به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ مراسم شب غزنه، به بهانه انتخاب شهر غزنین به عنوان پایتخت فرهنگی جهان، عصر امروز دوشنبه یازدهم دی ماه با حضور سید محمد حسینی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و سید مخدوم رحیمی وزیر فرهنگ افغانستان و حجت الله ایوبی رئیس موسسه فرهنگی اکو در تالار شمس موسسه اکو برگزار شد.
ایوبی در ابتدای این برنامه گفت: آغاز سال فرهنگی جدید جهان اسلام را تبریک میگویم و خوشحالم که شهر غزنین به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب شده است. غزنینیها بیش از سه قرن شهری داشتند که مرکز فرهنگی و سیاسی جهان اسلام بودهاست و اثرات آن هنوز هم به چشم میآید.
وی گفت: امیدواریم امسال آغاز نگاهی دوباره به میراث گذشتگان باشد. قطعا در این زمینه و همچنین معرفی مفاخر و مشاهیر خودمان قصور داشتهایم و امیدواریم با همکاری افغانیهای مقیم ایران و افغانستان بتوانیم میراث تمدن غرنه را معرفی کنیم.
پس از سخنان ایوبی، محمدمحیط طباطبایی به خوانش شعری از سرودههای خود درباره ایران و افغانستان پرداخت.
سید محمد حسینی نیز در این مراسم با اشاره به نام وزیر فرهنگ افغانستان گفت: ما سید بودن را مهمتر از دکتر و وزیر بودن میدانیم. به همین دلیل برای آقای مخدوم رحیم احترام زیادی قائلایم. شهر غزنین در سال جدید میلادی که از فردا آغاز میشود، به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی شده و ما به عنوان کشور همسایه به افغانستان تبریک میگوییم. درسال 2013 به همراه افغانستان برنامههای متنوعی برای معرفی غزنین به ویژه غزنین عصر غزنویان خواهیم داشت.
وی گفت: دوران حکومت غزنویان در غزنین فرصت و مجالی برای دانشمندان مسلمان بوده است که دوران سلطنت سلطان محمود و سلطان مسعود زمان اوج این حکومت و برای جهان اسلام نیز فرصتی مغتنم بوده است.
وزیر ارشاد گفت: در سالهای گذشته هم که یکی از شهرهای کشروهای اسلامی عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام انتخاب میشد سعی کردیم حضور فعالی داشته باشیم. قرار بود سال 2012 نجف به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی شود که چون دوستان عراقی آمادگی نداشتند این امر اتفاق نیافتاد. در حال حاضر ما این آمادگی را داریم که برای شهر غزنین برنامه های متنوعی داشته باشیم و با تاکید بر مشترکات فرهنگی بین مفاخر ایران و افغانستان و همچنین مشاهیری که مورد احترام دو ملت هستند این فرصت را غنیمت می شماریم.
حسینی در ادامه گفت: شخصیتهایی مانند مولوی یا سنایی غزنوی که عامل همگرایی و وحدت هستند در میان ما کم نیستند. درحالی که عدهای بر طبل تفرقه و نزاع میکوبند، ما باید پیام آور صلح، مودت و دوستی باشیم و قطعا همانطور که برای خودمان خواهان صلح هستیم، برای برادران افغانی هم خواستار امنیت و صلحایم. افغانیها هم ایران را وطن دوم خودشان میدانند و فرهنگ ما واقعا با هم گره خورده است. امیدوارم دایره همکاری شورای زبان فارسی که دیروز آغاز به کار کرد، هر روزگسترده تر شود.
حسینی در پایان به خوانش چند بیت از سعدی، حافظ و مولوی پرداخت.
سید مخدوم رحیم وزیر فرهنگ و اطلاعات جمهوری اسلامی افغانستان نیز در این مراسم گفت: بسیار جالب است که از بس به همت نیاکان مشترک ما زبان فارسی دری به نقاط دور دست جهان رفته، یک لغت از آن در کشورهای مختلف معانی مختلفی دارد. وقتی مولانا در آسیای صغیر از لغت کافر استفاده میکند، منظورش مسیحی است اما درفاصله کمی از او مسعود صدر در لاهور از همین لغت استفاده میکند و منظورش هندوها هستند؛ به ویژه هندوهای مرتاض. این موضوع دلالت بر پهناوری قلمرو زبان فارسی دری میکند که از دل کوهستانهای خراسان تا قلب آسیای صغیر و چین و از سوی دیگر به شمال آفریقا و یوگوسلاوی می رسید. آخرین شاعر فارسی دری نیز چند سال پیش در یوگوسلاوی درگذشت.
وی گفت: صحبت اصلی ما در مورد غزنین است که به عنوان پایتخت فرهنگی جهان اسلام معرفی شده است. این شهر با سایر شهرهایی که این افتخار را داشتهاند، یک تفاوت بزرگ و غمانگیز دارد و آن تفاوت این است که بیشتر میراث غزنه، زیر زمین است. مصیبتهایی که بر سر غزنه فرود آمده است، نه تنها در جهان اسلام، بلکه شاید در تمام جهان بی سابقه باشد. غزنین بسیار پیش تر از حملات چنگیزی، بارها مورد تهاجم و حمله قرار گرفت که اولینش هم به دست بیگانه نبود بلکه به دست یکی از فرزندان غزنین صورت گرفت.
وزیر فرهنگ افغانستان در ادامه گفت: بریتانیایی ها هم کم به غزنین صدمه نزدند و انتقام مستقل شدن مردم افغانستان را با نابود کردن میراث کهن و آثار باستانی این شهر و دیگر شهرهای ما، گرفتند. براین اساس آنچه بیشتر از آثار تاریخی غزنه باقی مانده است، مقبرهها و آرامگاههاست. کاری هم که تا به حال برای پایتخت فرهنگی شدن غزنه انجام شده، ترمیم آرامگاههایی مانند آرامگاههای سبکتکین، سنایی شاعر، سلطان محمود و ابوریحان بیرونی است. غزنه دیگر آن شهری نیست که هزارسال پیش بود. غزنه دیگر آن شهری نیست که فرخی در آن عاشق کسی میشد یا آن شعر و شاعری و طربی که در زمان سلطان محمود در آن جاری بود، امروز دیده شود.
رحیم در پایان گفت: اما مستندات تاریخی نشان میدهد که مردم غزنه در سالهای اوج تمدن غزنوی، شاد زندگی کردهاند و فرهنگ و هنر در آن سالها در قلمروی تحت نفوذ غزنویان رونق بسیاری داشته است. امیدواریم بتوانیم این دوره را به مردم منطقه و دنیا معرفی کنیم.
................پایان پیام/ 218