مي‌افتد: