خبرگزاری اهل‌بیت(ع) - ابنا

جمعه ۹ آذر ۱۴۰۳
۱۵:۳۵
در حال بارگذاری؛ صبور باشید
جمعه
۸ دی
۱۳۹۱
۲۰:۳۰:۰۰
منبع:
مهر
کد خبر:
376644

آیت الله هادوی تهرانی؛

ولایت فقیه بحثی اسلامی است و نه شیعی

آیت الله هادوی تهرانی با اشاره به اینکه غزالی در کتاب احیاء علوم الدین به مفاد نظریه ولایت فقیه اشاره می کند، گفت: بحث ولایت فقیه یک بحث اسلامی است نه یک بحث شیعی و علمای سنی به دلیل حکومتی بودنشان و توجیه گر شرایط حکومت بودن کمتر این بحث را توانستند مطرح کنند.

آآ

به گزارش خبرگزاری اهل‏بیت(ع) ـ ابنا ـ «آیت الله مهدی هادوی تهرانی» مدرس عالی حوزه علمیه قم در سالروز یوم الله نهم دیماه گفت: آنچه که در روز 9 دی اتفاق افتاد نشان دهنده آن است که مردم ما بعد از گذشت 3 دهه از انقلاب هنوز آن توجه به ارزشهای انقلاب و اسلام را دارند و مرز ارزشهای دینی و هنجارهای دینی را از مرز درگیری ها و اختلافات جناحی جدا می دانند و اجازه نمی دهند که درگیری های سیاسی به حوزه ارزشها و مفاهیم اسلامی تعرضی داشته باشد.

وی تصریح کرد: به مناسبت امروز روایت معروفی را از داود ابن سرحان بیان می کنم که از امام صادق (ع) چنین نقل می کند: «رَأَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَکِیلُ تَمْراً بِیَدِهِ»، روزی امام صادق (ع) را دیدم که با دست خود خرما را پیمانه می کرد «فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاکَ لَوْ أَمَرْتَ بَعْضَ وُلْدِکَ أَوْ بَعْضَ مَوَالِیکَ فَیَکْفِیَکَ»، عرضه داشتم فدای شما شوم شما اگر به بعضی از فرزندانتان یا بعضی از بندگانتان از عبید و اماء می گفتید تا این کار را برایتان بکنند کفایت می کرد. یعنی لازم نبود خودتان این کار را بکنید. حضرت خطاب به داود بن سرحان فرمودند: «فَقَالَ یَا دَاوُدُ إِنَّهُ لَا یُصْلِحُ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ إِلَّا ثَلَاثَةٌ» ای داود شخص مسلمان سامان نمی گیرد مگر به سه چیز، «التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ وَ الصَّبْرُ عَلَى النَّائِبَةِ وَ حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَةِ».

وی تصریح کرد:  خود این روایت ناظر به این قسمت است، که «حُسْنُ التَّقْدِیرِ فِی الْمَعِیشَةِ» یعنی در زندگی اش تقدیر و اندازه گیری درست داشته باشد.

وی یادآور شد: ولی آنچه که بخاطر آن این روایت را نقل کردم قسمت اول روایت هست یعنی «التَّفَقُّهُ فِی الدِّینِ» که در تعلیقه ای که در کافی هست این تعبیر آمده که «تفقه فی الدین هو تحصیل البصیرة فی علوم الدینیة» اینجا تفقه در دین را به بصیرت پیدا کردن در امور دینی تبیین می کند. یعنی ما در علوم دینی بصیرت پیدا کنیم. حال آنچه که در تفقه در دین مطرح است، این است که ما بصیرت پیدا کنیم در خود دین.

رئیس مؤسسه رواق حکمت یادآور شد: تعبیر دیگری در روایتی از فقه الرضا (ع) آمده است که می گوید: «التَّفَقُّهُ فِی دینِ الله» یعنی در دین خدا تفقه کنید. البته حالا این قسمتش گفته یک نویسنده است. همانطور که می دانید کتاب فقه الرضا منصوب به امام رضا (ع) است. در این که واقعا نوسنده کتاب امام رضا (ع) باشد جای بحث است. ولی آن قسمتش که حدیث است از اینجاست که تعبیر شده «من لم یتفقه فی دینه ما یخطئ أکثر مما یصیب»، کسی که در دین خودش تفقه نکند آنچه که اشتباه می کند بیشتر از آن کارهای درستی است که انجام می دهد.

وی افزود: همان طور در ذیل روایت در تعلیق آن آمده بود منظور از تفقه فقاهت اصطلاحی نیست. همان مضمونی است که در قرآن آمده در واقع به معنای فهم دین، فهم درست دین یا به تعبیری که در تعلیقیه کافی آمده بود بصیرت در دین « فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصیرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ، وَ السَّبَبُ اِلَى الْمَنازِلِ الرَفیعَةِ وَالرُّتَبِ الْجَلیلَةِ فِى الدّینِ وَالدّنیا»، فقه مفتاح بصیرت هست و این فهم درست دین و این فقهی که اینجا مطرح است «من لم یتفقه فی دینه ما یخطئ أکثر مما یصیب» کسی که در دین خودش تفقه نکند، بصیرت در دینش نداشته باشد اشتباهاتش از موارد درستش بیشتر است «فأن الفقه مفتاح البصیرة» این فهم دین کلید بصیرت است که حالا در تعبیر این روایت و این راهی است که با آن بصیرت در دین پیدا کرد.

وی تأکید کرد: وقتی درست دین را فهمید بصیرت پیدا کند و بتواند بفهمد که دقیقا کجا را باید حفظ کرد، چه چیزی اهم است، چه چیزی مهم است، مرزها چگونه قابل صیانت هست، بعد آن تعبیری که در روایات آمده « فَضْلُ الْفَقِیهِ عَلَى الْعَابِدِ کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْکَوَاکِبِ» این در اینجا آمده که با توجه به صدرش معلوم می شود مقصود از فقیه حالا فقیه اصطلاحی نیست که برخی این روایت را بر او تطبیق کردند، یعنی کسی که فهم دین دارد فهمی که منجر به بصیرت می شود یا به تعبیری بصیرت در دین دارد فضیلتش از کسی که عابد هست و عبادت می کند مثل فضیلت خورشید به سایر ستارگان است. این روشن می کند خودش راه را می تواند پیدا بکند و برای دیگران هم می تواند روشن کند و آن آدم اگر خیلی هم نوری داشته باشد برای خودش نور دارد، « وَ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فِی دِینِهِ لَمْ یَرْضَ اللَّهُ لَهُ عَمَلًا».

رئیس مؤسسه رواق حکمت یادآور شد: کسی که در دین خودش تفقه نکند به این بصیرتی که اشاره شد نرسد، خدا عملی برای او پاک قرار نمی دهد. یعنی بالاخره کارهایش درست در نمی آیند. کاری که از شائبه باشد تحقق پیدا نمی کند. چون فهم درستی از دین ندارد نمی داند کجا واقعا دین است و کجا واقعا باید صیانت بشود.

وی یادآور شد: روز 9 دی اتفاقی که افتاد این بود که مردم در یک حرکتی که حرکت خود جوشی بود در دفاع و صیانت از ارزشهای دینی، هنجارها و مفاهیم دینی و دفاع از ساحت مقدس امام حسین (ع) و آن بی احترامی که به آن ساحت شده بود به میدان آمده بود.

 مدرس عالی حوزه علمیه قم افزود: بحث ولایت بحثی نیست که به این جناح و آن جناح ارتباط داشته باشد و اساس انقلاب اسلامی ولایت فقیه است. اساس این انقلاب ولایت است و اگر این اساس به هر دلیلی تضعیف بشود و هر دلیلی مورد تعرض قرار بگیرد اصل انقلاب و اصل ارزشهای نظام مورد تعرض واقع می شود.

آیت الله هادوی تصریح کرد: چون معتقدیم که ولایت فقیه امتداد ولایت معصومین (ع) است و در زمان غیبت این ولایت به فقها سپرده شده و اگر این عمود تضعیف بشود کل خیمه انقلاب و کل ارزشهای انقلاب با بحران مواجه می شود. بعد از حوادثی که بعد از بیداری اسلامی اتفاق افتاده یک احساس عمومی در همه مسلمان ها وجود دارد که ما نیازمند رهبری واحدیم، و برای این رهبری واحد ما باید یک نظریه ای را ارائه بکنیم برای حکومت جهانی و آن نظریه ارائه شده براساس معیار ولایت فقیه است.

وی افزود: 15 یا 16 سال قبل در جمع علمای اهل سنت اشاره کردم که درست است که اصطلاح ولایت فقیه یک اصطلاح شیعی است، این اصطلاح در ادبیات فقهی سنی نیست و این اصطلاح هم در شیعه جزو اصطلاح های متأخر است این اصطلاح در آثار قدما به این تعبیر نیست اما مضمون ولایت فقیه در شیعه که از گذشته بوده است. در کتاب مقنعه شیخ مفید (رضی الله عنه) که قدیمی ترین کتاب فقهی و مفصلی است که به ما رسیده بحث ولایت فقیه در چند جا مختلف مطرح شده که بعضی از موارد آن را در کتاب ولایت و دیانت ذکر کردم که به صراحت ایشان بحث ولایت فقیه را مطرح می کند.

وی یادآور شد: غزالی در کتاب احیاء علوم الدین به مفاد نظریه ولایت فقیه اشاره می کند. وی راجع به ضرورت حکومت، می گوید حکومت ضرورت دارد چون آدم ها به حقوق خودشان قانع نیستند و به حق دیگران تجاوز می کنند. بعد می گوید برای اینکه این آدم ها حقوق خودشان را از حدش تجاوز نکند و در حد حقوق خودشان بمانند «لابد من سلطان» به سلطان نیاز است. بعد می گوید سلطان برای اینکه بتواند جامعه را اداره بکند «لابد من قانون» یک قانون نیاز دارد و قانون اش همان شریعت است. بعد می گوید سلطان برای اینکه بتواند این قانون را تطبیق بکند «لابد من مرشد» می گوید «مرشد السلطان و معلم السلطان هو الفقیه»، یعنی حالا آن کسی که مرشد سلطان است و هدایتگر سلطان است و معلم سلطان است و آن کسی هست که هدایت می کند که می گوید چکار باید بکند و آن شخص فقیه است.

 مدرس عالی حوزه علمیه قم تأکید کرد: در واقع سلطان در اصطلاح غزالی چیزی بیش از یک قوه مجریه نیست که در واقع تحت ولایت فقیه قرار دارد، مرشدش و معلمش فقیه است، اوست که باید هدایت بکند حتی همین سلطان را. بنابراین بحث ولایت فقیه یک بحث اسلامی است نه یک بحث شیعی، درست است اصطلاح اش در شیعه مطرح شده، علمای شیعه بیشتر به این بحث توجه کردند، علمای سنی به دلیل حکومتی بودنشان و توجیه گر شرایط حکومت بودن کمتر این بحث را توانستند مطرح کنند.

هادوی تهرانی تصریح کرد: غزالی جرأت نکرده به صراحت این بحث را بگوید که سلطان ریاستی که تحت آن ریاست باید عمل کند فقیه است. تعبیر مرشد و معلم و اینها را به کار برده که او را درگیر با سلطان زمان نکند. در واقع نوعی تقیه کرده والا این ایده، همان ایده ولایت فقیه است و این ایده که توسط شیعه تبیین بهتری شده و بعد مصطلح ولایت فقیه توسط شیعه در دو سه قرن اخیر مطرح شده است و این اساس حکومت اسلامی است.

وی افزود: یعنی امروز اگر هر کسی بخواهد نظریه ای برای حکومت اسلامی در نظر بگیرد، هر چه بگردد در منابع، چه شیعه چه سنی، جز این نخواهد یافت که بالاخره حکومتی است که بر اساس ارزش ها، معیارها و مفاهیم اسلامی است و حاکم این حکومت، آن کسی که سررشته امور باید به دستش باشد، باید نسبت به این مفاهیم و ارزش ها اطلاع عمیق و دقیق اجتهادی داشته باشد که همان فقیه است.

 مدرس عالی حوزه علمیه قم تصریح کرد: قطعاً خود فقیه باید ملتزم به این شرایط باشد؛ خودش ملتزم به شریعت باشد، یعنی عادل است و بتواند این مفاهیم را در آن جامعه ای که هست تطبیق بکند. یعنی با کفایت است، که اینها سه شرط ولی فقیه است: فقاهت، عدالت و کفایت. با این سه شرط در واقع تحقق عینی ارزش ها و مفاهیم اسلامی امکانش در شرایطی که معصوم در اختیار ما نباشد پیدا می شود.

وی تأکید کرد: چه ما مثل شیعه قائل به وجود معصوم باشیم و چه مثل اهل سنت قائل نباشیم در هر حال در زمانی که معصوم در اختیار ما نیست بهترین گزینه ای که ما داریم و ادله مختلف عقلی و نقلی بر آن دلالت می کند، این است که زمام امر به دست یک فقیه عادل با کفایت باشد. هادوی تهرانی در پایان تصریح کرد: روز 9 دی در واقع مردم پای بندی خودشان را به این مفاهیم کلی، به این ارزش های انقلاب نشان دادند. اختلاف نظر در دایره ارزش ها و مفاهیم انقلاب مشکلی ندارد، بالاخره دیدگاه ها متفاوت است، قرار نیست همه یک جور فکر کنند، همه یک جور تصمیم بگیرند، اما نسبت به خطوط اصلی انقلاب اگر تعرضی صورت بگیرد قطعاً مورد پذیرش مردم ما نخواهد بود و با انکار عمومی مواجه می شود، همچنان که روز 9 دی مردم این را بار دیگر در صحنه انقلاب اسلامی که مکرر این را نشان دادند، بار دیگر نشان دادند.

................پایان پیام/ 218